مدیریت فولاد مبارکه ، به دویست و پنجاه رسانه و سایت و روزنامه نویس میلیاردی هبه کرده است ، چرا ؟
تا نگویند و ننویسند صنایع آب نابود کن ، نباید در کویر باشند یا بدتر ، بنویسند چه کار خداپسندانه ایی کرده ایید زاینده رود را خشکاندید ، از ابتدا هم مسیرش اشتباه بود ، آب کجا و اینجا کجا ؟ اصلن پیشینیان ما اشتباه می کرده اند شهرها و روستاها را در کنار آب بنا می کرده اند .
می بینید ؟
سران زر و زور و تزویر
سردمداران تیغ و طلا و تسبیح
هنوز هم
از آگاهی مردمانِ واقعی ، می ترسند .
از مردم می گیرند ، برای باقی نگهداشتنشان در نادانی و تاریکی خرج می کنند .
در مملکتی که صدا و سیما ، رسانه ملی بی خاصیتش، تیول و قباله محضری طبقه ایی خاص باشد که خلاق نیست و از کشف عوالم جدید واهمه دارد ، رسانه های دیگرش باید هم چنین ، جیره خور انگلزاده هایی باشند که نور می خشکانند ، پیشه، می سوزانند ، اندیشه ، باطل می کنند .
ناراحتند که ملت چرا می رود ساحل زاینده رود ، چادری می زند ، سفره ایی پهن می کند ، بساط شب نشینی علم می نماید تا بچه ها بزنند و برقصند و غم دلشان را در آبِ حیات بشورند ، آری برخی شان تا این حد با شادی ایرانیان ، با تفریحات سالمشان با زندگی نرمال خانواده ها دشمنند.
دلم به حال زاینده رود و چهارباغ و سی و سه پل می سوزد
برای کارون و دریاچه ارومیّه ، برای هیرمند و دریاچه بختگان
برای بخت آدمی
برای رخت ِانسانی
ایران
اصفهان ، آذربایجان ، خراسان ، سیستان ...
برای نابودی نابهنگام آب و آبادی ، برای کوچ اجباری آزادی و شادی ، برای هجرت غریبانه هنر و تعالی ، برای قهر بدعاقبتِ فهم و ارزش های انسانی از این مرز و بوم ِ چهار رنگ ِ دیرسال و رنجور
چه می توان کرد ؟ کاش بشود
شمعی روشن کنیم ، یاسینی بخوانیم و آهسته بگرییم .