پیشینه مشاوره مدیریت (1926 - امروز)
Statistica, 2016
Consultant Nation, NY Times, 12/11/2011
ترجمه: سید محمود شجاعی کیاسری
دی ماه1403

ازآنجایی که مشاوره مدیریت، توصیفگر صنایع خدمات حرفه ای رو به رشد است، مسیر شغلی بسیار مطلوب است، و روش هایی خاص برای حل مشکلات کسب و کارها را توصیف می کند، یک موضوع بسیار گسترده است. اندازه این صنعت از زمان پیدایش افسانهای اش با Arthur D Little (1886) و McKinsey & Company (1926)، طی50 سال گذشته به 100+ میلیارد دلار درآمد افزایش یافته است و دامنه آن به بسیاری از حوزه های متفاوتی که به طور سنتی با مدیریت مرتبط نیستند مثل : فناوری اطلاعات، طراحی، بازاریابی و غیره. . . گسترش یافته.
با وجود همه مخالفان و بدخواهانش، اکثریت افراد موافقند که شرکتهای مشاوره مدیریت از سه طریق در تصمیمگیری شرکتها بسیار تأثیرگذار بودهاند:
1) مشارکتهای مشاوره رسمی
2) فارغالتحصیلان خوب در رأس شرکتها، دولتها و موسسات
3) رهبری فکری در موضوعات تجاری و سازمانی
نیویورک تایمز در مقاله ای در سال 2011 اشاره کرد: «مدیران فعلی بوئینگ، جنرال الکتریک، هیولت پاکارد، مورگان استنلی و پپسی کو همگی فارغ التحصیلان Bain، گروه مشاوره بوستون یا معتبرترین شرکت مشاوره، McKinsey & Company هستند.
از بسیاری جهات، اصطلاح عمومی «مشاوره» به نوعی توصیف «کوتاه» برای نوع کار دانشی تبدیل شده است که پیتر دراکر در دهه 1960 پیشبینی کرد:
"تیمهایی متشکل از افراد باهوش و باانگیزه که به طور موقت بسیج میشوند تا با مشکلات دشوار و مبهم، مشکلات تجاری متقاطع و چند بعدی، مقابله کنند."
شرکتهای مشاوره برای همه محیط های کاری که عمیقاً شایستهسالار، بسیار انعطافپذیر، و مکانهای عالی برای کار افراد کنجکاو از نظر فکری هستند، آیندهای درخشانی را پیشبینی میکنند.

مشاوره به چهار دلیل سکوی پرتاب شغلی است:
1) اکثریت قریب به اتفاق افرادی که به یک سازمان مشاوره بزرگ ملحق میشوند در یک سوم اول قراردادشان، کار خود را ترک میکنند. چون معیارهای ارتقاء سختگیرانه است و فرهنگ جابجایی و تحرک وجود دارد. بسیاری از شرکتهای مشاور مدیریت با پشتکار تلاش میکنند تا «فارغ التحصیلان» خود را در نقشهای معتبر و پردرآمد شرکت های دیگر قرار دهند، که در آینده بهعنوان یک عنصر مهم در ایجاد یک ارتباط خوب با مشتری عمل کنند.
2) در نتیجه مشاوران، مهاجران و سفیران هستند. شما شبکه بزرگی از همکاران مشاور سابق باهوش، با انگیزه و جاه طلب ایجاد خواهید کرد.
3) بسیاری از چارچوب های تحلیلی، مهارت های مشاوره و عادات حرفه ای اکثرا در محیط های کاری خدمات حرفه ای اعمال و اجرا می شوند. بطوریکه برخی آن را "MBAبعد از MBA" می نامند.
4) در نهایت یاد خواهید گرفت که چگونه با مشاوران، خوب کار کنید. در طول حرفه خود، احتمالاً مشاورانی را برای روسا، همکاران و فروشندگان استخدام خواهید کرد و گزارشهای مستقیمی را که توسط شرکتهای مشاوره مدیریت ارائه میشوند، مدیریت خواهید کرد.
در نهایت، مشاوره در مورد خدمات مشتری است. مشتریان به دلایل بیشماری مشاوران را استخدام میکنند، اما اساساً، مشتریان ۲۵۰ تا ۷۰۰دلار به ازای هر ساعت مشاور میپردازند، زیرا چندین برابر این هزینه، درآمد کسب میکنند. بسیاری از شرکت های مشاوره مدیریت، نرخ حفظ مشتری 90٪ + را به رخ میکشند.

آموزش های مشاوره
چگونه مشاوران - هر چند باهوش و آگاه - ارزش حاشیه ای(marginal value) را برای مشتریانی که 30 سال سابقه کار در صنعت دارند ارائه می کنند؟ چگونه شرکت های مشاوره رده بالا تعهدات چند میلیون دلاری را بدون تبلیغات می فروشند؟ تفاوت بین مشاوره مدیریت، مدیریت پروژه، تخصص موضوعی خاص و مسئله افزایش تعداد کارکنان چیست؟ تا چه اندازه این صنعت در 20 سال آینده مختل خواهد شد؟ چارچوب های تحلیلی اصلی، مهارت ها و عادات حرفه ای که باید در هر مرحله از توسعه مشاوره بدانید چیست؟
چگونه یک فرهنگ شرکتی ایجاد می کنید که در آن کارآموزی و شاگردی، الگوی یادگیری باشد؟