خواستنت مأوا مقدمخواستنت عجیب حالم را خوش کردههر شب روحم از کابوسهای سیاه کوچ میکند و به رویای سپیدِ با تو بودن پناه میبرد✨تو خوشیمن ترین خوابِ…
داستانک تولد یک احساس | عاطفه این داستان برگرفته از اتفاقاتی کاملا واقعیست و صرفا برای تشکر از وجود #عاطفه نوشته شده است.
چشم مشکی با سیانوری که چشمانت در رگهایم حل میکند به زندگی سلام میکنم، در موجهای سیاهچالهی چشمت رها میشوم و اثبات میکنم –سیاه– امیدبخشترین رنگِ…
اثر انگشت به تو میاندیشم دلم تنگ و رکابیام بیشتر از قبل در تنم زار میزند! به دنبال تو در آهنگهایی میگردم که صاحبانشان در دنیای خود یکی مثل تورا گم…
نامهای به او که دل را تصرف کرد برای او که نخواسته و ندانسته صاحبِ قدرتمندِ کشورِ دلم شده.ترجیحمن شما قبل از اینکه من بخواهم و حتی خودت بخواهی در دریای دلم شناور شدی، در…
خورشید من بچه که بودم همش دوست داشتم خورشید رو لمس کنم، از بزرگترا شنیده بودم چند کیلومتری خورشید اونقدر داغه که سنگ هم بیاد جلوش آبش میکنه! منم که ا…
سلاخی عشق هر شب فکر اینکه قبل از من کسی تو را دوست داشته روحم را سلاخی میکند، اینکه بعد یا همراه من کسی تو را دوست بدارد قلبم را به چوبه دارِ بی رحم…
شعرمن بگذار دل به تو و چشم زِ همه عالم ببندمکه همه برای رفتن و تویی انیس و همدمناخوشم، دوای دردم را هیچ طبیبی نداندخودم اما که میدانم که تویی دوا…
اقرار نامه از زمانی که تورا شناختم شب و روز را باخودم فکر میکنم که تا بهحال هیچکس قدر تو به روحم نزدیک نبوده.وقتی که آومدی تمام باور و اعتقاد من نسبت…
لا مکان لا زمان مأوا مقدم..................................................................................................................................…