بسم الله الرحمن الرحیم
گوگل کروم را که باز کردم با این صحنه مواجه شدم:
یک تبریک تولد جذاب که در این سالها برای اولین بار بود میدیدم.
امروز 18 آذر 1403 من **** ساله شدم. **** سالگی برایم پر بود از چالشهای عجیب و غریب و بعضاً به شدت استرسزا. در این سال کلی اندیشه به اندیشههای گذشتهام اضافه شد؛ ولی باید اعتراف کنم که به اندازه سال قبل کتاب نخواندم و در بعضی حوزهها منفعلتر عمل کردم. تجربههای زیادی کسب کردم. دوستان زیادی پیدا کردم. فحشهای زیادی خوردم. مستند، فیلم و سریال و سخنرانیهای زیادی را دیدم. من در **** سالگی معجزاتی را دیدم که اعتقادم را به این آیه دو چندان کرد: « وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ »
با این وجود اما احساس میکنم که قلبم زنگار گرفته. شاید آن مراقبهای که لازم باشد را انجام ندادهام. شاید کمی بیشتر از قبل باید فکر کنم. در این دنیا دلم به همین اندیشهها خوش است. فکر، تنها چیزی بوده که در این چهار سال با او سر کردهام. گاهی اوقات کمی فلسفه آرامم میکرد. گاهی هم «بهشتی» میخواندم و حظ میبردم. گاهی «رائفی پور» بود و گاهی «سید مجید حسینی»! بعضی وقتها هم هوس «شهریار زرشناس» میکردم. هر وقت هم عدالتخواهیام گل میکرد، «میلاد گودرزی» همیشه بود.
از توییتر و ویرگول که دیگر برایتان نگویم! بهترین فضاها برای پیادهسازی افکارم بودند و البته هستند. فحشهای جدیدی یاد گرفتم، به ذات و نیت واقعی خیلیها پی بردم و مهمتر از همه، نوشتن را یاد گرفتم...
انشاءالله و به فضل خدا و با توسل به معصومین و قدرتمندترین انسانهای تاریخ، در این سن تلاش میکنم که به مراتبی از انسانیت و اخلاق برسم و به اندک علم و دانشی که دارم فزونی ببخشم.
خدایا ارادهای پولادین به من عطا کن تا در مسیر رسیدن به تو ثابت قدم باشم.
خدایا مرا در این مسیر نگهدار و لحظهای مرا ترک نکن.
خدایا تو خود شاهدی، آنچه از جانب ما صورت گرفت، نه تلاشی بود برای کسب قدرت و نه زیاد کردن ثروت؛ بلکه میخواهیم نشانههای دین تو را برگردانیم و اصلاح واقعی را انجام بدهیم تا بندگان ستمدیده تو احساس آرامش و امنیت کنند و دین تو برپا شود...
وقتی امروزم را با گذشتهام قیاس میکنم، حقیقتاً حیرت زده میشوم! زمانی یک گیک (خوره کامپیوتر :Geek) بودم و مستِ آثارِ تتلو! چه کسی فکرش را میکرد؟ اگر سال 1401 قبل از تظاهرات، مسلمان نمیشدم چه؟ اگر برانداز میشدم چه؟ آن وقت حزباللهیون ویرگول باید انسان مزخرفی مثل من را هم تحمل میکردند😅
و سپاس از همه مخالفانم (شخصی و مکتبی) که با هم جدال کردیم و در این بین، من بسیار آموختم!
اللهم عجل لولیک الفرج