سلام. این اولین مطلبه من در ویرگول هست با مدت زیادی هست که اینجا هستم ولی به تازگی تصمیم گرفتم دانش و مطالبی رو که میخونم و همینطور تجربه میکنم رو اینجا برای شما هم بنویسم.
توی اولین مطلب تصمیم گرفتم برم سراغ اولین قانون از Usability Heuristics. اول بگم من خیلی موافق خیلی از ترجمه ها نیستم یکیش همین. Usability Heuristics یا Heuristic Evaluation به فارسی ارزیابی اکتشافی ترجمه شده که توسط Jakob Nielsen بیان شد که خیلی زیاد میتونه توی بهبودی تجربه کاربری محصول تاثیر گذار باشه.
مردم زمانیکه که با یک محصول و سیستم جدیدی روبرو میشن خیلی تمایل دارند با مواجه با اون سیستم فرایند کارکردن و اتفاقاتی که میفته رو پیش بینی کنند و زمانیکه ارتباط بین سیستم با کاربران بیشتر و واضح تر میشه باعث افزایش آگاهی و شفاف تر شدن فرایند سیستم برای کاربر میشه که بتونه راحت تر پیش بینی کنه و تصمیم گیری درستی داشته باشه. حالا توی سیستم های دیجیتال اعلام وضعیت و نمایش وضعیت سیستم برای کاربران این میزان آگاهی رو بیشتر میکنه.
توی سیستم هایی که کنار و اطرافمون داریم نمایش وضعیت ها خیلی زیاد دیده میشه. مثلا کتری آشپزخونه رو درنظر بگیرید که زمانیکه آب جوش میاد یک صدایی مثل سوت ایجاد میکنه که نمایش وضعیت سیستم رو اطلاع رسانی میکنه که آب کتری جوش اومده. وجود علامت های جاده و تابلوهای راهنمایی و رانندگی، رنگ های مختلف چراغ راهنمایی و رانندگی و ... نمونه هایی از سیستم هایی هستند که با نشون دادن وضعیت آگاهی درستی از وضعیت رو برای پیشبینی درست ما از کاری که قرار انجام بدیم میدن.
نمایش وضعیت سیستم باعث میشه کاربران یک اطمینان خاطر از عملکردشون هم به دست بیارن. مثلا ً اگر دکمه ای رو زدند و به مرحله بعدی رفتن و درست مسیری رو رفتن خوبه که اعلام کنیم تا کاربر به این فکر نباشه که ممکنه دکمه اشتباهی رو زده باشه یا اون دکمه ای رو که نادیده گرفته بود،دکمه درست بوده باشه. این نمایش وضعیت میتونه ناوبری و هدایت کاربران رو به هدف اصلی کنترل کنه.
این که چطور این System Status رو به کاربران نمایش بدیم هم نکته مهمی هست. راه های مختلفی برای نمایش سیستم داریم برای مثال واضح ترین میتونه یک متن باشه ساده برای اطلاع رسانی باشه که ظاهر میشه، تغییر رنگ یک متن، نمایش از طریق icon و آیکون های انیمیشنی، صدا، ویبره، progress bar و ... . مثلا توی لیست sms گوشی موبایل که بریم پیام هایی رو که نخوندیم متن ها و عنوان یک حالت Bold هست و نسبت به سایر پیام های خونده شده استایل متمایزی داره. حالا باید بهترین حالت و شکل ارائه رو برای ارائه وضعیت برای انتخاب کنیم. مثلاً نرم افزار waze برای اینکه وضعیت مسیر رو برای راننده اعلام کنه و از مسیر و موابع جلوتر اطلاع رسانی مناسبی از طریق صدا و اعلام میکنه چند متر جلوتر یک میدان هست که باید دور بزنید. این مورد رو میشد هم به صورت متن نشون داد و هم میشه به صورت آیکون و به صورت تصویر زمانی که نزدیک مانع شد بر روی صفحه، نمایش داده بشه. اما طبق شرایط زمینه ای Context of Use که کاربر باید همیشه متوجه به رانندگی باشه و نمیتونه حواسش به صفحه نمایش موبایل باشه، نمایش وضعیت سیستم از طریق صوت حالت بهتری بود.
ازطرفی دیگه باید توجه کرد اینه که نمایش وضیعیت سیستم به کاربر باید با کمترین تاخیر زمانی پس از تعامل کاربر با سیستم باشه و خیلی راحت و واضح هم باید کاربر رو متوجه نتیجه عملکردش کنیم و از اطلاعات اضافی به کاربر خودداری کنیم.در کل نباید چشم کابران رو ببندیم و بندازیمشون توی یک سیستم یا محصول.
سعی کردم خیلی راحت و ساده این مبحث رو توضیح بدم و به عنوان اولین نوشته منتظر نظراتتون هستم.