«قافیه همچون دلیل» یا Rhyme-as-reason به طور خلاصه بیان میکند که اگر جملهای قافیه داشته باشد، صادقانهتر به نظر میرسد و بیشتر قابل باور است.
این اثر که یکی از سوگیریهای شناختی (خطاهای ذهنی که به وهم یا باوری غلط منجر میشوند) است، علاوه بر اینکه حرفها را قابلباورتر جلوه میدهد، باعث میشود که جملات بیشتر به یاد بمانند، تکرار شوند، به دل بنشینند و در نهایت اثربخشتر باشند. ما با مثالهای «قافیه همچون دلیل» از زمان کودکیمان سروکار داشتهایم. آن را در پندها و ضربالمثلها، قصهها و آموزههای کودکانه، و در انواع تبلیغات دیدهایم و شنیدهایم.
دانستن دربارهی «قافیه همچون دلیل» میتواند به ما کمک کند تا حرفهایی زیباتر و اثربخشتر بزنیم. در ادامه پس از چند مثال، از چرایی کارکرد این اثر، و چگونگی استفاده از آن و واکنش در مقابل آن میخوانیم.
در این بخش جملات آشنایی را میخوانیم که از این اثر استفاده کردهاند و در آنها اثربخشی این سوگیری شناختی را بررسی میکنیم.
مثالهای بیشمار دیگری از «قافیه همچون دلیل» وجود دارد و اگر دقت کنیم میتوانیم در جای جای رسانههای مختلف آنها را ببینیم. پس بیدلیل نیست که اندرزهای کهن فارسی اغلب در قالب شعر بودهاند، و علاوه بر اینکه استفاده از ظرفیت زبان فارسی در زیبانویسی را به حد کمال میرساندند، خواه ناخواه از این فن هم استفاده میکردند. امروزه این فن در تبلیغنویسی، برندسازی و شعارنویسی از شیوههای پرطرفدار رساندن پیام است.
روانشناسی نشان میدهد دلایل مختلفی برای اثر «قافیه همچون دلیل» وجود دارد و این پدیده از چند زاویه قابل بررسی است. با هم نگاهی به مهمترینهای این دلایل میاندازیم:
1. قافیه بر زیبایی کلام میافزاید.
واضح است که قافیه باعث میشود جملات زیباتر شنیده شوند، و همین باعث میشود که باورکردن آن جمله برای افراد راحتتر شود. این ادعا بر اساس یک میانبر ذهنی به نام Keats heuristicاست که میگوید: قضاوت ما از صداقت و صحت یک گفته، با مشخصهها و کیفیتهای زیباشناسی آن در هم تنیده است. به عبارت دیگر مغز ما مجذوب زیبایی میشود و از آن فریب میخورد. این نشان میدهد که مفهوم «قافیه همچون دلیل» فقط به قافیه محدود نمیشود.
2. قافیه بر روان بودن کلام میافزاید.
قافیه علاوه بر اینکه ظاهر جملات را زیباتر میکند، خواندنشان را برایمان روانتر میکند. وقتی خواندن چیزی برایمان راحتتر باشد، آن را آسانتر پردازش میکنیم و به همین دلیل احتمال اینکه آن را باور کنیم بیشتر میشود.
3. قافیه کلام را برایمان آشناتر میسازد.
بازی با قافیه باعث میشود که جملات را بیشتر تکرار کنیم، چون بیشتر به ذهن میچسبند. و این تکرار کردن میتواند دلیلی باشد تا احساس آشنایی بیشتری با یک جمله داشته باشیم. در آخر همین آشنایی بیشتر ما را بر آن میدارد که به صحت آن جمله شکی نکنیم.
سازوکارهای متعددی در این پدیده نقش بازی میکنند و لزوما هم از یکدیگر گسسته نیستند؛ برای مثال، زیبایی کلام میتواند بر فصاحت و روانبودن آن تاثیر بگذارد. یا کلامی که پردازش آن سادهتر باشد را بیشتر تکرار میکنیم و برعکس.
برای استفاده از این اثر همین که کلاممان را قافیهدار کنیم کافی به نظر میرسد. اما میتوانیم پا را کمی فراتر بگذاریم و به یک قانون کلیتر برسیم. اگر زیبایی میتواند چنین تاثیر قابل توجهی بر برداشت ما از جملات بگذارد، چرا خودمان را به قافیه محدود کنیم؟ خوشبختانه زبان فارسی برای زیباسازی کلام، امکانات کم ندارد و دایرهی وسیع واژگان آن هم دستمان را بازتر میگذارد. اگر برای حرفی که میخواهیم بزنیم، کمی بیشتر خلاقیت به خرج بدهیم، میتوانیم از تشبیهات، استعارات، واجآرایی و... هم استفاده کنیم و از کارمان نتیجهای زیباتر، موزونتر و دلنشینتر بگیریم.
حالا که میدانیم سازوکار «قافیه همچون دلیل» چگونه است، علاوه بر اینکه میتوانیم از آن برای اثربخشی کلاممان در هر بستری استفاده کنیم، هنگام مواجهه با جملاتی که از این فن استفاده میکنند هم بیش از پیش تامل میکنیم، و احتمالا دیگر به سادگی گول قافیه را نخوریم و در پی دلیل باشیم.