محمدتقی روغنی
محمدتقی روغنی
خواندن ۳ دقیقه·۵ سال پیش

گرفتن ویزا و اقامت به چه قیمتی؟

گرفتن ویزا و اقامت به چه قیمتی؟
گرفتن ویزا و اقامت به چه قیمتی؟


شاید بعضی از جوانترها به یاد نداشته باشند. اما در دهه 60 کسانی که می‌خواستند اقدام به گرفتن اقامت کشورهای اروپایی یا امریکا کنند باید به نحوی ایران را یک کشور ضدحقوق بشری نشان می‌دادند که کمترین ارزشی برای مردم خود قائل نیست. لذا حضرات با انجام کارهایی مثل شرب خمر در ملاء عام و گرفتن حکم شلاق، راه رسیدن به آرزوهایشان را یک شبه با نوش جان کردن چند ضربه شلاق ناقابل طی‌کرده و اقامتی به قیمت بی‌آبرو کردن وطنشان به دست می‌آوردند. این درست در زمانی اتفاق می‌افتاد که بهترین جوانهای کشور در جنگ با عراق، توسط تجهیزات و پشتیبانی نظامی اروپا و امریکا در حال پرپر شدن بودند تا خاک و ناموس این کشور را از دست صدام و صدامیان دور نگه دارند.

در دهه 80 به واسطه خدمت سربازی در حفاظت از اماکن دیپلماتیک، به یاد دارم که برخی از هموطنان در هنگام ورود به سفارت کشورهای اروپایی جهت سهولت اخذ اقامت، با زیرپا گذاشتن موازین دینی‌ و ملی، به هر خفتی تن می‌دادند تا بتوانند نظر مساعد مسئول مصاحبه را جلب نمایند. جالب است که همان عزیزان از غیرت ایرانی و تجاوز عرب‌های صدر اسلام به ناموس ایرانی داستان سرایی‌هایی می‌کردند.

حالا و در دهه 90 هم همان داستان همچنان ادامه دارد. فقط به لطف وجود فضای مجازی روال به‌دست آوردن دل اجانب تغییر کرده و کمی از زحمت حضراتی که قصد جلای وطن کرده‌اند را کم کرده است. الان یکی از المانهایی که در فقدان تخصص، سواد، سرمایه و رزومه، امتیاز را برای گرفتن اقامت بالا می‌برد، اهانت به مقدسات مذهبی، نیروهای نظامی مخصوصا سپاه و ارزشهای انقلابی است. آن دسته که می‌خواهند سریعتر به نتیجه برسند با حضور فیزیکی در اغتشاشات ضدحکومتی کار خود را پیش می‌برند. البته برای ایشان هم هیچ فرقی بین تجمع جهت گرانی بنزین، سقوط هواپیما و یا تقلب در انتخابات نیست. صرف حضور در تجمعی که به اغتشاش ختم شود، امتیاز دارد. دوستان عافیت طلب که می‌خواهند با هزینه کمتری به اقامت کشور رویایی خود برسند نیز به تبعیت از اسلاف هنرمند! خویش، با گذاشتن پست‌های ضد اسلامی و ضد ایرانی در شبکه‌های اجتماعی طی طریق کرده و در پروفایل خود یک تاریخچه وزین از خوش خدمتی به غرب جهت دریافت امتیاز نگهداری می‌کنند.

اصابت هواپیمای مسافربری توسط پدافند نیروهای مسلح نیز از این دست سوء استفاده‌ها بی‌نصیب نمانده است. اشخاصی که هیچ اظهار نظری درباره ترور ناجوانمردانه فرمانده ارشد نظامی ایران نکرده بودند، حال با پیشی گرفتن از خانواده قربانیان هواپیما، برای ایشان فریاد وامصیبتا سر داده و به تمام ارکان نظام، از جمله سپاه و فرمانده شهیدش حاج قاسم سلیمانی بی‌احترامی و توهین می‌نمایند.

بی‌تدبیری در کلیر کردن فضای پروازی کشور، خطای اپراتور پدافند و مخفی نگهداشتن چندروزه این حادثه، مسائلی نیست که هیچ انسان عاقلی بخواهد برای آن دلیل و برهان آورده و آن را توجیه کند. اما نحوه اعتراض، شعارها، توهین‌ها و هنجار شکنی‌های اتفاق افتاده هم فقط می‌تواند دو علت داشته باشد. اول اینکه از تشیع جنازه میلیونی و پرشکوه سرباز و مدافع وطن عقده و کینه به دل گرفته باشند. و دوم اینکه بخواهند از این نمد برای خود کلاهی بافته و عازم دیار فرنگ شوند.

... و چه انتظاریست از کسانی که با زیر پا گذاشتن هویت خود، زیر پرچم کشور دیگری قسم یاد کرده و خود را ملزم به دفاع از حقوق آنان می‌کنند.
اجتماعیسردار سلیمانیاعتراضسقوط هواپیماوطن فروشی
نویسنده، پژوهشگر، مشاور و علاقه‌مند حوزه IT
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید