به عزاداری خود نمی گریم
بهشتت مبارکش باشد
از آنمی گریم که
جهان به کام ستمگران بود
به کام تر شد
و ضحاک را می بینی که اکنون به سر وقت ِ باده ی هزاران ساله اش رفته است
تا همراهِ قابیل
سمفونی وادی ِ خاموش را کوک کند .
اینک
شیاطین
در رقصِ خارج از میانه ی میدان ِ ستمگران
باده می پیمایند
و ما غائبانیم.