چندی پیش در سخنانی که جناب آقای دکتر تقی پور در حمایت از طرح موسوم به صیانت در مجلس شورای اسلامی ایراد فرمودند، اینگونه استدلال نمودند که اگر به پلتفرم های داخلی بها بدهیم و روی آنها سرمایه گذاری کنیم و حمایت کنیم حتما موفق میشوند و می توانند مشکل کشور را حل کنند، و به عنوان نمونه به موفقیت های چند پلتفرم مثل دیجیکالا، اسنپ و بلد و نشان استناد کردند.
من به عنوان یک کارشناس فناوری اطلاعات که کمی هم از دانش تخصصی در این حوزه بهره مند بوده ام، همان لحظه متعجب شدم که آیا جناب آقای دکتر تقی پور نکته و درد اصلی را نمیدانند؟ یا از قصد دارند این اندازه سطحی از کنار مساله به این مهمی عبور میکنند؟
حتما برای شما سوال پیش میاد که اون نکته و درد چیست؟
ما در علم مدیریت یاد گرفتیم که گام اول در فرآیند حل مساله، مساله یابی است. یعنی اول باید ریشه درد را پیدا کنیم. بعد برای آن نسخه بپیچیم.
عرض میکنم،
در اقتصاد شبکه هر کاربر جدید، 2 به توان n (n یعنی تعداد کاربران شبکه) ارتباط جدید ایجاد میکند و این تعداد ارتباطات است که درجه ارزش و اعتبار و کارآمدی یک شبکه را مشخص میکند و این یعنی با اضافه شدن هر کاربر، ارزش شبکه بصورت نمایی رشد میکند.
ارزش شبکه ای با 0 کاربر، 0 است. حتی اگر میلیاردها تومان صرف تولید نرم افزار و پلتفرم آن شده باشد.
ارزش شبکه ای با 1 کاربر 1 است.
ارزش شبکه ای با 2 کاربر، 4 است.
ارزش شبکه ای با 3 کاربر، 8 است.
ارزش شبکه ای با 4 کاربر 16 است.
.
.
.
ارزش شبکه ای با 10 کاربر 1024است. و...
با یک حساب خیلی ساده میتوان فهمید که وقتی شبکه ای 20 میلیون کاربر دارد، ارزش آن نسبت به شبکه ای که 80 میلیون کاربر دارد چقدر تفاوت دارد. شاید اگر بگویم تفاوت از زمین تا آسمان است اغراق نکرده باشم.
حالا فرض کنید شبکه ما محدود به ایران نباشد. 4 میلیارد مخاطب داشته باشد. ارزش آن چقدر خواهد بود؟
2 به توان 4 میلیارد!
من همیشه میتوانم از اسنپ استفاده کنم. اما نمیتوانم از پیامرسان سروش استفاده کنم در حالی که دوستم که در کانادا است و آن را نصب نکرده است چون 90 درصد از مخاطبان او سروش ندارند!
من همیشه میتوانم از بلد برای مسیریابی استفاده کنم اما هرگز نمیتوانم از روبیکا برای به اشتراک گذاشتن مطالبم با شبکه ی دوستانم که 90% آنها به روبیکا اعتماد ندارند و نصب نکرده اند استفاده کنم.
حتی اگر دولت از روبیکا حمایت کند و وام ها و تسهیلات میلیاردی بدهد و یا شب تا صبح و صبح تا شب در تلوزیون آن را تبلیغ کند.
تا زمانی که ریشه درد را درست نشناسیم و اعتمادسازی نکنیم، هر چقدر حمایت بیشتری بکنیم، بیشتر در باتلاق فرو خواهیم رفت چون متاسفانه درست یا غلط، در ذهن مردم اینگونه جا افتاده که :
حمایت های حاکمیتی یعنی با واسطه یا بی واسطه سهامداری در پلتفرمها،
حمایت های حاکمیتی یعنی دسترسی به اطلاعات کاربران شبکه،
حمایت های حاکمیتی یعنی تحلیل داده ها و خطر سو استفاده از اطلاعات محرمانه کاربران در مواقع لزوم
و موارد اینچنینی.
جمع بندی اینکه جناب آقای دکتر تقی پور لطفا توجه کنید. قیاس موفقیت دیجیکالا و اسنپ با سایر پلتفرم ها تا حد زیادی قیاس مع الفارق است و تسری دادن نتیجه حاصل شده در آنها به همه جا، اشتباهی بس بزرگ و نابخشودنی است.
1- (تصویب قوانین محکم و اعتمادساز) بجای پول خرج کردن و حمایت های کورکورانه، هرکاری که میتوانیم برای بازگرداندن اعتماد به شبکه انجام دهیم. تصویب قوانین محکم و جدی و با اعتقاد واقعی در خصوص حمایت از حریم خصوصی کابران در پلتفر ها، حفظ محرمانگی، جرم انگاری و جریمه شدید برای سو استفاده کنندگان از اطلاعات کاربران چه بخش خصوصی و چه دولت یا حتی نهادهای امنیتی
2-(نظارت مردمی بر اجرای قوانین) ایجاد سازوکار نظارت دقیق بر عملکرد شرکت های سرویس دهنده برای اطمینان از اجرای دقیق مصوبات و با ایفای نقش فعال و جدی اصناف و سازمان های مردم نهاد مانند نظام صنفی رایانه ای.
3-(توسعه شبکه ها)در مراحل بعدی، تلاش برای تصویب قوانین حمایتی برای عبور پلتفرم ها از مرزهای جغرافیایی ایران و در نتیجه افزایش وسعت شبکه ها.
بعد از این مراحل در صورتی که اعتماد لازم به جامعه برگشته بود، آن وقت به سراغ ارائه تسهیلات و تبلیغات و جذب سلبریتی ها و ... بروید.
در مرحله آخر بروید سراغ طرح صیانت که بتوانید پای پلتفرم های خارجی را قطع کنید.
تا آن زمان سراغ طرح صیانت نروید چون اولین چیزی که در ذهن این شبکه 80 میلیونی متبادر میکند، این است که میخواهند ما را مجبور به استفاده از پلتفرم داخلی کنند و چون اعتماد ندارند فکر میکنند که حاکمیت چشم طمع به اطلاعات محرمانه آن ها دارد!