محتوا، قلب تپنده هر کسب و کاری است. و همانطور که انسان بدون قلب بی جان است، کسب و کاری که محتوای خوبی ندارد هم بی جان است. به یک فرد بی جان هرچقدر هم که آب و غذا بدهید، جان نمیگیرد. پس بدون اغراق میگویم: اگر محتوای خوبی نداشته باشید، هرچقدر هم که هزینه برندینگ و تبلیغات و ... کنید. انگار دارید پولتان را در جوب میریزید!
مقاله ای که خواهید خواند توسط من، حسین مستقیمی نوشته شد و چکیده ای بود از دوره بازاریابی محتوایی به تدریس جناب آقای مرتضی شایق.
بازاریابی محتوا بخشی از استراتژی بازاریابی کسب و کارهاست. در بازاریابی محتوا تلاش میکنیم تا با تولید محتوای ارزشمند و جذاب در شبکههای اجتماعی و سایت مخاطبان را جذب و تبدیل به مشتری کرد یا اینکه مخاطبان و مشتریان قبلی را حفظ کرد.
به عبارت ساده تر، در این نوع بازاریابی، با توجه به شناختی که از کسب و کارمان پیدا کردیم، محتوایی ارائه میدهیم تا مخاطب هدف بهتر با ما ارتباط برقرار کند
"بازاریابی محتوایی علم و هنر جستجو خلق و ارائه ارزش برای برطرف کردن نیازهای بازار همراه با سودآوری است مارکتینگ نیازها و خواسته های تامین نشده را شناسایی میکند بازار آنها را تعریف میکند و با اندازه گیری بازارها بالقوه آن را مشخص میکند و بازاریابی تشخیص میدهد که کدام بخش از بازار بیشترین پتانسیل را برای فروش محصول دارد و متناسب با آن محصول خدمات و طراحی و ترویج می کنند."
فیلیپ کاتلر
اما سوال اصلی اینجاست:
متاسفانه یا خوشبختانه این سوال یکی از آن سوال هایی است که جواب قاطعانه ای ندارد. من نمیتوانم به شما وردی بدهم که بخوانید و با کمک آن همیشه محتوای جذاب بسازید.
پاسخ این سوال به عوامل بسیار زیادی مثل نوع کسب و کار شما، مخاطب هدف شما و ... بستگی دارد که بررسی هرکدام از این موارد خود تخصصی جداگانه هستند.
اما در بازاریابی و خصوصا دنیای بازاریابی دیجیتال، هیچ چیز نشد ندارد! ابزارهایی ساخته شده اند که با کمک آن ها میتوانید به راحتی کسب و کار و مشتری هایتان را بشناسید و با توجه به دیتای بدست آمده محتوایی بسازید که همه رقبایتان را انگشت به دهان کنید!
در عکس بالا مسیر ساخت یک محتوای جذاب را مشاهده میکنید. نگران نباشید، این مسیر آنقدرها هم پر پیچ و خم نیست. در واقع به قول یک نویسنده آمریکایی، ما فقط از چیزی میترسیم که آن راه نمیفهمیم.
حال که قصد سفر کرده اید، وقت آن است که همه چیز را مشخص کنید. از جای خواب گرفته تا مکان های دیدنی که باید در این سفر ببینید.
اولین قدم برای شروع سفرمان تا ساخت یک محتوای جذاب، طراحی بیزینس پلن است. به این معنا که باید با توجه به مدل ساستک استراتژی خود را مشخص کنیم، و با کمک پاسخ سوالاتمان یک استراتژی مشخص کنیم.
نگران نباشید، مدل ساستک در اینجا کمک حال شما خواهد بود، نگاهی به این مدل بی اندازید تا با ملزومات سفر خود آشنا شوید:
مرحله اول: Situation analyses یا تحلیل وضعیت
ابتدا باید وضعیت خود و کسب و کارتان در بازار را مشخص کنید
شما چه کسب و کاری هستید ؟ کجای بازار قرار دارید؟ رقبایتان چگونه عمل می کنند؟ پرسونا یا مخاطب هدف تان کیست؟
مرحله دوم: Objectives یا اهداف
حال که خود را شناختید، وقت این است که اهدافتان را مشخص کنید
میخواهید کجا باشید؟ اهداف خرد و کلان شما چیست؟ چقدر بودجه دارید؟
مرحله سوم: Strategy یا تدوین استراتژی
حالا که اهدافمان را پیدا کردیم، وقت آن است که روش رسیدن به آن اهداف را پیدا کنیم.
تدوین تقویم محتوا - پیدا کردن متریک ها و KPI های مورد نیاز - کال تو اکشن یا CTA چگونه باشد؟
مرحله چهارم: Tactic یا تعیین تاکتیک
سپس مشخص میکنیم که چطور با استفاده از ابزارها به تا اهداف استراتژیک برسیم
کیورد ریسرچ keyword research - ماز Moz - الکسا Alexa
مرحله پنجم: Act یا اقدامات
از روی تاکتیک ساخته شده، اقدام میکنیم
مرحله ششم: Control یا بررسی عملکرد
خودمان را بررسی میکنیم و پیشرفت هایمان را محاسبه میکنیم
در چه جایگاهی قرار داریم؟ - چقدر ورودی میگیریم؟
با کمک این مدل و پاسخ به سوالات آن، میتوانید دید خوبی از کسب و کارتان داشته باشید.
به زبان ساده، پرسونا یعنی یک شخصیت فرضی که ویژگی های مشترک یک دسته از مشتریان ایدهآل ما را دارد.
تولید محتوایی که بی هدف انجام شود، مثل یک کشتی است که بدون هدف دل به دریا میزند. پرسونا در ساخت محتوا، دقیقا مثل یک اسطرلاب عمل میکند. شما تا مخاطب هدفتان را نشناسید نمیتوانید برای آن ها محتوا تولید کنید.
پس قبل از هرکار حیاتی ترین کار برای هر بیزینیس، ساخت پرسونای مشتری است. راحت ترین راهی که با کمک آن میتوانید پرسونا بسازید، این است که خودتان را جای مخاطب هدفتان بگذارید و از نگاه او به بیزینس خود نگاه کنید.
همانطور که گفتم، یک پرسونا باید تمام مشخصات خریدار ما را داشته باشد از جمله:
اگر در ساخت پرسونا مشکل دارید، پیشنهاد میکنم یک سر به سایت hubspot.com بزنید.
حالا که پرسونا ساختیم و دغدغه مخاطب رو شناختیم نوبت به آن رسیده که با کمک مدل AIDA مسیر سفر مشتری را مشخص کنیم تا محتوایمان را بهتر دسته بندی کنیم.
همانطور که ما در مدل SOSTAC به سفر رفتیم و به کمک آن بیزینسمان را بهتر شناختیم، مشتریان ما نیز ناخواسته سفری را طی میکنند که منجر به آشنایی آن ها از ما میشود. حال، ما با کمک مدل AIDA این سفر را پیش بینی میکنیم و با کمک آن کاری میکنیم که مشتری چاره ای جز خرید از ما نداشته باشد!
مرحله اول: Attention یا آگاهی
قبل از هرچیز مخاطب ما صرفا نیازش را میداند و اطلاعات خیلی کمی از انواع راه های چگونگی برطرف کردن آن مشکل دارد .
پس ما در این مرحله باید سعی کنیم مشکلش را تا حدودی برطرف کنیم و توجهش را جلب کنیم.
مرحله دوم: Interest یا علاقه
مخاطب با راه های چگونگی برطرف کردن نیازش آشنا شده و حالا کمی به ما علاقمند شده! باید سعی کنیم در این مرحله با او همدردی کنیم و به او دلیل ماندن در صفحه بدهیم.
مرحله سوم: Desire یا تمایل
مخاطب اعتمادش جلب شده و کم کم از ما خوشش می آید. او با راه های مختلف حل مشکلش آشنا شده و میخواهد بهترین راه را گلچین کند.
مرحله چهارم: Action یا اقدام
مخاطب تصمیم به عمل میگیرد. بهترین راهکار را انتخاب کرده و قصد تهیه آن را دارد.
مشخص کردن مسیر مشتری AIDA امری بسیار بسیار حیاتی برای هر بیزینس است، در واقع شما با انجام این کار، راحت تر اهداف مشتریتان را پیدا میکنید. به همین خاطر پیشنهاد میکنم یک جدول برای خود بکشید و برای هر مرحله از این مسیر طرز تفکر مشتری، کلمه های کلیدی و سرفصل های مناسب با هر بخش را انتخاب کنید.
عنوان خوب داشتن در محتوا یکی دیگر از موضوعاتی است که هرچقدر از اهمیتش بگویم، کم گفتم. در دنیای امروز و خصوصا نسل های جدیدتر، مردم به عنوان شما بیشتر اهمیت میدهند تا محتوای عنوانتان!
جالب است بدانید از هر ده نفر، هشت نفر عنوان مقاله را میخوانند و فقط دو نفر مقاله را تا انتها میخوانند!
پس تا جایی که میتوانید عنوان جذابی بنویسید، همیشه سعی کنید بعد از نوشتن عنوان، به این سه پرسش پاسخ دهید تا دید بهتری نسبت به عنوان خود داشته باشید:
نکته: همیشه سعی کنید در نوشتن عنوان از رانه های گیمیفیکیشن استفاده کنید. تا بهتر در قلب مخاطبتان
نفوذ پیدا کنید. پیشنهاد میکنم برای یادگیری گیمیفیکیشن هزینه نکنید، از این لینک رایگان و کاربردی گیمیفیکیشن را یاد بگیرید :)
چند راه ساده برای بررسی دغدغه های مخاطب وجود دارد:
بدون شک بله! متاسفانه یا خوشبختانه تمام مباحث دیجیتال مارکتینگ مثل یک زنجیر به یکدیگر متصل اند. علی الخصوص سئو و محتوا.
شما اگر محتوای مناسبی داشته باشید، باید به گونه ای به موتور جستجوی گوگل بفهمانید که محتوای شما ارزش کافی برای نمایش داده شدن در صفحه اول گوگل را دارد.
زبان گوگل هم چیزی نیست جز کلمات کلیدی و محتوای غنی.
پس قبل از ساخت محتوای خود، حتما به کلمه های کلیدی حوزه خود توجه داشته باشد.