ویرگول
ورودثبت نام
her
her
خواندن ۱ دقیقه·۷ ماه پیش

دو سال گذشت..

دو سال از آخرین باری که چیزی نوشتم میگذره...

امسال کنکور دارم. دیگه حتی یادم نمیاد پیارسال همین موقع ها بابت چی استرس داشتم.

دیگه فکر کردن به قتل و خونریزی اذیتم نمیکنه. یاد گرفتم چطوری باهاش زندگی کنم. ولی فکر کنم هنوزم خودم رو نشناختم.

احساس میکنم به هیچ جا تعلق ندارم. انگار فقط باید جایی باشم که باد میاد و طوفانیه

پشت پنجره کتابم رو بخونم و گربه ام رو نوازش کنم.

شاید من اصلا به این دنیا تعلق ندارم.

ای کاش میتونستم در قالب کلمات توصیف کنم که چقدر استرس دارم و در عین حال هیچ احساسی ندارم.

میخوام کاری کنم همه اسمم رو بدونن.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید