ده شب اول محرم ۱۴۴۳ نیز گذشت و این ما بودیم که انتخاب کردیم در کدام قاب ثبت شویم. ما بودیم که تصمیم گرفتیم عکاسها در کدام زمینه انگشت بر دکمهی شاتر دوربین خود برده و زمان را نگهدارند. اصلا زیبایی محرم به این میزان سنهایی است که نه به دستور عکاسها؛ بلکه با اراده مخاطب چیده میشود. مخاطبی که تشخیص میدهد تا در میانهی یک ایستگاه صلواتی در خیابان باشد و یا در یک هیئت چند هزار نفری در یک پادگان؛ مخاطبی که تشخیص میدهد در یک جمع متراکم اقامه عزا کند و یا یکه و تنها در یک خیابان سوت و کور، در مقابل یک حسینیه. خاصیت کشتی حسین این است که همه را با خود ببرد.
اما در میان این قابها، بعضیهایشان آن حس شعفی که باید را منتقل نمیکنند؛ همهی ما با دیدن اجتماع حسینیها در میدانهای مختلف تهران حس عزیمت اقامه عزای حسینی را درک کردیم و همهی ما با دیدن قابهایی که از هماهنگی عزاداران یزدی منتشر میشود پی به نظم حسینی میبریم اما هیچ کداممان از مساجد حس و شور و حال را درنمییابیم.
مساجد اصلا درمیان گزینههای جوانان برای اقامه عزا نیستند. در این دهه که گذشت تنها از یکی از دوستان شنیدم که برای عزاداری به مسجد مقید است و هرجا که باشد و هرطور که باشد خود را به مسجد محل میرساند اما سبد گزینههای باقی دوستان خالی از مسجد است؛ البته من نیز از این حال مستثنا نیستم. جوان ما دوست ندارد در قابی باشد که اکثر اعضای آن با او غریبهاند. قابی که هنوز به روشهای سنتی عمل میکند. قابی که حتی نورپردازیهای ساده و معمول هیئات را ندارد. قابی که از شور خالی شدهاست.
مگر مجلس امام حسین در مسجد محله ما چه تفاوتی با همان مجلس در حسینیه محلمان دارد که ترجیه میدهیم در مسجد نباشیم؟ مگر چه چیز کم دارد که جزء گزینههای اصلی ما برای اقامه عزا نیست؟ مگر مقتلخوانی امام حسین در مسجد با حسینیه فرق دارد؟ مگر روضهخوان در مسجد ماجرای دیگری از امام میگوید که آنجا نمیرویم؟ مگر سینهزنی در مسجد جز زمینه و واحد و شور است که آنجا سینه نمیزنیم؟ خیر. تفاوت مسجد و حسینیه در محتوا نیست بلکه مهمترین عامل در فاصلهی کنونی مساجد از جامعه عزادار حسینی فرم است. محتوا که همان محتوا است اما فرم قب ماندهاست. مساجد حاضر نیستند برای برپایی هیئت مسجد را از نورهای قرمز پر کنند و یا دکورهایی امروزی با شعارهای متناسب با جامعه و هدفدار بزنند. مساجد حاضر نیستند که سیستمهای صوت کرایه کنند تا رضایت مستمع را جلب کنند. مساجد حاضر نیستند پارچههای سیاه مخمل تهیه کنند تا سراسر فضا را بپوشانند.
اینطور قابها هم به دل جوان نمینشیند. حاضر است با هزینهی شخصی خودش و با تلاش خودش قاب دیگری را تهیه کند تا فرم مطلوبی برای ارائهی خدمت به عزادار امام داشته باشد حتی اگر در چند قدمی مسجد باشد.
پینوشت: فرم مطلوب در جای جای کشورمان متفاوت است. امکان دارد دو محله در کنار یکدیگر فرمهای مطلوب متفاوتی داشتهباشند. جدا از سلیقهسازیهایی که به نادرست برای جوانان ما شدهاست، متن ناظر به عقب ماندگی فرمی مساجد است.