زمانی که مدیریت دانش در یک سازمان دغدغه مهمی بود کم کم در حال سپری شدن است. البته این نه به این معناست که کاملا اهمیت خود را از دست میدهد، بلکه به این معناست که با متصل شدن سازمان ها و پیدایش سازمان های مجازی، کم کم سرو کله سامانه های پیدا میشود که بلحاظ مقیاس، بسیار وسیع تر هستند. سیستم ها و سامانه هایی که خود متشکل از ده ها، صدها و حتی هزاران سامانه مستقل و خودمختارند.
برای روشن تر شدن مطلب اشاره میکنیم به روند شکل گیری شهرها. یقینا قبل از پیداش شهرها، تخصصی به نام معماری و طراح شهر هم وجود نداشت. هرچه بود معمار ساختمان و بنا بود. اما به مرور یا افزایش بناها و تراکم انسان ها در شهرها، کم کم ضرورت پیدا کرد که شهرها هم معماری شوند. ایجاد نظم،هماهنگی مستلزم شکل گیری یک هارمونی در تمام اجزای یک شهر است. از طراحی خیایان ها گرفته، تا کنترل تردد ها و خیابان بندی ها و زیرساخت آب و فاضلاب و ...
در واقع معماری از معماری ساختمان فراتر رفته و به معماری شهرها معطوف شد. در چنین شرایطی شاید یک معمار ساختمان نتواند مثل قدیم و با آزادی عمل کامل اقدام به طراحی و معماری یک بنا کند، اما لازم است به تمام قوانین و مقررات شهری توجه کند تا بتواند محوز فعالیت و پروانه پایان کار اخذ کند.
امروزه با اتصال سامانه ها به یکدیگر و توسعه سرویس های ارتباطی میان سازمان ها،شرکت ها،افراد، استارتاپ ها، سامانه های دولتی و خصوصی و ... عملا سامانه های فوق مقیاس وسیعی در حال شکل گیری هستند و لازم است افرادی متخصص اقدام به طراحی و ساماندهی این سامانه ها نمایند.
یکی از مهمترین مباحث و زیرساختی ترین مباحث در چنین سامانه های کلان مقیاسی میتواند مبحث مدیریت دانش باشد.
مطمئنن عناصر مدیریت دانش در یک سامانه نسبت به یک سامانه فوق مقیاس وسیع متفاوتند.
به عنوان نمونه در سامانه های سازمانی مدیریت دانش، مهمترین منبع دانش افراد و خبرگان سازمان هستند. در حالی که در یک سامانه فوق مقیاس وسیع، این ارتباط بین سامانه هاست که منبع دانش پنهان است. و برای کشف دانش باید از تکنیک های داده کاوی بهره جست.
ما بدنبال یک چارچوب در این زمینه هستیم. میخواهیم بدانیم عناصر اصلی در چارچوب مدیریت دانش در یک سامانه فوق مقیاس وسیع چیستند؟