خدا رحمت کند آیتالله فاطمینیا را که جای خالیشان در ماه محرم امسال تهران، بیش از همیشه حس میشود. در آستانه ماه محرم توصیههایی داشتند که در شبکههای اجتماعی هم منتشر شده است:
- خالصانه در مجالس عزاداری شرکت کنید. طوری باشید که غیر از امام حسین (ع) چیزی نبینید.
- با پاکی ظاهر و باطن به این مجالس مشرف شوید؛ همانطور که با وضو و طهارت در این جلسات شرکت میکنیم، به وسیله استغفار، طهارت باطنی هم کسب کنیم.
- قبل از ورود به مراسم عزای اباعبدالله (علیهالسلام) بگوییم: خدایا اگر در وجود من مانعی از کسب فیض هست، آن را برطرف بفرما.
البته یک توصیه مهم دیگری هم داشتند که کمتر آن را شنیدهایم. توصیهای که به قول خودشان نیم قرن پیگیری میفرمودند. استاد مرتباً در ابتدای محرم هر سال به مداحان عزیز توصیه داشتند که روضه مکشوف نخوانند. میگفتند روضه مکشوف قلب حضرت زهرا (س) را به درد میآورد و تعریف میکردند که بزرگی از اهل معنا و معرفت در عالم رؤیا یکی از حضرات معصومین (علیهمالسلام) را دیده است که تحت تأثیر روضه مکشوف یکی از مداحان وقت، رنگ از رخسار مبارکشان پریده بود.
از پدرشان، آیتالله سید اسماعیل اصفیایی که از اولیا و اوصیا بودند، نقل میکردند که طی روز عاشورا تمام مدت اشکریزان بودند و فقط برای آنکه شبیه امویان در روز عاشورا روزه نگیرند، مختصر آب و نانی میخوردند و کل روز را با چشم اشکبار میگذراندند و با این اوصاف، به ایشان گفتهاند که هنوز برخی از مصیبتها را شخصاً نخواندهاند و برخیها را هم فقط در ایام عاشورا خوانده یا نقل کردهاند.
حاج آقا خودشان هم اهل روضه مکشوف نبودند. در شبهای محرم با کلی عذرخواهی از خانم فاطمه زهرا (س) جملات مختصری نقل میکردند، اما همان جمله خالصانه چنان در پامنبریها نفوذ میکرد که عمق جانها را میسوزاند. نهایتاً شبهای تاسوعا و عاشورا که میشد کمی بیشتر روضه میخواندند و حواشی مصائب را ذکر میکردند. به خصوص تأکید داشتند که مصیبت ششماهه را مکشوف نخوانند. در یکی از ایام، کسی از ایشان پرسید خب اگر مداحان نخوانند و نگویند مردم از کجا بدانند که چه مصیبتی بر اهل بیت گذشته است. ایشان جواب دادند که حالا همه میدانند و نیاز نیست بخواهیم مکشوف روایت کنیم.
البته فقط ذکر مصیبت مکشوف نبود که حاج آقا از آن گلایهمند بودند. از تحریفات عاشورا که بگذریم، به «زبان حال»سازی برخی شعرا و مداحان برای اهل بیت انتقاد داشتند و آنها را دون شأن اهل بیت میدانستند. مثلاً میفرمودند اینکه برخی مداحان عزیز میخوانند «یقین دارم که در دل آرزویی به جز دامادی اکبر نداری» کوبیدن امام حسین (ع) است؛ چطور میشود فردی با آن عظمت تنها آرزوی قلبیاش دامادی پسرش باشد؟!
خلاصه آنکه مثل همیشه تأکید داشتند که از عوامبازی در این ایام دست برداریم و عمق فلسفه نهضت حسینی را دریابیم. قریب به مضمون میفرمودند، اگر دین اسلام این دین موجود کوچه و خیابان بود، امام حسین (ع) انگشت کوچکش را هم برای آن نمیداد چه برسد به ششماههاش. دهه محرم را دهه تحول میدانستند و میگفتند که در این دهه باید متحول شویم. تعبیر شیرینی هم داشتند که جناب حرّ یک شخص است، اما حرّ شدن (از باب تحول جناب حر) یک جریان است.
مرتباً مخاطبان را به هدف اصلی قیام امام حسین (ع) متوجه میکردند و با استناد به زیارتنامه اربعین فلسفه قیام اباعبدالله (ع) را جهلزدایی معرفی میکردند و میفرمودند: «اصلاً فلسفه قیام و نهضت حضرت سیدالشهدا (ع) جهلزدایی است، تمام جهالتها و نادانیها، نماینده یزید است! تمام دانشها، بصیرتها، روشن بودنها و فهمیده بودنها، نماینده امام حسین (ع) است.»
امید است مثل هر سال که با حضورشان دهه محرممان را پرفضیلت میکردند، با امداد روح بزرگشان از این محرم نیز دست پر بیرون برویم.
(منتشره در روزنامه جوان ۱۴۰۱/۵/۹)