نیلوفر
نیلوفر
خواندن ۱ دقیقه·۴ سال پیش

تمساح دریاچه چیتگر


خبر: «ایجاد محدودیت تردد در دریاچه چیتگر پس از مشاهده ردپای تمساح»

دریاچه چیتگر
دریاچه چیتگر

+‏خوب شد اونجا رفتیما، وگرنه معلوم نیس کی باز می‌تونستی بری

-‏جذاب می‌شد، ‏همینجوریش که دور خودمون می‌چرخیدیم، یه تمساح هم میوفتاد دنبالمون

+‏ولی خیلی حال میده آدم تمساح از نزدیک ببینه

-‏میگن آدما رو میخوره، ما که ندیدیم

+‏کاش ما هم می‌دیدم، ‏بعدش تموم می‌شدیم

-‏حالت هیجان انگیزش این بود که از اون سرسره بلندا سوار میشدیم، پشتمون هم تمساح ول می‌کردن

+ایده‌آلش اینجوری میشد که سوار سرسره‌ می‌شدیم بعد تو دهن تمساح پیاده می‌شدیم

-این حالت ایده‌آله تمساحه که غذا صاف تو دهنش میاد، جای اینکه خودش بره دنبال غذا، اینجوری آدم دوست داره جای تمساح باشه تا اینکه جای آدم باشه

درسته که اگه جای آدمه باشه خورده میشه و از تمام رنج‌ها خلاصی پیدا می‌کنه، ولی اگه تمساح باشه از زندگیش می‌تونه لذت ببره و زندگی خوبی تجربه کنه

+یه حالتی که آدم در عین حالیکه در کالبد آدم هست، شرایطی که برای تمساح پیش میاد رو تجربه کنه

-مثلا توی دنیای گوسفندی، توی دریاچه چیتگرشون، یه شایعه هست که یک آدم دیده شده، بعد اونجا یه سرسره‌ای هستش که یه آدم پایین سرسره‌هه ایستاده بعد گوسفندها میان سرسره‌ سواری می‌کنن و صاف میان تو دهن آدمه

+واسه آدم حالتی که گوسفند بیاد تو دهنش خوشایند نیست، اون تمساحه از خوردن آدم چه لذتی می‌بره، تمساحه به نهایت آرزوش که خوردن آدمه رسیده، اینو اگه توی دنیای آدما تبدیل کنیم، نهایت آرزوی آدمه است. اینکه تو دنیای آدما خیلی راحت آدم به نهایت آرزوش برسه. (که البته اون سختی هایی که باعث میشه آدم به آرزوش برسه، خودش وصال به آرزو رو قشنگ می‌کنه)

-کامل‌ترین و دقیق‌ترین حالتی که می‌تونست پیش بیاد رو فکر کنم بیان کردی

دریاچه چیتگرتمساح
من خوشحالم، پرانرژیم و بدون درنظر گرفتن خطرای احتمالی دست به هرکاری می‌زنم. هیچ‌وقت به بیرون و سفر رفتن نه نمیگم. عاشق کارهای پرهیجان و تجربه جدید
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید