در این مقاله کوتاه میخواهم در مورد دیجیتال مارکتینگ بنویسم. "دیجیتال مارکتینگ چیست؟" تعریف دیجیتال مارکتینگ، همان بازاریابی اما در بستر اینترنت و ابزارهای دیجیتال متعددی است که روزبهروز در زندگی ما رخنه میکنند. پس از تعریف دیجیتال مارکتینگ، درمورد فرصت یا تهدید بودن دیجیتال مارکتینگ و بعد به بررسی فرصتهایی که دیجیتال مارکتینگ برای ما فراهم کرده است، خواهم پرداخت. در ادامه به شما میگویم که چطور و از کجا شروع کنید و به یک متخصص در این حوزه تبدیل شوید.
دیجیتال مارکتینگ به زبان ساده یعنی پیادهسازی علم بازاریابی با کمک ابزارهای دیجیتالی.
اجزای دیجیتال مارکتینگ شامل موارد زیر میشود:
داشتن یک وبسایت بهعنوان یک پایگاه اصلی در فضای اینترنت بسیار ضروری است. وبسایت یکی از اصلیترین اجزای دیجیتال مارکتینگ است. درست است که خیلی افراد کسبوکارهای خود را تنها بر روی یک پلتفرم، مثل اینستاگرام بنا میکنند. اما داشتن وبسایت همچنان ضروری است. در اصل یک شبکه اجتماعی مثل اینستاگرام بهتر است بستری برای ارتباط و تعامل با مشتری باشد و معرفی دقیقتر و همراه با جزئیات بیشتر یک محصول یا خدمت را در فضای وبسایت کسبوکار انجام داد.
یک تعریف عامیانه و ساده از سئو، یعنی کسیکه ما و یا محصول ما را در اینترنت سرچ میکند، توسط گوگل بتواند ما را پیدا کند. برای این کار معمولا داشتن یک وبلاگ در دل وبسایت ضروری است. محیطی که بتوان با تولید محتواهای کاربردی برای مخاطب، او را با برند آشنا ساخت، اعتماد او را جلب کرد و به تدریج او را به یک خریدار تبدیل کرد. با ارائه محتواهای متنی، ویدئویی، صوتی و تصویری میتوانیم در سطح اینترنت خودنمایی کنیم. درواقع وقتی چنین بستر ارزانی برای تمام کسبوکارها چه بزرگ و چه نوپا فراهم است تا خود را به آسانی به مخاطب خود معرفی کند، چرا از این فضا غافل شویم؟ البته خود سئو هم دارای بخشهای مختلفی است مثل سئو تکنیکال، لینکسازی داخلی و خارجی و تولید محتوا که در حوصله این بحث نمیگنجد.
ایمیل مارکتینگ یعنی با یک برنامه هوشمندانه، مخاطبی که وارد سایت ما میشود را ترغیب کنیم تا ایمیلش را به ازای دریافت یک هدیه کوچک به ما بدهد. مثل یک فایل رایگان، یک آموزش آنلاین رایگان، اشتراک ماهانه و تخفیف و غیره. بعد با استفاده از ابزارهای ایمیل مارکتینگ، به طور مرتب و حسابشده برایشان ایمیلهایی ارسال کنیم تا به تدریج جذب محصول و خدمات ما شود.
استفاده از شبکه اجتماعیای که مخاطب ما، بخشی از زمانش را در آن سپری میکند. مثلا آقایان بیشتر در لینکدین هستند و خانمها بیشتر در اینستاگرام.
مسئله مهم این است که مخاطب ما فقط از روی جنسیت به تنهایی شناخته نمیشود و فاکتورهای دیگری نیز در تشخیص مخاطب هدف (پرسونا) موثر هستند. و اینکه اکثر کاربران یک شبکه اجتماعی خانم هستند، دلیل بر این نیست که مخاطب آقای ما در آنجا نباشد. بنابراین این موضوع هم مثل تمام موضوعاتی که در این مقاله فقط به آنها اشارهای میشود، باید به طور دقیق برای هر کسبوکاری با روشهایی که وجود دارد مورد بررسی قرار بگیرد. به این شکل، بودجه و زمانی که برای بازاریابی دیجیتالی در نظر گرفته شده است، کاملا بهینه مصرف میشود.
تبلیغات کلیکی، یعنی مخاطب به ازای هر کلیکی که روی بنر تبلیغاتی ما در سطح وب کند، مبلغی از حساب ما کسر شود. به این شکل میتوان با انتخاب مخاطب و سایتهایی که معمولا مخاطب ما در آن است، میتوانیم با یک برنامه (کمپین) دقیق خود را به او معرفی کنیم. اگر مشابه همین تبلیغات را با گوگل انجام دهیم، یعنی گوگل ما را در رتبه های اول خود نشامیدهد و به ازای هر کلیک و ترافیکی که وارد سایت میشود، از حساب ما مبلغ مشخصی را کسر میکند.
پیامک با اینکه جزء قدیمیترین ابزارهای بازاریابی محسوب میشود؛ البته در مقایسه با سایر ابزارهای دیجیتال مارکتینگ، اما همچنان جزء یکی از ابزارهای کارامد و کمهزینه است که برای کسبوکارهایی که نوپا هستند، گزینه بسیار مناسبی است. با استفاد از پنل اساماس و کمی خلاقیت میتوان کمپینهای بازاریابی پیامکی موثری را با کمترین هزینه راه انداخت. این ابزار خود یکی از کانالهای ارتباطی خوب با مشتری است.
متاسفانه یا خوشبختانه من شخصی هستم که در طیف درونگرا تا برونگرا، بیشتر به سمت درونگرایی مایل هستم. بنابراین دیجیتال مارکتینگ درواقع برای منِ درونگرا فرصتی ایجاد کرد تا بدون نیاز به تقویت روحیه برونگرایی، مشتری خود را در سطح وب پیدا کنم و محصول و خدمت خود را به او بفروشم.
اصطلاح دیگری که بد نیست با آن آشنا شوید، Inbound marketing هست. در این نوع بازاریابی، نیازی نیست که برای فروش خدمت یا محصول خود به سراغ مشتری بروید، بلکه مشتری خودش به سراغ شما میآید و بدین شکل فروختن به فردی که قبلا در مورد همه چی تحقیقات کافی انجام داده و بین تمام رقبا شما را انتخاب کرده است، بسیار سادهتر خواهد بود.
البته این موضوع ناگفته نماند که افراد برونگرا در این عرصه از افراد درونگرا بسیار موفقترند. چراکه با تولید محتواهای ویدئویی، صوتی و بازهم با همان مهارتهای ارتباطی قویتری که دارند به خوبی میتوانند با کمک این ابزارها اعتماد مخاطب را به خود جلب کنند و با چاشنی خلاقیت کمپینهای بازاریابی خلاقانهای را طراحی و اجرا کنند.
بنابراین من منکر این موضوع نیستم که اگر دوست دارید در این صنعت وارد شوید و حرفهای عمل کنید، به دنبال راهکارهایی باشید که روحیه برونگرایی شما را بهبود دهد.
همانطور که دیدید، دیجیتال مارکتینگ مانند سایر علوم دنیا، یک اقیانوس است که دسترسی و مسلط شدن به تمام بخشهای آن کار سادهای نیست و البته ضرورتی هم ندارد. با توجه به مهارتهایی که دارید یا دوست دارید که یاد بگیرید و با توجه علاقهمندی خودتان، یکی از بخشهای دیجیتال مارکتینگ را انتخاب کنید و روی آن تمرکز کنید و آموزش دیجیتال مارکتینگ را در راس اهداف خود قرار دهید.
به قول استیو جابز ،راز موفقیت هر کسبوکار فقط یک چیز است و آن تمرکز است. "تمرکز یعنی گفتن نه به هزاران هزار ایده خوب دیگر"
این جمله را باید آویز گوش افرادی کرد که مدام از شاخهای به شاخه دیگر میپرند و تفاوت این عدم تمرکز را با نگذاشتن تخممرغها در یک سبد را نمیدانند. (البته گاهی خودم را نیز جزء همین افراد میبینم.)
در دورانی زندگی میکنیم که اتفاقات غیرقابل پیشبینی رخ میدهد. بنابراین نباید فقط به یک راه درآمدی بسنده کرد اما از طرفی هم نباید با یک دست چند تا هندوانه را برداشت که مطمئنا همه آنها خواهد شکست.
در موضوعی که به آن علاقهمند هستید متخصص شوید و همزمان به دنبال مدل درآمدی دیگر باشید. اما نه به قیمت از دست دادن تمرکز که همان کلید بهرهوری در کسبوکار شماست.
مثلا افرادی که در صنعت کودک یا توریسم فعال بودند، همگی جزء کسبوکارهایی هستند که بیشترین آسیب را از ویروس کرونا دیدند. خب، چه کسانی هنوز سرپا هستند؟ آنهایی که با وجود تمرکز و سرمایهگذاری در صنعت خود، مدل درآمدی دیگری را نیز داشتند و در حال حاضر که اوضاع به ضرر کسبوکار اولشان شده، راه درآمدی دوم به کمک آنها میآید!
خود من صاحب یک پیج و سایت معرفی خدمات کودک بودم که با ظهور کرونا به شدت آسیب دید. اما همزمان برای چند شرکت به تولیدمحتوا، ارائه خدمات طراحی سایت، سئو و ...(دیجیتال مارکتینگ) میپرداختم. در اصل تمرکز من بر روی دیجیتال مارکتینگ بود، اما در صنایع مختلف. صنعتی که کسبوکار شخصی خودم بود بیشتر از همه آسیب دید. البته هنوز هم با معرفی دورههای آنلاین کودک در این کسبوکار قصد دارم آن را احیا کنم.
به حاشیه نرویم... برای شروع، اول کل داستان دیجیتال مارکتینگ و بخشهای مختلف آن را با مقالههای دیجیتال مارکتینگ بررسی کنید. سپس یک یا دو تا از بخشهایی را که به آن علاقه دارید یا استعداد و مهارتهای شما به آن مرتبطتر هستند، انتخاب کنید.
با یک برنامه آموزشی مشخص که میتواند استفاده از وبینارها، دورههای آنلاین، کتابها و مقالات خوب این حوزه باشد، استارت بزنید. همین که احساس کردید، کمی نسبت به اوضاع مسلط شدید، در پلتفرمهای فریلنسری مختلف مثل انجام میدم، حسابی بسازید و خدمات خود را به کارفرماها معرفی کنید.
بعد از یک یا چند سال که همزمان با Doing and learning، آموزشهای مختلف و ارتباط با گروههای متخصص این حوزه، به یک متخصص تبدیل شدید، در پلتفرمهای دورکاری خارج از کشور به دنبال پروژههای دلاری باشید. در آن زمان به سکوی پرش خود در صنعت دیجیتال مارکتینگ دست مییابید. امیدوارم این مقاله توانسته باشد، به شما که میخواهید تازه وارد این صنعت شوید، کمکی کرده باشد.
راستی لینک گروههای تلگرامی خوبی در این حوزه میشناسم که میتوانم دراختیارتان قرار دهم. با من در لینکدین در تماس باشید و سوالات خود را در این حوزه از من بپرسید.