سید محمود شجاعی کیاسری
سید محمود شجاعی کیاسری
خواندن ۶ دقیقه·۳ سال پیش

چرا و تا چه زمانی پلتفرم های داخلی موفق نمیشوند؟

مقدمه

چندی پیش در سخنانی که جناب آقای دکتر تقی پور در حمایت از طرح موسوم به صیانت در مجلس شورای اسلامی ایراد فرمودند، اینگونه استدلال نمودند که اگر به پلتفرم های داخلی بها بدهیم و روی آنها سرمایه گذاری کنیم و حمایت کنیم حتما موفق میشوند و می توانند مشکل کشور را حل کنند، و به عنوان نمونه به موفقیت های چند پلتفرم مثل دیجیکالا، اسنپ و بلد و نشان استناد کردند.

من به عنوان یک کارشناس فناوری اطلاعات که کمی هم از دانش تخصصی در این حوزه بهره مند بوده ام، همان لحظه متعجب شدم که آیا جناب آقای دکتر تقی پور نکته و درد اصلی را نمیدانند؟ یا از قصد دارند این اندازه سطحی از کنار مساله به این مهمی عبور میکنند؟

حتما برای شما سوال پیش میاد که اون نکته و درد چیست؟

ریشه مشکل پلتفرم های داخلی

ما در علم مدیریت یاد گرفتیم که گام اول در فرآیند حل مساله، مساله یابی است. یعنی اول باید ریشه درد را پیدا کنیم. بعد برای آن نسخه بپیچیم.

عرض میکنم،

  • اولا در موفقیت اسنپ و تپسی و دیجیکالا و بلد و نشان در ایران خیلی شکی نیست. اما نکته ای که من میخوام روش تاکید کنم اینه که موفقیت آنها نسبی است. محدود به مرزهای جغرافیایی ایران است. باید بگیم در ایران موفق هستند. حالا چرا روی محدوده جغرافیایی تمرکز کردم؟ چون اقتصاد حاکم بر پلتفرم ها، اقتصاد شبکه است و اقتصاد شبکه، مبتنی بر تعداد کاربران است. شبکه ای که تعداد کاربران آن نمیتواند از 80 میلیون فراتر برود، ممکن است با حمایت های دولتی و قرص و دوپینگ و آمپول بتواند نیاز داخلی را مرتفع کند، اما هرگز جایگزین و یا حتی رقیب برای پلتفرم های جهانی نمیتواند باشد چرا که کاربران شبکه ها، خریدنی نیستند! باید بتوان به آنها سرویس داد تا کاربر شبکه بشوند. موضوعی مثل دیجیکالا، اسنپ و بلد، موضوعاتی هستند که اگر بتوانند در کشورهای دیگر سرویس بدهند حتما میتوانند شبکه بزرگتری ایجاد کنند در نتیجه به صورت نمایی رشد کنند و موفقیت ایجاد کنند. اما با وجود تحریم ها و مشکلاتی که داریم آیا می توانند؟
  • دوما، خود جنس سرویس هم مهم است. نکته دوم من تاکید روی موضوعی است به اسم اعتماد.اعتماد عنصر پایه ای در ارائه سرویس است. اگر اعتماد در شبکه وجود نداشته باشد، اگر بهترین سرویس هم بلحاظ فنی ارائه شود، قطعا مورد استفاده کاربران قرار نمیگیرد، و در نتیجه منجر به شکست پلتفرم میشود. در سرویس هایی مانند درخواست تاکسی، یا مسیر یابی، یا خرید آنلاین، دامنه نیاز به عنصر اعتماد، محدود به اعتماد به کیفیت خود سرویس است. مثلا ما هنگام خرید از دیجیکالا خیلی نگران امنیت اطلاعاتمان نیستیم چون اطلاعات خاصی رد و بدل نمیکنیم. بیشتر نگران این هستیم که کالای با کیفیت بخریم، با قیمت خوب بخریم. به موقع کالا را دریافت کنیم. یا در مورد اسنپ، نگران این هستیم که تاکسی به موقع به ما برسد، به موقع و بدون دغدغه ما را به مقصد برساند. اما در مورد پلتفرم های شبکه های اجتماعی و پیامرسان ها که مشکل اصلی کشور ما هستند، دامنه اعتماد مورد نیاز، بسیار وسیع تر است. کاربران در این پلتفرم ها نگران مهم ترین و محرمانه ترین اطلاعات خود و خانواده هایشان هستند. محرمانه ترین صحبت ها، چت ها، عکس ها، اخبار، علاقه مندی ها، کامنت ها و ... در این محیط به اشتراک گذاشته میشود. این نکته همان نکته ایست که متعجبم که چرا دکتر تقی پور به سادگی از کنار آن گذشت؟ آیا ایشان نمی دانند که شبکه ی 80 میلیونی ما نه به حاکمیت و نه به بخش خصوصی در این زمینه اعتماد کافی ندارد؟ باید توجه داشت که در اقتصاد شبکه، اعتماد 20 یا 30 میلیون نفر دردی را دوا نمیکند. باید همه اعتماد داشته باشند تا بتوانند با همه مخاطبان خود در پلتفرم ارتباط داشته باشند. به عنوان مثال ساده من با چند نفر از همکارانم در تلگرام زیاد ارتباط داشتم، اما بعد از فیلتر شدن آن، بخاطر نبود آن چند نفر، تقریبا قید تلگرام را زدم و دارم از واتس اپ استفاده میکنم. همه میدانیم که تلگرام خیلی بهتر و روان تر از واتس اپ است اما بدلیل اینکه شبکه کاربران و مخاطبانم را پوشش میداد ترجیح داده شده.

ارزش در اقتصاد شبکه و اهمیت اعتماد

در اقتصاد شبکه هر کاربر جدید، 2 به توان n (n یعنی تعداد کاربران شبکه) ارتباط جدید ایجاد میکند و این تعداد ارتباطات است که درجه ارزش و اعتبار و کارآمدی یک شبکه را مشخص میکند و این یعنی با اضافه شدن هر کاربر، ارزش شبکه بصورت نمایی رشد میکند.

ارزش شبکه ای با 0 کاربر، 0 است. حتی اگر میلیاردها تومان صرف تولید نرم افزار و پلتفرم آن شده باشد.

ارزش شبکه ای با 1 کاربر 1 است.

ارزش شبکه ای با 2 کاربر، 4 است.

ارزش شبکه ای با 3 کاربر، 8 است.

ارزش شبکه ای با 4 کاربر 16 است.

.

.

.

ارزش شبکه ای با 10 کاربر 1024است. و...

با یک حساب خیلی ساده میتوان فهمید که وقتی شبکه ای 20 میلیون کاربر دارد، ارزش آن نسبت به شبکه ای که 80 میلیون کاربر دارد چقدر تفاوت دارد. شاید اگر بگویم تفاوت از زمین تا آسمان است اغراق نکرده باشم.

حالا فرض کنید شبکه ما محدود به ایران نباشد. 4 میلیارد مخاطب داشته باشد. ارزش آن چقدر خواهد بود؟

2 به توان 4 میلیارد!

من همیشه میتوانم از اسنپ استفاده کنم. اما نمیتوانم از پیامرسان سروش استفاده کنم در حالی که دوستم که در کانادا است و آن را نصب نکرده است چون 90 درصد از مخاطبان او سروش ندارند!

من همیشه میتوانم از بلد برای مسیریابی استفاده کنم اما هرگز نمیتوانم از روبیکا برای به اشتراک گذاشتن مطالبم با شبکه ی دوستانم که 90% آنها به روبیکا اعتماد ندارند و نصب نکرده اند استفاده کنم.

حتی اگر دولت از روبیکا حمایت کند و وام ها و تسهیلات میلیاردی بدهد و یا شب تا صبح و صبح تا شب در تلوزیون آن را تبلیغ کند.

در حال حاضر حمایت های حاکمیتی یعنی چه؟

تا زمانی که ریشه درد را درست نشناسیم و اعتمادسازی نکنیم، هر چقدر حمایت بیشتری بکنیم، بیشتر در باتلاق فرو خواهیم رفت چون متاسفانه درست یا غلط، در ذهن مردم اینگونه جا افتاده که :

حمایت های حاکمیتی یعنی با واسطه یا بی واسطه سهامداری در پلتفرمها،

حمایت های حاکمیتی یعنی دسترسی به اطلاعات کاربران شبکه،

حمایت های حاکمیتی یعنی تحلیل داده ها و خطر سو استفاده از اطلاعات محرمانه کاربران در مواقع لزوم

و موارد اینچنینی.

جمع بندی اینکه جناب آقای دکتر تقی پور لطفا توجه کنید. قیاس موفقیت دیجیکالا و اسنپ با سایر پلتفرم ها تا حد زیادی قیاس مع الفارق است و تسری دادن نتیجه حاصل شده در آنها به همه جا، اشتباهی بس بزرگ و نابخشودنی است.

اما راه حل پیشنهادی بنده:

1- (تصویب قوانین محکم و اعتمادساز) بجای پول خرج کردن و حمایت های کورکورانه، هرکاری که میتوانیم برای بازگرداندن اعتماد به شبکه انجام دهیم. تصویب قوانین محکم و جدی و با اعتقاد واقعی در خصوص حمایت از حریم خصوصی کابران در پلتفر ها، حفظ محرمانگی، جرم انگاری و جریمه شدید برای سو استفاده کنندگان از اطلاعات کاربران چه بخش خصوصی و چه دولت یا حتی نهادهای امنیتی

2-(نظارت مردمی بر اجرای قوانین) ایجاد سازوکار نظارت دقیق بر عملکرد شرکت های سرویس دهنده برای اطمینان از اجرای دقیق مصوبات و با ایفای نقش فعال و جدی اصناف و سازمان های مردم نهاد مانند نظام صنفی رایانه ای.

3-(توسعه شبکه ها)در مراحل بعدی، تلاش برای تصویب قوانین حمایتی برای عبور پلتفرم ها از مرزهای جغرافیایی ایران و در نتیجه افزایش وسعت شبکه ها.

بعد از این مراحل در صورتی که اعتماد لازم به جامعه برگشته بود، آن وقت به سراغ ارائه تسهیلات و تبلیغات و جذب سلبریتی ها و ... بروید.

در مرحله آخر بروید سراغ طرح صیانت که بتوانید پای پلتفرم های خارجی را قطع کنید.

تا آن زمان سراغ طرح صیانت نروید چون اولین چیزی که در ذهن این شبکه 80 میلیونی متبادر میکند، این است که میخواهند ما را مجبور به استفاده از پلتفرم داخلی کنند و چون اعتماد ندارند فکر میکنند که حاکمیت چشم طمع به اطلاعات محرمانه آن ها دارد!






طرح صیانتپلتفرم های داخلیاعتماداقتصاد شبکه
پژوهشگر حوزه های فنی/اجتماعی، همبنیانگذار استارتاپ ایزی بیمه، رئیس هیئت مدیره شرکت معماران عصر دانش،کاندیدای دکتری مدیریت فناوری اطلاعات
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید