مرتضی یوسفی‌مقدم
مرتضی یوسفی‌مقدم
خواندن ۴ دقیقه·۵ سال پیش

چرا همبرگر می‌خورم و به خدا ایمان ندارم؟!

پرده‌ی اول

- این تبلیغ ضد همبرگر رو دیدی؟
+ آره دیدمش.
- خوب نظرت چیه؟
+ جالب بود :).
- اگر جالبه پس چرا این‌همه فست‌فود می‌خوری؟
+ گفتم جالبه. نگفتم که درسته و قبول دارم.
- قبول نداری؟!! چرا؟
+ یک سوآل دارم. قبول داری که عسل هم بعد ۱۸۰ روز مثل روز اولشه؟ یعنی باکتری‌ها هم سراغش نمی‌رن و بنابراین خراب نمی‌شه؟ بعدشم، مگه سلیقه‌ی غذایی ما و باکتری یکیه؟!! :)) از اون که نباید الگو گرفت.
- خوب آره.
+ حالا اگر این جمله‌ای که توی عکس گفته ما رو راضی می‌کنه که همبرگر نخوریم؛ پس به همین دلیل هم نباید عسل مصرف کنیم.
- منظورت اینه که مصرف همبرگر و فست‌فود ایرادی نداره؟
+ نه. من همچین حرفی نزدم.
- خوب اگر موافقی که خوردن‌شون مضره؛ پس چرا ترکش نمی‌کنی؟
+ این که ترک نمی‌کنم هم به خاطر اعتیاده. من خودم می‌دونم مضره اما متأسفانه عادت کردم. از طرفی من هم نمی‌گم خوردن‌شون مفیده یا مضر نیست. فقط می‌گم این دلیلی که توی تبلیغ آورده دلیلِ محکمی برای اثبات زیان‌آور بودن فست‌فود نیست. اگر می‌خوای بگی اشتباهه یک دلیل دیگه بیار. اون‌موقع اگر دلیلت منطقی بود، تونستی ثابت کنی که مضره. منظورم اینه که برای اثبات ضرر فست‌فود راه‌های زیاد دیگه‌ای وجود داره.

پرده‌ی دوم

خیلی وقت‌ها هست، وقتی می‌خواهیم دیگران یا خودمان را به باوری دعوت کنیم طوری آن را القا می‌کنیم که به احتمال زیاد مخاطب می‌پذیرد؛ اما عقیده‌اش بر پایه‌های سستی بنا می‌شود. ممکن هم هست برای زمانی طولانی، جمعیت زیادی را به آن عقیده مشغول کند؛ اما این ثبات تا زمانی پابرجاست که زلزله‌ای حادث نشود. متأسفانه خیلی‌وقت‌ها، خلل در طریقه‌ی اثبات را با ضعف آن باور یکی می‌دانیم.

مثلا فرض کنید شخصی می‌گوید خانه گرم است چون بخاری روشن است. اما وقتی که بخاری را نگاه می‌کنیم می‌بینیم که خاموش و سرد است. آیا از خاموش‌بودن بخاری می‌شود نتیجه گرفت که خانه سرد است؟ واضح است که پاسخ «خیر» است.

در این‌جا گرم‌بودن خانه «ادعا»ست و روشن‌بودن بخاری «دلیل» اثبات درستی ادعاست.

اگر بخاری خاموش باشد نمی‌شود استنتاج کرد که خانه سرد است. زیرا برای گرمای خانه راه‌های دیگری هم هست. مثلاً ممکن است رادیاتور خانه فعال باشد. در واقع ردِ یک دلیل برای اثبات یک ادعا به معنای مردود بودن آن ادعا نیست. بن‌بست بودن مسیر یک مقصد به معنای بی‌مسیر بودن آن هدف نیست. شاید راه‌های دیگری برای نیل به آن وجود داشته باشد. نباید عدم اثبات «درستی» را با اثبات «غلط»بودن آن یکی دانست. اما همین مغلطه‌ی واضح به‌شدت فراگیر است.

به‌دلیل رایج بودن این مغلطه نباید برای رواج باورها به هر روشی متوسل شد. چون با دلیل ضعیف برای جااندازی ارزش‌ها، در واقع کمک به اضمحلال سریع‌تر آن ارزش کرده‌ایم. آن‌قدر این آسیب فراگیر است که همچنان به‌ترین مبارزه با هر پدیده‌ای، دفاعِ بد کردن از آن است. پس نباید به ارزشمند بودن باورهای‌مان دل خوش کنیم، مگر این‌که با دلایل درست پا را بر جای محکمی گذاشته باشیم. تبلیغ هر باوری، چه ضدیت با فست‌فود باشد، و چه مذهب اگر همراه با دلایل متزلزلی شیوع یابد، در واقع مانند نامه‌ای‌ست که قابلیت خودسوزی دارد. اثبات از طریق باطل، عامل خودسوزی هر عقیده‌ی حقی‌ست. هرچند زمانِ سوختنش آن‌قدر طولانی و آرام باشد که ما را فریب بدهد.

تصور کنید که از این روش مخالفان یک باور استفاده کنند. خودتان ببینید:

https://www.aparat.com/v/rN8in


به نظر شما موج بی‌دینی و سکولاریسمی که در غرب آغاز شد، چه‌قدر با شیوه‌ی فعالیت‌های تبلیغی کشیش‌های مسیحی مرتبط است؟

برتراند راسل، در اواخر عمرش در ۸۷ سالگی، مصاحبه‌ای با روزنامه‌ی گاردین داشت. خبرنگار از او پرسید: جناب پروفسور، شما ۸۷ سال است که می‌گویید خدا و زندگی پس از مرگ وجود ندارد و به‌زودی هم از دنیا می‌روید؛ حال اگر از دنیا رفتید و دیدید که هم خدا هست و هم زندگی پس از مرگ، چه می‌کنید؟
راسل در جواب گفت: خانم خبرنگار، این خدایی که شما می‌گویید وجود دارد، و من می‌گویم وجود ندارد، بالاخره عادل است یا خیر؟
خانم خبرنگار: البته که عادل است.
راسل: اگر عادل باشد هیچ مشکلی نیست.
خانم خبرنگار: چرا؟!
برتراند راسل گفت: چون اگر عادل باشد به او می‌گویم: خدایا! یا باید «دلایل» فیلسوفانی را که وجود تو را اثبات می‌کردند، قانع‌کننده‌تر می‌ساختی، یا ذهن مرا ساده‌لوح‌تر و زودباورتر از این، من که نباید تاوان ضعف دلایل آن‌ها را بپردازم! این‌که ذهن من دیرباور است هم که دست من نیست، چون خودت ذهن مرا درست کرده‌ای، و گرنه اگر من آدم ساده‌لوح و زودباور مانند مردم کوچه و بازار بودم این دلایل ـولو قانع‌کننده نیستندــ برای من هم قانع‌کننده می‌شدند.

می‌بینید که برتراند راسل، فیلسوف مشهور معاصر هم، ضعف دلایل اثبات وجود خدا را دلیلی بر نبود خدا گرفته است. در حالی‌که می‌توانست بگوید دلیلِ درستی بر وجود خدا نیافتم و نه این‌که خدایی وجود ندارد. باید میان آگنوستیک و آتئیست تفاوت قائل شد.

یا حق!

پیشنهاد:

https://virgool.io/@karrabi.mohammad/%D8%AA%D8%A7-%D8%A2%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D9%82%D8%B7%D8%B1%D9%87-%D8%AE%D9%88%D9%86-sutb53sogi83


خداایمانکار فرهنگیساواکدین‌گریزی
شرمندهٔ جانان ز گران‌جانیِ خویشم
آروا؛ همه‌ی مطالب عمومی من در حوزه‌های روان‌شناسی، خودشناسی،‌ جامعه، سیاست و فرهنگ.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید