راستگو تو هم حرفهات رو رُک و راست میزنی؟ تظاهر نمیکنی و راستگویی رو به دوز و کلک ترجیح میدی؟؟؟اگه آره، باید بگم قدر آدمای دور و برت رو بدون اونا…
جنگِ یلدا امشب را میبینی؟ در انتهای کوچهی پاییز بین آمدن و رفتنها جنگ شده. پاییز برای منصرف کردن آمدنِ زمستان در تلاش است. اما او که توپش پر است،…
الههی صورتی نامهای برای الههی صورتی آسمانها...بدون مقدمه عرض میکنم: در طول این مدت پی بردهام که شما یا از سرزمینهای الهه نشین یونان آمدهاید، یا…
هیچِ ارزشمند حقیقت رو بخوام بگم زندگی تهش هیچی نیست ولی خوشبینانه بگم، گاهی هیچ ارزش جنگیدن داره!شما فکر کن یه جاده و موسیقی و مقصدی به نام دریا! صرفا ب…
تو قدرتمندی اگه تونستی تا اینجا بدون توجه به داغونی مملکت و مشکلات اقتصادی و عدم وجود امنیت و هزارتا کوفت و زهرمار دیگه ادامه بدی و کمر خم نکنی؛ باید…
لاشهی باطله آرزویی دارم در دل که برای دگران خار استهر دم از تابِ نفرتِ این تن، قلبم مرثیهها میخواندپشت چه نقابها که پنهان کردهام حقیقتم، تو بگو تا ک…
کبوتر در رأس آسمان نامههای بینام و نشانم را مینوسم و با چند تار از موهایم واژههای آغشته به اشک را به پای کبوترسفیدبخت آسمانها گِره میزنم.ب…
امید اگر تمرکزت رو روی خوب بودن وجود خودت بزاری، اگر رفتارای سمی رو کنار بزاری و عاشقِ خودت باشی؛ میبینی که خدا افرادی که مثل خودت هستن توی مسیر…
طرد شده های بی کَس.. من آدمهای بسیاری میشناسم که در وجود خود لانه کردهاند؛ و در انتظار رهایی دردهایشان را با بانداژهای آغوشته به خون تیمار کردهاند.کسانی که…
در من.. در من یک مولانا شعر میسرایدو یک شمس سماع میکندمن یقین دارم که در این جسمدو روح دمیده است..با این تفاوت که مولانا خود را در شمس میدید و من…