ویرگول
ورودثبت نام
احمد مدقق
احمد مدقق
خواندن ۲ دقیقه·۵ ماه پیش

ساماندهی اتباع از نظر نامزدهای انتخاباتی به چه معناست

شوربختانه ساماندهی اتباع (البته اینجا مقصود فقط افغانستانی‌هاست)، به امور دیوان‌سالاری و احیانا بگیر و ببندها و کشیدن دیوار مرزی و برخوردهای سلبی فروکاست پیدا کرده است. اگر آمریکا با کشیدن دیوار در مرز مکزیک توانست مساله را حل کند احتمالا اینجا هم حل می‌شود.
البته ساماندهی همانقدر که خواسته ایرانی‌هاست باید مورد توجه و استقبال اتباع هم قرار بگیرد. ضررهای عدم ساماندهی و بلاتکلیفی اداری و حقوقی بیش از اینکه به ضرر ایرانی‌ها باشد، آرام و قرار را از خود افغانستانی‌ها هم گرفته. بخصوص نسل‌های دوم و سوم مهاجرت که از نظر فرهنگی ایرانی محسوب می‌شوند ولو هنوز از نظر حقوقی به رسمیت شناخته نشده‌اند. اما بسیار مهم است که به #ساماندهی_فرهنگی_اتباع هم به اندازه ساماندهی دیوان‌سالارانه توجه شود. مسائل اداری و چالش‌های حقوقی، روساخت هستند و مسائل فرهنگی‌شان زیرساخت. تا زمانی که نوع نگاه جامعه و فرهنگ پذیرش اجتماعی و نوع تعامل طرفین حل نشود روساخت‌ها و قوانین یا اجرا نمی‌شوند یا بسیار شکننده ظاهر خواهند شد.
در این روزها که کارزارهای انتخاباتی داغ است، گاهی نامزدها به مساله ساماندهی اتباع هم اشاره می‌کنند. چهار نکته مهم را عرض می‌کنم.
یک: مساله اتباع، هرگز نباید صرفا یک ابزار تبلیغاتی و انتخاباتی شود. این روشی غیراخلاقی و غیر انسانی است. زمستان می‌گذرد و روسیاهی به زغال می‌ماند. در تاریخ اینگونه موضع‌گیری‌ها ثبت خواهد شد و دامنه شرمساری‌اش به سده‌های بعد هم سرایت می‌کند.
دو: سن پدیده مهاجران و جمهوری اسلامی تقریبا یکسان است. البته در دهه‌های مختلف انگیزه‌ها و چالش‌ها متفاوت بوده (مثلا اوایل انقلاب انگیزه‌های ایدئولوژیک پررنگ‌تر بوده و از دهه 70 به بعد انگیزه‌های اقتصادی). بنابراین مسئولان به جای فرافکنی و انداختن تقصیرها به گردن مهاجران (و نسل‌های دوم و سوم مهاجرت) باید به این پرسش جدی پاسخ دهند که چرا بعد از 40 و اندی سال هنوز از (عدم ساماندهی) سخن می‌گویند!
سه: ساماندهی نیازمند توجه و شناخت عمیق اقتضائات فرهنگی و مسائل اجتماعی طبقه‌های مختلف مهاجران است. نگاه تیپیکال به مهاجران (همانطور که یک دسته گنجشک روی سیم برق، از دور همه‌شان دقیقا مثل هم به نظر می‌رسند) آفت بزرگ قانون‌گذاران و نهادهای مرتبط به اتباع است.
چهار: نسل‌های دوم و سوم مهاجرت نیازمند نگاه ویژه فرهنگی هستند. نیازهای فرهنگی و هویتی این نسل قابل مقایسه با نسل اول مهاجرت نیست. چرا که آنها هویتی دوگانه و آمیخته ایرانی-افغانستانی دارند ولی نه برای پذیرش اجتماعی آنها در ایران اراده‌ای وجود دارد و نه می‌توانند با افغانستان به عنوان یک وطن نسبت برقرار کنند.
و در آخر از صمیم قلب آرزوی ساماندهی مسکن، ازدواج، بنزین، نان، حقوق بازنشستگان، بانک‌ها، تورم، بالا رفتن دلار و ... صد البته ساماندهی اتباع در ایران عزیز.

ساماندهی اتباعنسل دوم مهاجرتافغانستانی‌ها در ایرانهویت فرهنگی
داستان‌نویس، فیلمنامه‌نویس
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید