ویرگول
ورودثبت نام
محمد مهدوی
محمد مهدوی
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

ارجاع به بعد

یه بزرگی میگفت ما مینویسیم تا مزه جهان رو دوباره بچشیم. اما یه کوچیکی که من باشم میخوام یه ایراد بگیرم و بگم حالا مگه دفعه اول خیلی مزش خوب بود که بخوایم دو بار تستش کنیم؟ بنظرم ما مینویسیم تا مزه جهان بهتر بشه. اگه تلخ زهرماره بشه تلخ خالی، اگه بی مزس بشه شیرین، اگه شیرینه بشه عسل اگه عسله بشه چمیدونم یچیزی شیرین تر از عسل! ما مینویسیم تا خالی بشیم. یعنی من اینجورم. شمارو نمیدونم. من مینویسم که خالی بشم. خونده شدنش چندان برام مهم نیست. برای همین مسئلس که کلی کتاب نوشتم و هیچ احدی ازشون خبر نداره. فکر کن، یه عالمه نوشته و تنها یه خواننده. البته هنر راه خودشو میره. پرانتر باز؛ یه بزرگ دیگه میگفت ادبیات هنر نیست. خب راستم میگه. اما نوشتن هنره. شاید بگید نه اونم هنر نیست. خب به قول بارتلبی محرر باید بگم ترجیح میدم که باشه. البته اون میگه ترجیح میدهم که انجام ندهم، دیگه شما به بزرگی خودتون ببخشید. پرانتز بسته. داشتم میگفتم، هنر راه خودشو میره. یعنی تو یچیزی رو خلق میکنی و مثل سیب زمینی میذاری یجایی بعد میری و چندین سال بعد میای میبینی نه تنها فاسد نشده بلکه رشد کرده و درختی شده واسه خودش. البته شاید بگید سیب زمینی که درخت نداره و بوتست. خب درست هم میگید اما من خودم رفتم یجایی که سیب زمینیا از درخت چیده میشدن. اونجا حتی هندونه ها هم درختی بودن. همونجایی که تف سربالا میره، همه همدیگرو دوست دارن، کسی وسط راه ول نمیکنه بره، کسی از پشت خنجر نمیزنه. میدونید، اونجا همه از جلو خنجر میزنن.

من این نقاشی آقای پاسکال داوید فقدقیک (فردریک) رو خیلی دوست دارم. اسمش سرگردان بر فراز دریای مهه.
من این نقاشی آقای پاسکال داوید فقدقیک (فردریک) رو خیلی دوست دارم. اسمش سرگردان بر فراز دریای مهه.


هنرجهانبارتلبی محررسیب زمینیپاسکال داوید فردریک
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید