نمونه سوالات آزمون زبان EPT در سطح اینترنت خیلی پیدا نمی شود. در این مطلب قصد داریم بخشی از سوالات آزمون EPT را با پاسخ تشریحی تقدیم شما داوطلبان این آزمون کنیم. پس اگر شما هم از داوطلبان این آزمون هستید حتما با ما همراه باشید.
Section One: Vocabulary
Read each statement below carefully and fill in the blank(s) with the best answer (1, 2, 3, 4).
۱. The book ………… of eleven chapters, each one covering a different topic.
۱) contends
۲) includes
۳) consists
۴) contains
۲. I have always …………… you as one of my best students..
۱) regarded
۲) thought
۳) meant
۴) supposed
۳. Sally …………… that John’s remarks were meant as a joke.
۱) pretended
۲) avoided
۳) permitted
۴) allowed
۴. Of the twenty people on the bus that crashed, only two ………………. .
۱) kept
۲) stayed
۳) survived
۴) killed
۵. Albert Einstein was ……………… to sign autographs, and charged people a dollar before signing anything, but then gave the money to charity.
۱) obvious
۲) reluctant
۳) valid
۴) weird
۶. The cattle lying in the pathways arose and ………… down among the grass.
۱) subsided
۲) abided
۳) blundered
۴) exempt
۷. In the center of the university ……………. stands the statue of the founder.
۱) floor
۲) campus
۳) size
۴) lap
۸. His youth and …………. habits had helped his recovery from a wound which in the earlier stages looked fatal.
۱) impolite
۲) offensive
۳) aggressive
۴) temperate
۹. Joan is much better worker than the fellow who …………… her in this job.
۱) preceded
۲) emphasized
۳) announced
۴) pretended
۱۰. The site will attract many home-buyers because of the advantages for the ………………… .
۱) pioneers
۲) commuters
۳) sellers
۴) comrades
۱۱. My son has been very ……………… for weeks. He really needs to find himself a summer job and pay the rent.
۱) active
۲) fertile
۳) idle
۴) lunatic
۱۲. He is a very …………., emotional person, and doesn’t always think properly.
۱) spontaneous
۲) reflective
۳) attractive
۴) drastic
۱۳. Robin picked up the hot iron as it was about to …………. my dress.
۱) redeem
۲) utilize
۳) scorch
۴) sympathize
۱۴. She was completely ………… after working all day and then coming home to clean the house, make dinner, and spend time with her children.
۱) exhausted
۲) extinguished
۳) depicted
۴) promoted
۱۵. The islands, rocks, and cliffs are frequented in ………… by a great variety of birds.
۱) reasons
۲) multitudes
۳) torments
۴) culprits
۱۶. The two opposition parties have ……………… in an attempt to win the next election.
۱) mumbled
۲) illustrated
۳) prosecuted
۴) united
۱۷. All students must take a placement test at the ………….. of the program.
۱) promise
۲) agreement
۳) commencement
۴) confinement
۱۸. His …………… of politics is surprising, given that his parents have been involved in social issues all their lives.
۱) ignorance
۲) action
۳) sensitivity
۴) conformity
۱۹. Your next ……………. in this tournament have lost all their previous games, so I do not think you will have too much trouble with them.
۱) pedestrians
۲) opponents
۳) fictions
۴) wagers
۲۰. Robert was a ……….. child, with an early passion for learning.
۱) sporadic
۲) irrelevant
۳) cursory
۴) precocious
۲۱. Recently, many workhouses have been established for ……………….. persons capable of work. The government hopes that this will change their financial status.
۱) potential
۲) posthumous
۳) indigent
۴) urgent
۲۲. To be accused of being a communist is a/an ………………… to damage my reputation.
۱) slander
۲) riot
۳) oath
۴) dimension
۲۳. Many people think that it is easy to become ………….. to long periods of little sleep without any consequences, but it is not true.
۱) vacant
۲) accustomed
۳) ludicrous
۴) benevolent
۲۴. Mr. Williams used to carry paper in his wallet to look …………….. .
۱) belligerent
۲) legible
۳) deliberate
۴) affluent
۲۵. While walking across the lawn, I got …………… by the cold water sprinkler.
۱) endured
۲) drenched
۳) dwindled
۴) abided
۱. گزینۀ ۳ «کتاب شامل یازده فصل میشود، که هر کدام موضوع متفاوتی را پوشش میدهد.»
۱) مبارزه/ رقابت کردن؛ مباحثه کردن
۲) [بدون حرف اضافه] شامل بودن، در برگرفتن
۳) [با of] شامل بودن/ شدن؛ [با with] جور بودن
۴) [بدون حرف اضافه] حاوی بودن، در بر داشتن، داشتن
۲. گزینۀ ۱ «من همیشه تو را بهعنوان یکی از بهترین دانشآموزانم به حساب آوردهام.»
۱) به حساب آوردن؛ نگاه کردن؛ در نظر گرفتن
۲) فکر کردن، گمان کردن
۳) معنی داشتن؛ قصد داشتن؛ منظور داشتن
۴) فرض کردن؛ حدس زدن
۳. گزینۀ ۱ «سالی وانمود کرد که گفتههای جان از سر شوخی بوده است.»
۱) وانمود کردن، تظاهر کردن؛ مدعی بودن
۲) خودداری کردن (از)، اجتناب کردن (از)
۳) اجازه دادن، مجال دادن
۴) اجازه دادن، امکان دادن
۴. گزینۀ ۳ «از بیست سرنشین اتوبوسی که تصادف کرد، تنها دو نفر زنده ماندند.»
۱) نگهداشتن، حفظ کردن
۲) ماندن؛ متوقف شدن؛ تاب آوردن
۳) زنده ماندن، جان به در بردن؛ به زندگی ادامه دادن
۴) کشتن، به قتل رساندن؛ خاموش کردن
۵. گزینۀ ۲ «آلبرت اینشتین علاقهمند به امضا دادن نبود و قبل از امضای هر چیزی، یک دلار از مردم طلب میکرد، ولی بعداً پول را به مؤسسههای خیریه میداد.»
۱) آشکار، واضح، روشن، گویا
۲) بیمیل، بیعلاقه
۳) معتبر، موثق، ارزشمند
۴) عجیب و غریب، غیرعادی، شگفتانگیز
۶. گزینۀ ۳ «گلۀ احشام که در میان مسیر لم داده بودند، بلند شدند و کورکورانه وارد چمنزار شدند.»
۱) رسوب کردن، تهنشین شدن؛ فروکش کردن
۲) تحمل کردن، دوام آوردن؛ ماندن
۳) کورکورانه رفتن، بیمحابا وارد شدن
۴) معاف کردن، مستثنی کردن
۷. گزینۀ ۲ «در وسط محوطۀ دانشگاه تندیس مؤسس قرار دارد.»
۱) کف (اتاق)؛ [ساختمان] طبقه؛ صحن
۳) اندازه
۲) محوطۀ دانشگاه، پردیس
۴) دامن، دامان
۸. گزینۀ ۴ «جوانی و عادتهای میانهروش به او کمک کرده بود تا از جراحتی که در مراحل اولیه کشنده به نظر میرسید، بهبود یابد.»
۱) بیادب، بینزاکت؛ گستاخ
۲) توهینآمیز، زننده؛ تهاجمی
۳) پرخاشگر؛ بیباک، ستیزهجو
۴) میانهرو، ملایم
۹. گزینۀ ۱ «جُون بسیار بهتر از فردی که پیش از او در این شغل مشغول به کار بود، کار میکند.»
۱) مقدم بودن، جلوتر بودن
۲) تأکید کردن، پافشاری کردن
۳) (به عموم) اعلام کردن، به اطلاع رساندن
۴) وانمود کردن، تظاهر کردن
۱۰. گزینۀ ۲ «این مکان بسیاری از خریداران خانه را بدلیل مزایایی که برای رفت و آمد کنندهها دارد، جذب خواهد کرد.»
۱) پیشگام، پیشقدم
۳) فروشنده
۲) رفت و آمد کنندۀ مکرر
۴) رفیق، همراه، همقطار
۱۱. گزینۀ ۳ «پسرم هفتههاست که بیکار و بیهدف است. او واقعاً نیاز دارد که برای خودش یک شغل تابستانی پیدا کند و اجاره را بپردازد.»
۱) فعال، مشغول
۲) بارور، حاصلخیز؛ خلاق
۳) بیکار، عاطل و باطل، تنبل؛ بیهوده، بیارزش
۴) دیوانه؛ احمق
۱۲. گزینۀ ۱ «او یک آدم احساساتی و خودانگیخته است و همیشه آن طور که باید فکر نمیکند.»
۱) بیاختیار؛ خودانگیخته، خودبهخودی
۲) اندیشمند، فکور؛ بازتابنده، انعکاسی
۳) جذاب، گیرا، دلکش
۴) شدید، مفرط؛ طاقتفرسا
۱۳. گزینۀ ۳ «رابین آهن داغ را درست در لحظهای که نزدیک بود لباسم را بسوزاند، برداشت.»
۱) جبران کردن؛ بازخرید کردن؛ رها کردن
۲) بکار گرفتن، مورد استفاده قرار دادن
۳) سوزاندن؛ [بر اثر گرما] پژمردن
۴) همدردی کردن؛ دلسوزی کردن
۱۴. گزینۀ ۱ «او بعد از اینکه کل روز را کار کرده بود و پس از بازگشتن به خانه برای تمیز کردن آن، پختن شام و وقت گذراندن با بچهها، کاملاً احساس خستگی میکرد.»
۱) خسته بودن؛ تمام کردن، ته کشیدن
۲) [آتش و غیره] خاموش کردن؛ نابود کردن
۳) بیان کردن؛ نشان دادن، به تصویر کشیدن
۴) ترفیع دادن؛ ترویج کردن
۱۵. گزینۀ ۲ «جزایر، صخرهها و پرتگاهها همواره میزبان انبوه پرندگان از انواع گوناگون هستند.»
۱) دلیل، علت؛ عقل
۲) کثرت، انبوه؛ جمعیت زیاد، دستۀ بزرگ
۳) شکنجه، عذاب، رنج
۴) مجرم، خلافکار، متهم
۱۶. گزینۀ ۴ «دو حزب مخالف، در تلاش برای پیروزی در انتخابات پیش رو، با یکدیگر متحد شدهاند.»
۱) زیر لب سخن گفتن
۲) توضیح دادن؛ [موضوع] روشن کردن
۳) پیگیری کردن، دنبال کردن؛ اقدام کردن
۴) متحد کردن یا شدن؛ متصل کردن یا شدن
۱۷. گزینۀ ۳ «همۀ دانشآموزان در آغاز برنامه بایستی در آزمون تعیین سطح شرکت کنند.»
۱) قول، وعده، پیمان؛ نوید
۲) توافق، سازگاری
۳) آغاز، شروع، بدو
۴) توقیف، حبس؛ محدودیت
۱۸. گزینۀ ۱ «ناآگاهی او از سیاست، با در نظر گرفتن اینکه والدینش در تمام زندگیشان درگیر مسائل اجتماعی بودهاند، تعجبآور است.»
۱) بیاطلاعی، ناآگاهی؛ نادانی، جهل
۲) عمل، اقدام، فعالیت
۳) حساسیت، ظرافت طبع
۴) مطابقت، همنوایی
۱۹. گزینۀ ۲ «حریفان بعدی شما در این مسابقات همۀ بازیهای قبلی خود را واگذار کردهاند، پس گمان نمیکنم که مشکل چندانی مقابل آنها داشته باشید.»
۱) عابر پیاده، پیاده
۲) حریف، رقیب؛ دشمن، مخالف
۳) داستان، رمان؛ چیز تخیلی، غیرواقعی
۴) شرطبندی
۲۰. گزینۀ ۴ «رابرت یک کودک پیشرس بود که میلی زودهنگام برای یادگیری داشت.»
۱) پراکنده، گهگاهی، ناپیوسته
۲) نامربوط، بیربط
۳) سرسری، شتابزده
۴) [بیشتر کودک] پیشرس، پیشرفتهتر از سن خود
۲۱. گزینۀ ۳ «اخیراً چندین نوانخانه برای افراد مستمندی که توانایی کار کردن دارند، ایجاد شده است. دولت امیدوار است که این کار وضعیت مالی آنها را تغییر دهد.»
۱) استعداد بالقوه، پتانسیل
۲) پس از مرگ
۳) مستمند، فقیر، تهیدست
۴) فوری، اضطراری، ناگهانی
۲۲. گزینۀ ۱ «متهم کردن من به کمونیست بودن، تنها یک تهمت برای صدمه زدن به شهرت من است.»
۱) تهمت، افترا؛ دروغ بستن
۲) آشوب، بلوا، شورش
۳) قسم، سوگند؛ ناسزا، دشنام
۴) بُعد، جنبه؛ مقدار، اندازه
۲۳. گزینۀ ۲ «بسیاری از مردم گمان میکنند که عادت کردن به دورههای طولانی کمخوابی بدون هیچ عواقبی، آسان است، اما این درست نیست.»
۱) تهی، خالی؛ [وقت] آزاد
۲) خوگرفته، عادتکرده؛ مرسوم، معمول
۳) مسخرهآمیز، مضحک
۴) سخاوتمند، خیرخواه؛ مهربان
۲۴. گزینۀ ۴ «آقای ویلیامز عادت داشت در کیف پولش کاغذ بگذارد تا ثروتمند به نظر بیاید.»
۱) در حال جنگ؛ ستیزهجو؛ ستیزهگرانه، خصمآمیز
۲) [خط] خوانا، روشن
۳) عمدی، از روی تعمد؛ سنجیده، حسابشده
۴) ثروتمند، مرفه؛ فراوان، وافر
۲۵. گزینۀ ۲ «هنگام پیادهروی روی چمن، بوسیلۀ آبِ سردِ آبپاشِ چمن کاملاً خیس شدم.»
۱) تحمل کردن، شکیبایی کردن؛ پایداری کردن
۲) کاملاً خیس کردن یا شدن، خیساندن
۳) کم شدن، کاهش یافتن؛ کاستن
۴) باقی ماندن؛ دوام آوردن
منبع اصلی این مطلب: فست زبان - ۱۰۰۰ سوال آزمون EPT با پاسخ فوق تشریحی – بخش اول