تابستان امسال (ژوییه ۲۰۱۹) کمپینی در فیسبوک به راه افتاد که از مردم تقاضا میکرد روز ۲۰ سپتامبر (۲۹ شهریور ۱۳۹۸) در محل ورودی منطقه ۵۱ جمع شوند و از آنجا وارد این منطقه فوق سری شوند (Storm Area 51). در مقابل، نیروی هوایی ایالات متحده از مردم خواست که «بیخودی شلوغش نکنند! اینجا پادگانی برای آموزش پرسنل نیروی هوایی است و آنها از تجهیزات خود دفاع میکنند و بهتر است به آن نزدیک نشوید». درحالی که این کمپین را ۲میلیون نفر در فیسبوک دنبال میکردند، ۱/۵میلیون نفر هم گفتند که به این کار علاقهمند هستند، اما در روز قرار حدود ۲هزار نفر به یک فستیوال روستایی در نزدیکی منطقه ۵۱ رفتند و از آن جمع ۱۵۰ نفر به سمت ورودی این ناحیه حرکت کردند و سرانجام ۴۰ نفر جلوی در جمع شدند که در نهایت، آجودانهای نیروی هوایی، ۵ نفر را که قصد ورود به این منطقه داشتند، دستگیر کردند!
رازآمیز بودن منطقه ۵۱ و این همه توهم توطئه (Conspiracy Theories) درباره آن، نه تازگی دارد و نه انگار قرار است متوقف شود. تابستان سال ۲۰۱۳، سازمان اطلاعات مرکزی ایالات متحده (CIA) حدود ۴۰۰ صفحه سند درباره یکی از رازآمیزترین نقاط دنیا، منطقه ۵۱ منتشر کرد. انتشار این اسناد، پاسخی بود که براساس قانون آزادی اطلاعات (FOI) به درخواست تعدادی از شهروندان درباره ماهیت این مکان که در سال ۲۰۰۵ ارائه شدهبود. در آن زمان، گزارش مفصلی در روزنامه بهار دراینباره نوشتم که در اینجا از بخشهایی از فکتهای آن گزارش استفاده کردهام.
منطقه ۵۱ که در شمال غربی لاسوگاس در ایالت نوادا واقع شده، همیشه همراه با افسانه و شایعات بودهاست: از هواپیماهای عجیب، سلاحهای آزمایشی و کنترل آب وهوا (چیزی شبیه به شایعات پیرامون پروژه هارپ) گرفته تا مشهورترین شایعات که مربوط به فرودگاه و دروازه ارتباطی دولت آمریکا با موجودات فضایی میشد. حتی زمانی شایع شدهبود که اینجا پایگاهی است که در آن نیروی هوایی ایالات متحده درحال مهندسی معکوس فناوریهاییست که آنها را از فضاییها گرفتهاست. مدعیان این توطئه میگفتند که فضاییها، این فناوریها را با نمونههای انسانی برای آزمایش تاخت زدهاند!
قلب صحرای خشك و سوزان نوادا جایی است كه گویی امكان حیات و فعالیت را نمیدهد اما در کنار دریاچه خشک شده گروم (Groom Lake) در اعماق همین صحرای خشك و بیآب و علف، منبع شایعات درباره یكی از اسرارآمیزترین مناطق جهان است؛ جایی به اسم منطقه ۵۱. ناحیه ای كه نام آن اولین بار ۴۶ سال قبل در یك سند سازمان اطلاعات مرکزی ایالات متحده دیده شد. در آن سند به یك پایگاه نظامی اشاره شده بود كه در بخش كوچكی از جنوب صحرای نوادا قرار گرفتهاست.
دولت آمریكا تا سال ها از پذیرش وجود چنین پایگاهی سر باز میزد تا اینكه دولت فدرال نوادا، به صورت رسمی پذیرفت كه بستر خشك دریاچه گروم آزمایشگاه نیروی هوایی آمریكاست؛ اما طبیعت تحقیقات طبقهبندی پروازی، مرموز و پر از شك و ابهام است. آیا این منطقه جایی است كه به راستی به فضاییها، یوفوها و پدیدههای غیرزمینی مربوط است؟
رازول، منبع شایعات
اگر سریال Futurama را دیدهباشید در اپیزود اول فصل چهار، تکلیف واقعه «رازول» (Roswell) را بهخوبی روشن میکند و ماهیت آن را توضیح میدهد! اما فارغ از این داستان پارودی، ماجرا به یک روز گرم تابستانی در ۷۲ سال پیش برمیگردد. ژوییه ۱۹۴۷، یك شیء ناشناس در دهكده كوچك رازول از ایالت نیومكزیكو با زمین برخورد كرد. «مك برازل» مزرعه دار محلی، گزارش اصابت این شیء ناشناس را به نیروهای هوایی داد. نیروی هوایی بلافاصله منطقه را محاصره و بقایای این تصادف را از منطقه جمع آوری كرد.
خیلی زود شایعاتی شروع شد كه طبق آنها شی سقوط كرده یك یوفو (UFO) بوده. طرفداران این نظریه مدعی شدند که چند سرنشین یوفو مرده پیدا شده. آنها حتی ادعا كردند كه چند تا از آنها زنده دستگیر شده بودند اما ارتش در اطلاعیهای اعلام كرد شیء برخورد كرده به زمین، یك بالن بلند پرواز نیروی هوایی بودهاست. البته آنها هیچ توضیحی ندادند كه چرا برای جمع كردن یك بالن، نیاز به قشونكشی و محاصره این منطقه بودهاست. بههمین دلیل كسی این حرفها را باور نكرد. شایعات دهان به دهان پیچید و بعد از رونق گرفتن پایگاه منطقه ۵۱، عدهای این منطقه را محلی برای مطالعه روی یوفوها و همین طور بقایای پیداشده در آن حاثه میدانند. آنها مدعیاند آمریكاییها در این منطقه مشغول مطالعه روی فضاییها و تكنولوژی یوفوهای آنها هستند تا از راز آنها سردر بیاورند. حتی عكسهایی از این حادثه روی اینترنت منتشر شده و دست به دست میچرخد. دهكده كوچك رازول به خاطر این حاثه امروز تبدیل به شهری شده كه بنیاد و موزه یوفوشناسیش سالانه میزبان میلیونها توریست و بازدیدكننده است.
یوفو، چه زمینی چه فضایی
سالها گزارشهای زیادی از رصد اشیای عجیب در اطراف منطقه ۵۱ وجود دارد؛ موجودات پرنده ناشناختهای كه دولت آمریكا هیچ واكنشی به آن نشان نمیداد. به همین دلیل عدهای میگفتند بیگانهها سالها پیش با زمینیها رابطه برقرار كردهاند و با آمریكاییها دادوستد دارند، بنابراین از این منطقه به عنوان ترمینال زمینی استفاده میكنند. تنها شاهد آنها، دیدهشدن اشیای پرنده عجیب و غیرمعمول در اطراف این منطقه بود. در این بین سكوت مقامات رسمی بیشتر به این شایعات دامن میزد. آنها در جواب پرسشهای گاه و بیگاه خبرنگاران تنها پاسخ میدادند كه این منطقه محل آزمایشهای هوایی ارتش است و هیچ توضیح دیگری نمیدادند.
مخالفان این نظر، حتی اگر موضوع را مربوط به فضاییها ندانند اما باز هم میگویند پای فضا در میان است. طرفداران فیلمهای تخیلی، این منطقه را مربوط به تحقیقات سفر در زمان و توسعه سفرهای فضایی با روشهای غیرمعمول میدانند. تحقیقات روی سیستمهای پیشرانه و موتورهای خاص، درست چیزی مثل پروژه « آئورورا» یا طراحی موتوری هستهای برای هواپیما یا فضاپیماهای نسل جدید.
آئورورا (Aurora) آنطور كه درباره آن صحبت میكنند، پروژهای است كه هدفش ساختن نسل بعدی هواپیمای SR71 است. پرندهای عجیب كه براساس شایعات SR91 خوانده میشد و یك هواپیمای مافوق صوت است. این موضوع از زمانی داغ شد كه وزارت دفاع انگلیس در گزارشی كه از اسناد محرمانه سالها قبلش منتشر کرد به طرح یك هواپیمای مافوق صوت اشاره كردهبود. البته قبل از آن یك مجله آمریكایی به بندی از بودجه وزارت دفاع آمریكا اشاره كردهبود كه در آن برای طرحی به اسم آئورورا بودجهای معادل ۴۵۵میلیون دلار اختصاص یافتهبود. از قرار معلوم آئورورا هواپیمایی است بدون سرنشین كه سرعت آن تا شش برابر سرعت صوت بوده و میتواند در صورت لزوم از جو خارج شده و بعد از انجام ماموریت دوباره به زمین برگردد.
آنچه مشخص است دریاچه گروم یك پایگاه هوایی معمولی نیست. چون دولتمردان آمریكایی با موضوع این پایگاه مثل بقیه پایگاهها برخورد نمیكنند. آنها تا حد امكان سعی میكردند چنین پایگاهی را مخفی نگه دارند اما بالاخره ماجرا لو رفت. اولین بار ماهوارههای جاسوسی اتحاد شوروی در اوج دوران جنگ سرد توانستند عكسهایی از این پایگاه هوایی به دست بیاورند. بعد سایر ماهوارههای غیرنظامی توانستند عكسهایی با وضوح از این پایگاه بگیرند، البته عكسهایی كه در آنها چیز زیادی مشخص نبود.
در این عكس ها تنها باندهای فرود و آشیانههای هواپیما دیده میشوند و چیز دیگری در آنها به چشم نمیآید. با همه پیشرفتها و عكسهای ماهوارهای، هنوز هم از این پایگاه در نقشههای عمومی آمریكا اثری دیده نمیشود. در نقشههای توپوگرافی سازمان زمینشناسی آمریكا تنها نشانهای از معدن تعطیلشده گروم دیده میشود. جدول ناوبری منتشرشده از سوی اداره حمل و نقل ایالت نوادا این منطقه را برای هواپیماها غیرقابل عبور تعیین كردهاست. این سازمان منطقه ۵۱ را جزئی از سایت پروازی نوادا درنظر گرفته و علت ممنوعیت را همین موضوع اعلام كردهاست. همچنین در نقشههای سازمان هوانوردی كه دریاچه گروم را نشان میدهند، باند پرواز و آشیانهها از قلم افتادهاند. اوضاع حتی در اطلس ملی آمریکا هم به همین صورت است. در این اطلس، سایت دریاچه گروم بهطور كامل مشخص شده اما هیچ تفاوتی بین این سایت و مناطق اطرافش دیده نمیشود. با همه این مطالب به نظر میرسد هیچ منطقهای در جهان برای آمریكاییها از نظر امنیتی مهمتر از منطقه ۵۱ نیست.
پرندگان سرزمین رویا
براساس مدارک منتشرشده در سال ۲۰۱۳، سازمان سیا مدعیست که منطقه ۵۱ صرفا سایتی آزمایشی برای هواپیماهای جاسوسی بوده و که مهمترین آنها هواپیمای U2 بود. این هواپیما سال ۱۹۵۷ توسط لاکهید-مارتین ساخته شد.
منطقه ۵۱ اواسط دهه ۱۹۵۰ شكل گرفت؛ زمانی كه با اوج گرفتن روحیات خصمانه جنگ سرد سازمانهای جاسوسی آمریكا وسواسی شدید نسبت به درز اطلاعات پیدا كردهبودند. در این زمان سازمان اطلاعات مركزی آمریكا (سیا) درگیر برنامهای بود موسوم به اكواتن كه هدفش تكمیل و توسعه هواپیمای جاسوسی بلند پرواز و فوق محرمانه U2 بود. اما به دلایل امنیتی، سیا نمیخواست هواپیمای جاسوسی جدید در پایگاههای آزمایشی معمول نیروی هوایی همچون ادواردز و زیر چشمان كنجكاو جاسوسان اتحاد شوروی به پرواز درآید. همین موضوع مقدمه پیدایش منطقه ۵۱ شد.
کلارنس جانسون، رئیس بخش طرحهای پیشرفته لاكهیدمارتین و طراح U2 كه یكی از نوابغ صنعت هوانوردی در آن زمان بود از سوی سیا ماموریت یافت تا جایی مناسب برای ساخت تاسیسات آزمایشی محرمانه پیدا كند. جانسون پس از دو هفته جستوجو در میان بیابانهای آریزونا، كالیفرنیا و نوادا جایی در نزدیكی دریاچه خشكشده گروم را پیدا كرد. فرودگاه متروكهای در نزدیكی محوطه تمرینات تیراندازی نیروی هوایی كه زمانی پروازهای مرتبط با آزمایشهای هستهای نوادا از آنجا انجام میشد و به قول جانسون سرزمینی آن قدر مسطح كه بیشتر به میز بیلیاردی وسیع و طبیعی میمانست و این تازه شروع داستان منطقهای بود كه از آن پس نامهای بسیاری به خودش دید. جانسون در آغاز این منطقه را مزرعه بهشت میخواند؛ به همین خاطر هم U2 بعدها به استعاره «فرشتهای از بهشت» نامیده میشد و پایگاه محرمانه هم عموما به یاد زادگاه رئیس وقت سازمان سیا آلن دالس، به واترتون استریپ معروف بود.
اما نام معروف منطقه ۵۱ سه سال بعد به آن اطلاق شد؛ زمانی كه كمیسیون انرژی اتمی ایالات متحده در حال تقسیمبندی سایتهای آزمایشهای اتمی نوادا بود. این نام در دهه ۱۹۷۰ به لطف هالیوود به سرعت بر سر زبانها افتاد. پایگاه كارش را با پرواز اولین نمونههای اژدها بانو (Dragon Lady - نام مستعار U2) فرزندان بلند پرواز و سیاهپوش لاكهید مارتین آغاز كرد؛ درحالی كه ظرف كمتر از یك سال ناوگانی از این پرندههای فوق محرمانه از همین پایگاه آماده پرواز عملیاتی بودند.
در طول چند سال بعد كه سه سال آن در پناه آزمایشهای اتمی گسترده گذشت جو پایگاه شدیدا در سایهای از سكوت و رخوت فرورفت تا آنكه به دنبال پیشرفت موشكهای پدافند هوایی شوروی و ناكام ماندن U2 در برابرشان نام برنامه اوكسکارت (OXCART) به میان آمد. برنامه فوق محرمانه دیگری كه هدفش ساخت جتی به حد كفایت سریع و آن قدر پنهان كار بود كه بتواند با قال گذاشتن سیستم راداری شوروی اطلاعات مورد علاقه سیا را از تاسیسات استراتژیك موشكی ارتش سرخ جمعآوری كند. این برنامه موجب شد تا بسیاری از شركتهای هوایی طرف قرارداد با نیروی هوایی ایالات متحده، ناچار شوند برای ساخت بخش های مختلف هواپیما تاسیساتی در منطقه ۵۱ ایجاد كنند. در سالهای آخر دهه ۱۹۶۰، منطقه ۵۱ به محلی مناسب به دور از چشمان نامحرم برای كار روی پروژههای فوق محرمانه تبدیل شدهبود.
از این زمان به بعد پایگاه نام مستعار جدیدی هم پیدا كرد؛ «سرزمین رویا»؛ نامی كه از یكی از اشعار ادگار آلن پو به همین نام كه دریاچهای رویایی را توصیف میكرد گرفته شدهبود. با گسترش ساختوسازها و ایجاد تاسیسات آزمایش رادار و تجهیزات مورد نیاز برای آزمایش بال و بدنه در طول پنج سال منطقه ۵۱ به شكلی شبیه به قیافه امروزی آن درآمد؛ شكلی كه تقریبا به فاصله هر ۱۰ سال مجددا بازسازی شده و گسترش پیدا كرد؛ در حالی كه از سال ۱۹۵۸ با طبقهبندی اطلاعاتی و محرمانه شدن اخبار پایگاه، شایعات پیرامون هواپیماهای بدون نام نشانی كه همراه صدها نفر (پژ<هشگران و مهندسان هوافضا) هر هفته لاس وگاس را به سوی قلب بیابان ترك میكردند، اوج گرفت.
از طرفی هم با گسترش حضور تیمهای تحقیقاتی در پایگاه، خودبهخود سوخت مورد نیاز این شایعات هم فراهم میشد؛ بهخصوص از اواخر دهه ۱۹۶۰ كه سرزمین رویا رسما به پایگاه جنگندههای فراری ارتش شوروی نیز تبدیل شدهبود؛ جنگنده هایی همانند میگ ۱۷، میگ ۲۱، میگ ۲۳، سوخو ۱۷ و سوخو ۲۲ كه طی عملیاتهای فوق محرمانهای كه سیا با همكاری سرویسهای امنیتی اروپایی و اسراییلی از طریق تشویق خلبانان كشورهای مرتبط با بلوك شرق همچون عراق و سوریه یا حتی خود اتحاد شوروی بهدست آوردهبود.
این جنگندهها پس از انتقال به آمریكا عموما برای بررسی تكنولوژی و آزمایش توانایی آنها در نبردهای هوایی برای پیداکردن یافتن ضعف یا طراحی تاكتیكهای مناسب برای استفاده در میادینی مانند ویتنام مورد استفاده قرار میگرفتند كه این خود به شایعات مشاهده هواپیماهای نامشخص و حتی بشقاب پرندهها دامن میزد. از طرف دیگر پس از برنامه اوكسكارت برنامههای تحقیقاتی گستردهای در منطقه ۵۱ روی طراحی و ساخت هواپیماهای رادار گریز و موشكهای دوربرد شروع به كار كرد كه حاصل آنها عموما هواپیماهایی با شكل ظاهری نامعمول بود. در نتیجه عجیب نبود اگر یكی از این هواپیماهای فوق محرمانه وقتی نزدیك منطقهای مسكونی دچار سانحه میشدند از آنها به عنوان سفینههایی از سیاراتی دیگر برداشت شود كه دولت سعی در پنهان كردنشان دارد.
پایان شایعات؟
تا اواخر دهه ۱۹۸۰ ماهیت برنامهها و حتی مكان منطقه ۵۱ همچنان یك سوال بود. هیچ كس حتی مردم محلی، اطلاعات چندانی از منطقه نداشتند. سیا و نیروی هوایی رسما این منطقه را یك محوطه آزمایش راداری اعلام میكردند؛ اما حجم پرسنل و تجهیزات به حد كفایت سوال برانگیز بود تا حتی جاسوسان شوروی را به جنب و جوش برای یافتن اطلاعات وادارد. با این حال حتی نزدیك شدن به فاصله ۲۰ كیلومتری منطقه برای هر شخصی میتوانست حداقل به قیمت چندین شب بازجویی و بازداشت تمام شود تا سرانجام در اواخر دهه ۱۹۸۰، اتحاد شوروی تصاویر ماهوارهای از منطقه دریاچه گروم منتشر كرد؛ تصاویری كه به سرعت از سوی مجلات علمی همچون پاپیولار ساینس مورد توجه قرار گرفتند. به این ترتیب بسیاری فرصت كردند برای اولین بار نگاهی هرچند دورادور به سرزمین رویایی كه در قلب بیابان خوابیده بود داشته باشند؛ سرزمینی بدون مرز و حصار كه با چشمانی نامرئی شبانه روز كنترل میشد.
پس از پایان جنگ سرد، آرام آرام اسناد منطقهای كه حتی نام ثبت شدهای در اسناد دولتی نداشت، هویدا شد. هرچند بسیاری از اسناد به بهانه حفظ امنیت ملی و حراست از تكنولوژیهای حساس همچنان محرمانه باقی ماندهاست؛ اما منطقه پس از جنگ سرد چندان هم بیكار نبود. در سالهای اخیر به خصوص باز هم گسترش پیدا كرده و همچنان هم در حال گسترش ساخت و ساز است هرچند محدوده امنیت هوایی پایگاه كمتر شدهاست. در نتیجه منطقه ۵۱ این روزها دیگر به محرمانگی دوران اوجش نیست؛ اما هنوز هم سوالات زیادی پشت درهای آن خوابیده است.
بسیاری از تكنولوژیهای نظامی امروز ایالات متحده، حاصل تحقیقاتی بودند كه در این پایگاه انجام شد. بمبافكن B2، جنگنده F22 و F35 قسمت زیادی از تكنولوژی پنهانكاریشان را مدیون تحقیقات اولیه روی برنامههایی مثل هوو بلو هستند كه ساخت اولین جنگنده بمبافكن پنهانكار دنیا F117 را نتیجه داد. در عین حال بسیاری از پیشرفت های مرتبط با هواپیماهای بدون سرنشین، تجهیزات راداری و موشكی حاصل همین تحقیقات هستند.
بعید نیست باز هم در آینده نه چندان دور خبرهای بیشتری از این منطقه شنیده شود؛ به خصوص كه اخباری از ساخته شدن پناهگاههایی بزرگتر از آنچه پیشتر در این پایگاه وجود داشته شنیده میشود كه میتواند اولین گامها برای برنامههایی مانند B3 یاجنگندههای بیسرنشین رادارگریز فراصوت باشد. خدا را چه دیدید، شاید هم روزی رسید كه واقعا نشانی قابل تایید از ترمینال موجودات فضایی از این پایگاه به بیرون منتشر شد!
امروزه این ماجراها داستان هایی کهنه هستند، اما زمانی که سازمان سیا برای نخستین بار برنامه U2 را سری اعلام کرد و تصمیم گرفت تا منطقه ۵۱ را به صورت یک راز نگاه دارد، فناوری این هواپیماها بسیار پیشرفته بود و منطقه ۵۱ هم محل مهمی برای جمعآوری اطلاعات سری بود. با تمام این اوصاف، خارج شدن مدارک مربوط به منطقه ۵۱ از حالت طبقهبندی شده، باعث جازدن توطئه پردازان نشدهاست: افرادی که گمان میکنند دولت آمریکا ماشینهایی ساخته که ذهن افراد را کنترل می کنند! از نظر این افراد، تردیدی وجود ندارد که دولت آمریکا مدارک را جعل کرده تا روی شواهد مربوطه نیز سرپوش بگذارد.
منابع:
پادکست توهم توطئه
قسمتهای: ۳، ۴، ۴۰ و ۴۱