وقتی پای طلاق، اون هم از نوع توافقی به میدان میاد، مشاوره اجباری قبل از طلاق هم از راه میرسه. این جلسههای مشاوره که هدف اصلیشون پشیمون کردن زن و مرد از ادامه فرایند طلاق است، نقش خودشون را بهعنوان دستاندازی در مسیر طلاق توافقی بهخوبی بازی میکنند. حالا سوال اصلی اینجاست که وقتی دو طرف ماجرا یعنی زن و شوهر، قبلا تموم سنگهاشون را با هم وا کندند و دیگر حرفی برای زدن به همدیگر ندارند، قرار است توی جلسههای مشاوره با کالبدشکافی مشکلاتشون، به چه نتیجهای برسند؟ تو این مقاله میخوایم از تاثیر جلسههای مشاوره در جدایی توافقی براتون بگیم. با ما همراه باشید.
قانونگذار برای کاهش آمار طلاق و تشویق زوجها برای بازگشت به زندگی مشترکتشون، اونها را مجبور میکنه که در جلسههای اجباری مشاوره قبل از طلاق شرکت کنند. مواردی که در ادامه براتون توضیح میدیم، میتونند روی نتیجه این جلسهها تاثیر بذارند.
معمولا کارشناسهایی که برای جلسههای مشاوره انتخاب میشوند، در زمینه طلاق، فرایند اون و چالشهای عاطفی زندگیهای مشترک تجربه زیادی دارند. تخصص اونها بهشون کمک میکنه تا با کمی دقیقشدن در حرفهای دو طرف ماجرا، بتونند سرنخی از مشکل زندگی اونها پیدا کنند.
بااینحال، معمولا این مشاورها هر چقدر هم که متخصص باشند، فرصتی برای استفاده از مهارتشون پیدا نمیکنند؛ چون در طلاق توافقی، دو طرف ماجرا دیگر حرفی برای گفتن و مشکلی برای حلکردن ندارند. از نظر اونها همه چیز در زندگی مشترکشون تموم شده و دیگر نیازی نیست تلاش کنند؛ بههمیندلیل، حق مشاوره را میپردازند، به سوالهای مشاور جواب سربالا میدهند و تاکید میکنند که در تصمیمشون برای گرفتن طلاق جدی هستند. البته اگر هر کدوم یا هر دو طرف وکیل داشته باشند، وکلاشون میتونند از طرف اونها در این جلسههای مشاوره شرکت کنند.
دومین مورد اثرگذاری که میتونه روی نتیجه مشاورههای قبل از طلاق تاثیر بذاره، انگیزه زن و مرد برای نجات زندگیشون هست. اگر اونها هیچ نقطه قابل اتکایی برای ادامه زندگی مشترکشون نداشته باشند، انگیزهای هم برای تلاش و نجات اون ندارند. در این صورت هم هر چقدر مشاور برای طولانیکردن این جلسهها تلاش کنه، فقط به زمان و اعصاب هر دو طرف ماجرا که برای جدایی توافقی به یک نتیجه مشترک رسیدن، آسیب میزنه.
تفاهم نداشتن روی رنگ پرده یا طعم غذا یک چیز و هر روز رنج کشیدن بابت اختلافهای عمیق فرهنگی، خانوادگی و حتی روحی، یک چیز دیگر است. اگر ریشه اختلاف بین مرد و زن، چیزی باشه که نتونند اون را از زندگیشون حذف کنند (مثل خانواده دو طرف) یا عشقی در زندگیشون وجود نداشته باشه که بخواهند برای همدیگر، در مقابل مشکلات بایستند، هیچ نوعی از مشاوره قبل از طلاق نمیتونه اونها را به ادامه اون زندگی تشویق کنه. در این جور مواقع، توافق روی جدایی، آخرین لطفی هست که این دو نفر میتونند در حق هم کنند.
وجود بچهها، پاشنه آشیل طلاقهای توافقی است که مشاورههای قبل از طلاق تا جای ممکن از وجود بچهها برای منصرف کردن دو طرف استفاده میکنند؛ البته حق هم دارند؛ چون حتی با وجود توافقی بودن طلاق، وقتی پای بچهها به زندگی مشترک باز میشه، میزان حساس بودن ماجرا چندین برابر افزایش پیدا میکنه. در این زمینه، وکیل طلاق توافقی باید در کنار دفاع از حقوحقوق عادی موکلش، در مورد حضانت بچهها هم دغدغه جداگانهای داشته باشه.
ورود به فرایند طلاق، حتی اگر به شکل توافقی باشه، زن و مرد را از نظر روحی و روانی، وارد دوران حساسی میکنه. شرکتکردن در جلسههای مشاوره قبل از طلاق هم با یادآوریکردن مشکلاتی که در زندگی مشترک وجود داشتند، میتونه میزان ناراحتی را در این دوران افزایش بده. اگر زن یا مردی که در حال تحمل این دوران است، از سوی خانواده و دوستان خودش حمایت نشه یا حتی مورد سرزنش قرار بگیره، با سختی بسیار بیشتری روبهرو میشه.
قانونگذار برای اینکه بتونه جلوی جدایی آسون افراد از یکدیگر را بگیره؛ حتی در شرایطی که دو نفر میخوان با توافق از یکدیگر جدا بشن، چالشهایی مثل همین جلسههای اجباری مشاوره قبل از طلاق را ایجاد میکنه. معمولا برای ساخت این دستاندازها بهدلایلی که در ادامه براتون توضیح میدیم، استناد میشن.
قانونگذار بر این باور است که اگر متقاضیهای طلاق نتونند بهراحتی فرایند جدایی از همدیگر را پشتسر بذارند، امکان اینکه در اثر خستگی از این فرایند، پشیمون شده و به زندگی مشترک ادامه بدن، بسیار افزایش پیدا میکنه. این درحالی است که وکلای دادگستری، با تجربهای که از موکلان خودشون دارند، میدونند که اونها اگر لازم باشه برای گرفتن طلاق حتی از یک شهر به شهر دیگر، نقل مکان میکنند!
براساس باور قانونگذار، طلاقگرفتن میتونه فشار روانی زیادی را به خانوادهها وارد کنه. با ایجاد چالش در مسیر طلاق توافقی، امکان کاهش این فشار و فرصتی برای تفکر عمیقتر در این مورد به زوجین داده میشه.
وقتی طرفین بفهمند که گرفتن طلاق، حتی بهصورت توافقی، اونها را مجبور میکنه تا با چالشهایی مثل حضانت بچهها یا پرداخت نفقه روبهرو بشن، ممکن است از تصمیم خود برای جدایی برگردند. افزایش آمار طلاق به شکلی عملی اثبات کرد که هیچکدام از چالشهای مدنظر قانونگذار این قدرت را ندارند که یک زندگی تمام شده را دوباره به جریان بندازند.
در گذشته، زن و مردی که دیگر نمیتونستند به زندگی در کنار هم ادامه بدن، با استفاده از قانون طلاق توافقی بهراحتی مسیر زندگیشون را از هم جدا میکردند؛ اما حالا قانونگذار با اضافهکردن مرحله مشاوره قبل از طلاق، این فرایند را طولانیتر کرده. مراحل جدایی توافقی در قانون جدید بهصورت زیر هستند.
اگر زن و مرد، هر دو با جدایی موافق باشند، باید توافقنامهای را میان خودشون تنظیم کنند. در اون توافقنامه باید تکلیف تمام امور مالی و غیرمالی را مشخص کنند که شامل حضانت بچهها و تقسیم اموال هم میشن. بعد از اینکه هر دو روی مفاد این توافقنامه به یک نقطه مشترک رسیدند، میتونند اون را به دادگاه خانواده ارائه بدن.
دومین گام از طلاق بهصورت توافقی، شرکت در سه تا پنج جلسه مشاوره قبل از طلاق است. بعد از شرکت در این جلسههای اجباری، تاییدیه عدم انصراف از طلاق برای زوجین صادر میشود. تنها بعد از صدور این تاییدیه است که زوجین میتونند به دادگاه خانواده مراجعه کنند.
برای شرکت در این جلسهها باید بهصورت حضوری یا آنلاین، نوبت بگیرید. بهجز دو حالت، زن و مردی که قصد جدایی توافقی را از همدیگر دارند، نمیتونند بدون عذر موجه از شرکت در جلسههای مشاوره خودداری کنند. حالت اول این است که زن و مرد هر دو وکیل طلاق توافقی داشته باشند و به وکلای خودشون وکالت بدن تا بهجای اونها در جلسههای مشاوره شرکت کنند. حالت دوم هم به زمانی برمیگرده که یکی از زوجین تمایلی برای شرکت در این جلسهها نداره و به همسرش وکالت میده تا به نیابت از او هم در جلسهها حضور داشته باشه.
بعد از اینکه تکلیف جلسههای مشاوره روشن شد و مشاور نتونست زن و مرد را راضی کنه که یک فرصت دیگر به زندگی مشترکشون بدن، تاییدیه مورد نظر را صادر میکنهد و فرایند طلاق توافقی، وارد فاز بعد میشه. بعد از صدور این تاییدیه، زن و مرد باید به یکی از دفترهای قضایی سر بزنند و دادخواست طلاق خودشون را همراه با تاییدیهای که از مشاور گرفتند، به ثبت برسونند.
در این مرحله، پرونده طلاق به دادگاه خانواده فرستاده میشه تا قاضی بعد از بررسی مدارک و تاییدیهها، گواهی عدم امکان سازش را صادر کنه. زوجین میتونند با ارائه این گواهی به دفترخانههای طلاق به همراه مدارک لازم، فرایند جدایی توافقی را کامل کنند.
نام دیگری که روی جدایی توافقی گذاشتند، طلاق فوری است؛ چون طرفین ماجرا از قبل، تمام سنگهای خود را با هم واکندهاند و دیگر نیازی به جنگوجدل ندارند. تنها بخش چالشبرانگیز، وجود جلسههای مشاوره قبل از طلاق است که همانطور که اشاره کردیم اگر زن و مرد، وکیل طلاق توافقی داشته باشند، میتونند بدون وقت گذاشتن روی این فرایند، وارد فاز بعدی شوند.
حق طلاق چیه و فرایند طلاق با وجود این حق چطور انجام میشه؟
وکالت در طلاق یا همون حق طلاق، شرطی هنگام عقد است که براساس اون، مرد به زن وکالت میده که در طول زندگی زناشویی هر زمان که خواست، حق وکالت مرد را از طرف او اجرا کنه و طلاق بگیره. برای اینکه حق طلاق زن، قانونی باشه و زمانی که بهش نیاز داره بتونه از اون برای پایان دادن به زندگی مشترک استفاده کنه، باید بهصورت قانونی و رسمی، ثبت بشه. در ادامه، چند نکته را در مورد ثبت قانونی این حق به گوشتون میرسونیم.
اگر زن از قبل، وکالت در طلاق را بهصورت بلاعزل از مرد گرفته باشه، میتونه بدون تلاش برای جلب رضایت مرد یا تشویق اون به طلاق توافقی، برای جدایی اقدام کنه. فرایند کار به این ترتیب است که ابتدا زن با کمک وکیل متخصص در امور طلاق و خانواده، یک دادخواست طلاق تنظیم میکنه. در این دادخواست باید بیان بشه که زن، حق طلاق را بهصورت قانونی از مرد گرفته و حالا با استفاده از این حق، میخواهد مرد را طلاق بدهد.
بعد از اینکه دادگاه، وجود چنین حقی را برای زن اثبات کرد، گواهی عدم امکان سازش صادر میشه و زن میتونه با سر زدن به دفتر ثبت ازدواج و طلاق، این جدایی را بهطور رسمی انجام بده. همانطور که اشاره کردیم، دریافت وکالت بلاعزل و ثبت رسمی اون، تنها راه برای اثبات حق وکالت در طلاق برای زن محسوب میشه؛ بههمیندلیل، زن باید با کمک وکیل متخصص در امور خانواده و با جلب رضایت مرد، وکالت قانونی طلاق را از اون بگیره.
وکالت در طلاق هم نوعی طلاق فوری محسوب میشه که اینبار بدون نیاز به جلب رضایت مرد و با اثبات گرفته شدن این حق از مرد میتونه با سرعت بالایی انجام بشه. وقتی زن حق طلاق داشته باشه، نیازی نداره که در مورد علت تصمیم به جدایی، کسی را قانع کنه. اگر فرایند گرفتن این حق، قانونی و رسمی باشه، زن میتونه خیلی راحتتر و سریعتر، خودش را از دستوپا زدن در یک زندگی سمی یا اشتباه، نجات بده.
طلاق فوری نوعی اصطلاح در دنیای حقوقی است که به هر نوعی از طلاق گفته میشه که بتونه در کوتاهترین زمان ممکن انجام بشه. از این دست طلاقها میتونیم به طلاق یکطرفه زن از طرف مرد، جدایی توافقی و استفاده از شرط حق طلاق زن، اشاره کنیم. کمک گرفتن از وکیل طلاق توافقی میتونه فرایند طلاق فوری را از همین هم سریعتر کنه.
نکتهای که بیشتر وقتها در مورد مهریه و حقوق قانونی زن، دچار برداشت اشتباه میشه، این هست که فکر میکنند اگر جدایی توافقی بگیرند یا زن از وکالت در طلاق برای گرفتن طلاق فوری از مرد استفاده کنه، دیگر مهریه و حقوق قانونی اون بهش تعلق نمیگیره. این در حالی است که نوع طلاق، چه توافقی باشه، چه با استفاده از حق طلاق، هیچ تاثیری روی دریافت مهریه نداره.
یکی از مواردی که در جلسههای مشاوره قبل از طلاق روی اون مانور زیادی داده میشه تا طرفین از تصمیم خودشون برای جدایی صرفنظر کنند، سرنوشت بچههاست. البته در این زمینه هم جلسههای مشاوره نمیتونند کاری پیش ببرند؛ چون در جدایی توافقی، زن و مرد در مورد حضانت بچهها هم با هم به توافق رسیدهاند؛ حتی اگر در این زمینه توافق نداشته باشند، براساس قانون، حضانت بچهها تا هفت سالگی با مادرشون است. بعد از این زمان تا رسیدن به سن بلوغ باید کنار پدرشون زندگی کنند. طبق قانون، سن بلوغ دخترها در 9 سالگی و پسرها در 15 سالگی است.
در مورد حضانت بچهها هنگامی که زن با استفاده از حق وکالت در طلاق برای جدایی اقدام میکنه، باز هم به قانون حضانت رجوع میشه که کمی قبل در مورد قانونش براتون گفتیم. البته در این زمینه، استثنائاتی هم وجود داره؛ مثلا اگر یکی از طرفین بهدلیل مشکلات مختلف، صلاحیت کافی برای حضانت بچهها را نداشته باشه، قانون میتونه حضانت را به طرف مقابل بده.
یکی از راهکارهایی که از اون برای جلب رضایت مرد، هنگام دادن حق طلاق یا جدایی توافقی استفاده میشه، گذشت زن از همه حقوحقوق قانونی خودش است. این حقوق قانونی شامل مهریه، نفقه و ... میشن. نکتهای که در این بین وجود داره این هست که زن میتونه مهریه خودش را برای دریافت امتیاز از مرد ببخشه و اون را دریافت نکنه؛ اما موضوع نفقه، کاملا متفاوت است؛ یعنی حتی اگر هر دو طرف با هم به توافق برسند که در ازای دادن حق طلاق یا رضایت به طلاق فوری، زن از همه حقوق مادی خود بگذره، باز هم قانونگذار پرداخت نفقه را جزو وظایف مرد نسبتبه زن در نظر میگیره. نتیجه اینکه، زن فقط میتونه مهریه خودش را ببخشه؛ نفقه بخشیدنی نیست.
بعضی از افراد صاحبنظر در زمینه طلاق و البته روانشناسها، باور دارند که شرکتکردن در جلسههای مشاوره قبل از طلاق، حتی اگر بهزور بندهای قانونی هم باشه، چیزی جز نوشدارو بعد از مرگ سهراب نیست. به زبون ساده، آمار طلاق و مشکلاتی که زوجها دارند، با این جلسههای مشاوره، اون هم وقتی که دیگر کار از کار گذشته و برای جدایی توافقی تصمیم جدی گرفتند، کم نمیشه.
مورد دیگری هست که اگر روی اون کار کارشناسی انجام بشه، میتونه روی کمشدن آمار طلاق در ایران تاثیر زیادی داشته باشه و اون، اجباری کردن شرکت در جلسههای مشاوره و گرفتن گواهی سلامت روان، قبل از ازدواج است. اگر این کار به شکل جدی انجام بشه، خیلی از آدمهایی که هیچ ربطی به هم ندارند یا با مشکلات روحی و خانوادگی پیچیدهای دستوپنجه نرم میکنند، وارد یک رابطه محکوم به شکست نمیشن. در کنار این جلسههای سودمند، فرهنگسازی و آگاهکردن افراد در دوران مدرسه و دانشگاه میتونه از گرفتن تصمیمات اشتباه و تلفکردن عمر گرانبهاشون جلوگیری کنه.
در این مقاله، نگاهی به موضوع مشاورههای قبل از طلاق توافقی انداختیم و به این نتیجه کلی رسیدیم که این نوع مشاورهها معمولا اونقدرها که تصور میشه، اثرگذار نیستند. اگر شما هم بهدلایل مختلف، جدایی را انتخاب کردید، نیازی نیست که این مسیر را بهتنهایی سپری کنید. گروه وکلای خانواده با وکیل طلاق متخصص و با تجربهای که در زمینه انواع طلاق، حضانت، نفقه، مهریه و ... دارند، میتوانند در طول این مسیر، شما را همراهی کنند.