مجید پورافتخاری
مجید پورافتخاری
خواندن ۴ دقیقه·۴ سال پیش

امکانات برابر برای رئیس یک شرکت بزرگ و یک کارگر ساده

یکی از موضوعات مهم در جوامع امروزی، مشکل عدم وجود عدالت و هماهنگی در توزیع امکانات و تأمین نیازهای افراد است. این تفاوت آشکارِ سطح درآمدها در نظر بسیاری از افراد عادی و توجیه‌پذیر جلوه می‌کند به نحوی که میزان تلاش و استعداد فردی افراد در تعیین سطح امکانات زندگی را کاملا منطقی و قابل قبول می‌دانند اما با این طرز فکر نمی‌توانند کمتر فراهم‌شدن امکانات برای افرادی با قدرت تلاش و استعداد کمتر را توضیح دهند و یا صحبت قانع‌کننده‌ای در رابطه با فرزندان این افراد که هنوز به مراحله‌ای از زندگی نرسیده‌اند که بتوانند در این قالب فکری قضاوت و طبق آن محروم شوند نیز ندارند.

ایرادی که به این نوع نگرش وارد است علاوه بر اینکه بر اساس اصول مرام انسانی قابل توضیح است، بر پایه قوانین آفرینش نیز قابل ارزیابی و نتیجه‌گیری است. ابتدا می‌بایست در نظر داشته باشیم که قوانین آفرینش برای همه موجودات با توجه به ماهیت آن موجود و با هماهنگی مخصوص مرحله‌ی تکامل آن موجود تعیین شده است و نمی‌توان انتظاری بالاتر یا پایین‌تری از سطح توان آن موجود زنده داشت. دلیل اینکه انسان‌ها متفاوت آفریده‌ شده‌اند نیز به همین قوانین آفرینش مربوط می‌شود. هدف این است که انسان یاد بگیرد در خدمت‌رسانی به افراد با توانایی‌های مختلف همه را به یک چشم نگاه کند و امکانات مورد نیاز او را به تناسب نیازش برای او فراهم کند؛ نه اینکه با توجه به موقعیت جغرافیایی و اجتماعی و یا بر اساس توانایی‌های طبیعی و غیره، برای او امکاناتی بیشتر یا کمتر از نیاز طبیعی‌اش در نظر گرفته شود.

در صورتی که برای فراهم کردن امکانات انسانی، افراد را بر اساس الگویی به غیر از انسان بودن آنها تقسیم‌بندی کنیم رفتاری ضد مرام انسانی و ضدقوانین طبیعت و آفرینش از خود نشان داده‌ایم که البته نتیجه‌بخش هم نخواهد بود. هر نوع رفتار ضد طبیعت و ضد قوانین آفرینش بعد از وارد آوردن خسارت در نهایت در جایی متوقف می‌شود چون با طبیعتی که در آن زندگی می‌کنیم در تضاد است. علت ناپایداری جوامع امروزی نیز همین است یعنی در تضاد با طبیعت بودن؛ بدین معنا که فعالیت‌ها و نگرش‌هایی که بر طبق قوانینِ ناسازگار با طبیعت پایه‌گذاری می‌شوند و بر همین اساس پیش می‌روند، به علت نداشتن هماهنگی با اصول آفرینش، در جایی در تأمین اهداف و نیازهای منطقی انسان دچار مشکل می‌شوند و حتی در صورت اعمال تغییرات برای جبران مشکلات، در صورتی که این تغییرات مجددا با اصول آفرینش و حس انسان‌دوستی هماهنگی نداشته باشند و باعث اصلاح نشوند، منجر به شکل‌گیری مسائل غیرقابل‌حل و تخریب‌کننده‌ی جدیدتری در مسیر پیشرفت خواهد شد.

نگرشی که هدفش برقراری عدالت و برابری در جهت فراهم‌کردن امکانات برای انسان‌ها و عدم اعمال تبعیض باشد می‌تواند ما را در پیاده‌کردن اصولی مطمئن برای پیش‌برد اهداف جامعه همراهی کند؛ اصولی که هماهنگ‌شدن با آن، تضمین‌کننده‌ی موفقیت انواع اقدامات برای رسیدن به اهداف انسانی، منطقی و مطابق با قوانین آفرینش است.

از این طریق می‌توانیم با اختلاف طبقاتی شایع در جوامع امروزی مبارزه کنیم و مانع از این شویم که افراد یک جامعه حتی برای ساده‌ترین نیازهای خود در رقابت‌های بی‌دلیل قرار گیرند؛ رقابت‌هایی که تحت تأثیر بار مضاعف اضافه‌جمعیتِ از کنترل خارج شده‌ی زمین نتیجه‌ای جز فاصله‌گرفتن افراد از یکدیگر و کمترشدن احساس‌های انسانی ندارند.

برقراری عدالت اولین قدم برای رسیدن به صلح و ارتقای روح و تعالی انسان است و هرگونه تلاش در این راستا به هدر نخواهد رفت و ما را به دنیایی عاری از رقابت‌های کاذب که در آن حفظ شأن انسانی از ارزشمندترینِ اهداف است، نزدیک‌تر می‌کند.


عدالتاختلاف طبقاتیصلححقوق برابرعدم تبعیض
از سمبل صلح صحیح که مانند درختی رو به بالا است استفاده کنیم. سمبل صلح اشتباه که مانند درختی سرنگون رسم می‌شود در واقع سمبل جنگ و کشتار و نابودی است و اثر منفی بر ذهن افراد دارد.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید