همین ابتدا جهت شفافسازی هرچه بیشتر موضوع، عکس این دو اسکل را ضمیمه این دیدگاه کنم تا هم شما با این دو ابزار آشنا شوید و هم ارائه توضیحات راحتتر باشد:


اوایل ورودم به صنعت صحافی در یک دفترسازی مشغول به کار شدم. کارفرما که مرد شریفی هم بود رو کرد به من و گفت:
لطفا برو اون اُسکُل رو وردار بیار!
من هم بلافاصله خودم را در موقعیت تحلیلِ سریعِ وضعیتِ خطیرِ فعلی قرار دادم و جملات زیر به سرعت در ذهنم در حال پردازش بودند:
چرا بد و بیراه میگه؟
اگه بد و بیراه گفته چرا عصبانی نیست؟ قیافهاش هم که به شوخی نمیخوره؟
اصلا من که همیشه مودبانه باهاش حرف زدم، چی شد که این شد؟
من از کجا بدونم کی اینجا اسکله؟ اگه فکر کنه که همه اسکلن چی؟ ای کاش خودش انتخاب میکرد.
وای... اینا که همشون از من بزرگترن، چجوری بهشون بگم؟
در نهایت کسی که سادهتر و کم اهمیتتر بنظرم رسید و مطمئن بودم در صورت بروز خطا، خطری تهدیدم نمیکند را انتخاب کردم و گفتم: فکر کنم حاجی با شما کار داره. هر دو به محضر حاجی رسیدیم و حاجی بدلیل تاخیرم با کمی عصبانیت گفت: اسکل رو آوردی؟
با مردمک چشم و حرکت ابرو، همکار همجوار را نشان دادم و گفتم انجام وظیفه کردم حاجی.
کارفرما که از ناآگاهی من با خبر شده بود و لبخند میزد، خودش دست بکار شد و رفت یک شئ صیقل یافتۀ چوبی را آورد و به من نشان داد: به این میگن اُسکُل!
چند سال بعد که برای احوالپرسی نزدش رسیدم، دقیقا همان اسکل آلبالویی قرمز رنگ را به من هدیه داد که در بالا عکسش را گذاشتم.
همیشه در ذهنم سوال بود که چرا به قطعهای که کارش خط انداختن و تا کردن است اسکل میگویند. بعدها متوجه شدم که قطعهای در ماشین چسبگرم وجود دارد که متفقالقول همۀ اهل فن اسکل خطابش میکردند. این قطعه که تصویرش را در بالا گذاشتم هم کارش به نوعی خط انداختن و تا کردن و پرس کردن است.
سوال همیشه در ذهنم ماند که بین این همه کلمه خوب و مفید چرا این واژه انتخاب شد و مورد توافق همه قرار گرفت. ولی پیگیری نمیکردم تا وقتی که این درس را خواندم. مصمم شدم که دستکم خرده تلاشی برای کشف حقیقت و یافتن ریشه کلمه داشته باشم.
رسیدم به یکی از وبسایتهای انتشارات جنگل. آنجا با مشاهده "اسکور یا اسکل: تا زدن" متوجه شدم که با یک کلمه تغییر یافته و بومی شده سروکار داریم. در نهایت هم به کلمه score رسیدم. امتیاز و پوئن را میدانستم اما اینکه معانی زیادی برای این کلمه در نظر گرفتند را نه. یکی از آنها همین تا زدن و خط انداختن است.
امیدوارم نتیجهگیریام درست باشد تا صنفی را از تاریکی و مجهولی خارج نمایم. ;)