داستان کتاب دختری که رهایش کردی نوشتۀ جوجو مویز، درباره یک نقاشی مربوط به دوران جنگ جهانی اول است. این اثر دو زندگی، دو انسان، دو کشور و دو سرنوشت را به هم ربط داده است.
جوجو مویز در کتاب دختری که رهایش کردی (The Girl You left Behind) به گونهای زیبا و نوآورانه داستان خود را که به صورت موازی در دو زمان متفاوت با بازه زمانی ۱۰۰ ساله روایت میکند.
رمان دختری که رهایش کردی از سال 1916، یعنی اواسط جنگ جهانی اول، شروع میشود. در شهر کوچکی از شهرهای فرانسه، به نام پرون (Peronne)، که توسط سربازان منفعت طلب آلمانی اشغال شده است.
******************* خرید نسخه الکترونیک این کتاب با تخفیف ویژه ***********************
سربازهایی که هر چیز با ارزشی از شهر که البته شامل غذاها نیز میشد، را به تصاحب خود درآوردند و با وجود اینکه مردم شهر گرسنگی میکشیدند، آلمانها بیشتر و بیشتر میخواستند.
این کتاب داستانی درباره دو زن با برخی ویژگیهای مشابه است؛ یکی از آنها به نام سوفی در زمان اشغال فرانسه مجبور است تا از خانوادهاش در نبود شوهر در مقابل نازیها محافظت نماید و دیگری به نام لیو که در لندن زندگی میکند.
شوهر لیو قبل از فوت به وی یک تابلو نقاشی با نمایی از یک زن هدیه میدهد که مربوط به یک قرن قبل میباشد و در جریان جنگ از فرانسه به انگلستان منتقل شده است.
جسارت و شجاعت و جنگیدن برای ارزشهای خود، صفاتی هستند که در رمان دختری که رهایش کردی خوب و پسندیده تلقی میشوند.
جوجو مویز (Jojo Moyes) نشان میدهد که چگونه قهرمانان داستان با اتکا به این صفات به اهداف خودشان دست مییابند و چگونه در حالی که امیدشان را از دست دادند از جنگیدن دست بر نداشته و همچنان تلاش میکنند.
پائولین سارا جو مویس با نام هنری جوجو مویز Jojo Moyes در دنیا شناخته میشود. او در چهارمین روز از ماه آگوست سال ۱۹۶۹ چشم به جهان گشود. مویز زاده میدسون در انگلستان است. او فارغ التحصیل رشته روزنامهنگاری از دانشگاه سیتی Cityانگلستان است.
قبل از حضور در دانشگاه مویز به شغلهای بسیاری از جمله بروشور نویسی در یک باشگاه، تایپیست بیانیههای نَت وست NatWest و تایپ خط بریل برای نابیناها مشغول بود.
او در حالی که در مقطع لیسانس در دانشگاه رویال هالووی Royal Holloway در حال تحصیل بود، برای روزنامههای استینز نیوز Stains News و ایگام Egham نیز کار میکرد. مویز در سال ۱۹۹۸ دستیار سردبیر خبر در روزنامه ساندی مورنینگ شد. به علاوه در سال ۲۰۰۲ به عنوان خبرنگار هنر و رسانه انتخاب شد.
جوجو مویز در سال ۲۰۰۲ وارد عرصه نویسندگی شد. در اوایل کار نویسندگی، او سه نسخه خطی از داستان را نوشت که همگی رد شدند. او اولین کتاب خود را در این سال با نام «باران پناهنده» Shaltering Rain منتشر کرد. این کتاب با استقبال بسیار خوبی روبرو شد.
این امر انگیزهای برای نوشتن آثار دیگر در او شد. وی بیشتر وقت خود را از سال ۲۰۰۲ به نویسندگی اختصاص دادهاست. اما مقالات بسیاری را هم برای روزنامه دیلی تلگراف مینویسد. آثار این نویسنده جوایز بسیاری از جمله جایزه برترین رمان عاشقانه را بدست آورده است.
از دیگر آثار منتشر شده توسط این نویسنده میتوان به ماه عسل در پاریس، بازهم من، کشتی عروسها، من پیش از تو، من پس از تو و … اشاره کرد. با اقتباس از آثار خانم مویز فیلمهای سینمایی بسیاری نیز ساخته شدهاست.
جوجو مویز هم اکنون به همراه همسر روزنامهنگار و سه فرزندشان در مزرعهای در گریت سمفورد Great Sampford زندگی میکند.
میدونی چه حسی داره وقتی خودتو به سرنوشت میسپاری؟ یهجورایی بهت خوشامد میگه. دیگه نه دردی هست، نه ترسی و نه اشتیاق و آرزویی. مرگ، امید بود که داشت با این تسکین به وجود میاومد.
بهزودی میتونستم ادوارد رو ببینم. ما تو اون دنیا به هم میرسیدیم، چون مطمئن بودم که خدا مهربونه، خدا هرگز اونقدری بیرحم نیست که ما رو از تسکین تو اون دنیا محروم کنه.
بعد فهمیدم که همینجا میمیرم و در حقیقت دیگه واقعا برام مهم نبود. همه بدنم از درد گر گرفته بود، پوستم از تب تیر میکشید، مفصلهام درد میکردن و سرم سنگین بود.
پارچهی کرباس پشت کامیون بلند شد و باز شد. یه نگهبان بهم دستور داد که برم بیرون، به سختی میتونستم حرکت کنم اما اون منو مثل یه بچه سرکش، گرفت و هل داد بیرون. انقدر لاغر و سبک شده بودم که تقریبا راحت پرت شدم.
زندگیهایمان زمانی به جای ترس، سوپهای آبکی گشنیز و حکومت نظامی، با هنر و عشق و لذت پر شده بود. او خودم را به من یادآوری کرد. که چقدر هنوز قوی هستم و میتوانم برای چیزهایی که میخواهم مبارزه کنم. ادوارد، قسم میخورم زمانی که برگردی همان دختری شوم که نقاشی کردی.
دختری که رهایش کردی کتابی خواندنی و جذاب از دستهی کتاب های رمان است. اگر از این کتاب جذاب لذت بردهاید گزینههای دیگری را برای مطالعه به شما پیشنهاد میکنیم:
منبع : متا بوک