صندلی ردیف عقب.
چرم سیاه با دوخت صورتی.
یه پاپ کورن پنیری با مارک نامشخص
سه تا هم سفر
یه جاده تو ناکجا آباد
منظره تا جایی که چشم میبینه بیابون
اهنگ بلند رو مخ که تا حالا نشنیدی
آفتاب ملایم
کاپشن های سورمه ای و سبز یشمی و صورتی کم رنگ که پشت صندلی های ردیف اول کپه شدن
یه نایلون به عنوان سطل اشغال پشت صندلی جلو اویزون شده
با محتوای پاکت شیر موز مچاله شده
کلکل جلویی ها سر تلفظ همه چی
_ابر نه ابر
_کلافه شدم اصلا بیا پفیلا بزن
_پفیلا نه پفیلا. بیا بیست سوالی
_جاندار یا بی جان؟
_بی جان
_الان دیدیش؟
_آره
بوی پفیلا پنیری و الکلی که بغل دستیت باهاش دوش گرفته
_تو ابر رو با ع میگی. ابر ابر
یه آهنگ دیگه بلند از بلندگوی بغل پات پخش میشه و کلافت میکنه.
_تو میگی اوهوم من نمیگم اوهوم.
آخرین دونه ی پاپکورنو میندازی بالا و اونم به شیر موز مچاله میپیونده....