در دیدار امسال تشکلهای دانشجویی با آقا مسالهی تغییر نظام انتخاباتی مجلس شورای اسلامی به نظام تناسبی مطرح شد. راهکاری که اگرچه بسیار بهتر از نظام انتخاباتی کنونیست، لکن هنوز "خیلی زود" است.
نظام انتخاباتی به ترکیبی از شیوه رایدهی رایدهندگان و شیوه محاسبه آراء گفته میشود. برای مثال انتخابات ریاست جمهوری و مجلس در ایران را اکثریتی دو مرحله ای گویند، که یعنی نامزد منتخب باید هم بیش از دیگران رای کسب کند و هم از یک حد نصابی بیشتر (ریاست جمهوری بیش از ۵۰ درصد و مجلس بیش از ۲۵ درصد)
نظام انتخاباتی تناسبی اما شیوه ی متفاوتی مختص کشورهایی با احزاب گوناگون و ساختارمند هست. کلیت نظام تناسبی به این شکل هست که هر حزب بازای درصد آرایی که کسب کرده مثلا صاحب کرسی های پارلمان می شود. فرض کنید ۳ حزب با هم رقابت دارند، مجموع آراء یک حزب ۶۰ درصد بشود و دیگری ۳۰ و دیگری هم ۱۰، در نظام تناسبی ۶۰ درصد کرسی های نمایندگی متعلق به حزب اول و ۳۰ درصد حزب دوم و ۱۰ درصد هم حزب سوم و دیگر شاهد اتفاقاتی مثل دو انتخابات اخیر در تهران که کل لیست یک حزب یکجا وارد مجلس شوند و دیگران نتوانند صاحب کرسی شوند، نخواهیم بود.
علیرغم مزیتهای این نظام تناسبی، ولی نباید فراموش کنیم که نظام تناسبی در یک نظام سیاسی حزب محور امکان پذیر است و عملا استفاده از آن در نظامی که احزاب ساختارمند و قوی وجود ندارند و حتی بخش عمده ای از کاندیداهای مستقل نیز امیدی به راهیابی به مجلس دارند و چه بسا به موفقیت نزدیک هم هستند، نه تنها مسائل را حل نمیکند که پیچیده تر هم میشود.
فلذا به اعتقاد بنده با فرض اینکه نظام تناسبی وضعیت مطلوب ما در انتخابات مجلس هم باشد تا رسیدن به آن، نیازمند اولا تقویت ساختارهای حزبی قانونی و احزاب ساختارمند و اصولی (نه ائتلاف ها و وحدت های مقطعی بر سر منافع مشترک و بدور از مبانی نظری حزبی) و ثانیا افزایش نفوذ احزاب در بدنهی اجتماعی (که شاید از مسیر گسترش نهادهای مدنی در سطح کشور باشد)، هستیم، و الا عجله در آن اشتباه محض است!