میثم زرگرپور
میثم زرگرپور
خواندن ۶ دقیقه·۳ سال پیش

فرصت کارآموزی در حوزه‌ی مشاوره جذب سرمایه استارتاپی

در دو سه سال گذشته، این شانس را داشته‌ام که بجز فعالیت‌های روزانه‌ی کاری در جایگاه سرمایه‌گذار، به استارتاپ‌ها برای جذب سرمایه کمک کنم. روزهای اول، این کار برایم خیلی جدی نبود و این کمک‌ها به دادن مشورت‌های کوتاه‌مدت محدود می‌شد؛ اما کم‌کم به جایی رسیده‌ام که ناچارم از بین پیشنهادهای متعدد مشاوره‌ی جذب سرمایه، مناسب‌ترین‌ها را انتخاب و از اغلب دوستانی که چنین درخواست‌هایی دارند عذرخواهی کنم.

شاید بد نباشد بگویم که در یک فرآیند مشاوره‌ی جذب سرمایه، چه اتفاقی می‌افتد. پیش از هرچیز تلاش می‌کنم بفهمم که این کسب و کار چه می‌کند؛ چه ارزشی خلق می‌کند، مشتریان‌اش چه کسانی هستند و چطور پول در می‌آورد. بعد، جلسات بعضاً متعددی داریم برای اینکه بدانیم آینده‌ی محتمل این کسب و کار (لااقل در افقی که قرار است برای آن جذب سرمایه اتفاق بیفتد) چیست. گام بعدی، تدوین استراتژی جذب سرمایه است: اینکه بهتر است این کسب و کار دنبال چه مبلغی باشد و برای تأمین آن به چه سرمایه‌گذارانی مراجعه کند. تا اینجای کار احتمالاً مدارکی مانند بیزینس‌پلن (حالا نه الزاماً به شکل یک مستند 100 صفحه‌ای) و برآوردی از ارزش احتمالی کسب و کار مشخص شده است.

قسمت بعدی از نظر من سخت‌ترین بخش کار است: پیدا کردن سرمایه‌گذاران مناسب، مذاکره با آنها، شرکت در جلسات و پاسخ دادن به پرسش‌هایی که دارند و البته نهایتاً اقداماتی که برای انعقاد قرارداد باید انجام شود. اینجاست که یک پروژه‌ی جذب سرمایه به پایان می‌رسد.

در مدتی که این نوع مشاوره‌ها را انجام می‌داده‌ام، دوستان و همکارانی داشته‌ام که در مراحل مختلف به من کمک می‌کرده‌اند. مثلاً ممکن است کسب و کاری بیزینس پلن نداشته و قرار شده برایش یک طرح تجاری استاندارد و سرمایه‌گذارپسند بنویسیم؛ کسب و کار دیگری نیاز به مشاور مالی یا منابع انسانی داشته؛ و خلاصه انواع نیازهایی که یک کسب و کار (اغلب استارتاپی) در این فرآیند به آنها نیاز دارد.

پیدا کردن همکارانی که هم کیفیت علمی و اجرایی لازم برای انجام چنین کاری را داشته باشند و هم بتوانند برای پروژه‌ها وقت کافی بگذارند کار سختی است. من این شانس را داشته‌ام که در این مدت با تعدادی از بهترین و کاردرست‌ترین‌های این حوزه همکاری کنم. اما روزگار است دیگر! اولویت‌های زندگی بعضی‌ها تغییر می‌کند، بعضی‌ها مهاجرت می‌کنند، بعضی‌ها دیگر فرصت مشاوره ندارند و ...

به همین خاطر است که به این فکر افتاده‌ام که همکاران آینده‌ی خودم در پروژه‌های مشاوره‌ی جذب سرمایه را انتخاب کنم، در حد امکان و توان بصورت تئوری آموزش بدهم و نهایتاً بعد از مدتی درگیر کردن آنها با پروژه‌های عملی و واقعی (در کنار خودم)، به سطحی از توانایی برسانم که بتوانیم در کنار هم و با اطمینان یک پروژه را به پایان برسانیم.

پس این متن، عملاً اعلام آمادگی برای پذیرش کارآموز است!

درباره‌ی این فرصت، لازم است این نکات را بدون ترتیب اهمیت ذکر کنم:

  1. درباره‌ی تعریف کارآموزی بین علما اختلاف است. من هم در موقعیت‌های مختلف، تعاریف مختلف را می‌پسندم. در اینجا، تعریف من از کارآموزی یک فعالیت حرفه‌ای (و نه الزاماً داوطلبانه)، متعهدانه (برای رسیدن به یک نتیجه‌ی مشخص) و البته رایگان است. من و حداکثر 3 کارآموزی که با هم این دوره را شروع می‌کنیم، به مدت حدود 3 ماه کنار همدیگر روی پروژه‌های واقعی کار می‌کنیم و پس از این مدت، تصمیم می‌گیریم که با هم ادامه بدهیم یا نه. در طول این 3 ماه پرداخت نقدی از سمت من به کارآموزان انجام نخواهد شد؛ ولی در پایان این مدت و برای کارآموزانی که برای همکاری طولانی‌مدت انتخاب می‌شوند، قرارداد همکاری حرفه‌ای با رضایت طرفین منعقد می‌کنیم.
  2. ذهنیت من از کار، تعهد به حصول به نتیجه است: قرار نیست کارآموزان مدت زمان مشخصی برای انجام فعالیت‌ها صرف کنند، اما قرار است در زمان تعیین شده به نتیجه‌ی مشخصی برسند. در نتیجه این دوره‌ی کارآموزی، بسته به توانایی فرد می‌تواند یک کار تمام‌وقت یا پاره‌وقت باشد.
  3. جنسیت کارآموزان اهمیتی ندارد. همچنین چون اغلب کارها بصورت دورکاری انجام می‌شود، حضور آنها در شهر محل زندگی من (تهران) هم مهم نیست. هرچند نهایتاً بسیاری از مذاکرات سرمایه‌گذاری بصورت حضوری و در تهران انجام می‌شود و عدم حضور در آنها باعث از دست رفتن یک فرصت آموزش بی‌نظیر خواهد شد.
  4. ترجیح شخصی من این است که کارآموزانم را از بین دانشجویان یا فارغ‌التحصیلان MBA یا مهندسی صنایع انتخاب کنم. هرچند این یک شرط اساسی نیست. تسلط به انگلیسی (لااقل خواندن و درک مطلب) شرط اساسی محسوب می‌شود. هنوز در مورد اینکه کارآموزان در پروژه‌های مشاوره‌ی خارج از کشور مشارکت داشته باشند تصمیمی نگرفته‌ام؛ در نتیجه توانایی مکالمه به زبان انگلیسی را به‌عنوان یک شرط ضروری نمی‌دانم.
  5. من ذاتاً معلم‌ام و وقت درس دادن، چشم‌هایم برق می‌زند! آنچه که می‌دانم را بدون خساست و محدودیت یاد می‌دهم. پس حداقل فایده‌ی این کارآموزی برای کارآموز این است که چیزهای زیادی را بصورت تئوری و عملی بصورت رایگان یاد می‌گیرد.
  6. پروژه‌هایی که با آنها سر و کار داریم، پروژه‌های واقعی و اغلب ارزشمند هستند. البته سایز پروژه‌ها متفاوت است و ممکن است از یک پروژه‌ی مثلاً 2 میلیارد تومانی تا 500 هزار دلاری در پورتفوی کاری ما وجود داشته باشد.
  7. یکی از مزیت‌های بزرگ کارآموزان احتمالاً این خواهد بود که می‌توانند به‌صورت مستقیم با شبکه‌ی گسترده‌ی کاری من ارتباط برقرار کنند. حضور در جلسات (آنلاین و آفلاین) در کنار من و البته پیگیری بسیاری از کارها از سمت من به کارآموز این فرصت را می‌دهد که مستقیماً با بسیاری از بزرگان اکوسیستم استارتاپی (مخصوصاً سرمایه‌گذاران) ارتباط برقرار کند.
  8. در پایان دوره‌ی کارآموزی ممکن است به هر دلیل نخواهیم با هم ادامه‌ی همکاری بدهیم. اصلاً فرض کنیم کارآموز از اخلاق کاری من چندان خوش‌اش نیاید! حداقل اتفاقی که در پایان این دوره می‌افتد این است که شما این شانس را داشته‌اید که یک دوره‌ی کارآموزی رایگان را بگذارنید و از آن برای جذب در سایر سازمان‌ها استفاده کنید. بجز موارد خاص و حاد، من مشکلی با نوشتن توصیه‌نامه برای همکاران کارآموزم (پس از دوره‌ی کارآموزی) ندارم. فراموش نکنید که ورود به حوزه‌ی سرمایه‌گذاری جسورانه به این راحتی نیست و طی کردن این دوره‌ی کارآموزی به شما کمک می‌کند بعداً راحت‌تر کار مرتبط را پیدا کنید.
  9. برای آموزش بهتر، کارآموزان دسترسی رایگان به تمام ویدئوهای آموزشی دوره‌ها و وبینارهای قبلی من دارند و می‌توانند به‌صورت رایگان در کلاس‌های من (در حین دوره‌ی کارآموزی) شرکت کنند. همچنین برخی از دوره‌های آموزشی فارسی و انگلیسی غیررایگان را نیز برای آموزش بهتر در اختیار کارآموزان قرار خواهم داد.
  10. یکی از مزیت‌های احتمالی دیگر من این است که من اصولاً آدم خوش‌اخلاقی در کار هستم و کار کردن با من استرس زیادی به شما وارد نمی‌کند.
  11. البته از بدی‌های کار کردن با خودم هم اگر بخواهم بگویم هم این است که بسیاری از مواقع، همکارم را داخل استخر آب پرت می‌کنم، به او تیوب بادی می‌دهم، می‌گویم چطور باید تیوب را باد کنی و بعد می‌گویم بی‌زحمت خودت را نجات بده! این مسأله برای بعضی افراد ناخوشایند است و بعضی دیگر هم آن را دوست دارند. پس بهتر است همین ابتدا با هم شفاف باشیم.

درباره‌ی میثم زرگرپور بیشتر بدانید.

اگر فکر می‌کنید این فرصت برای‌تان جذاب است، رزومه‌تان را به m.zargarpour در جیمیل ارسال کنید و برایم بنویسید چرا فکر می‌کنید باید شما را برای این فرصت انتخاب کنم. امیدوارم فرصت همکاری برای‌مان وجود داشته باشد :)

کارآموزیجذب سرمایهاستارتاپمشاوره
اهلِ شهرِ رسانه | نویسنده‌ی پیشین رادیو و تلویزیون | معلم، دوست و مشاور استارتاپ‌ها | دانشجوی دکترای مدیریت و دانش‌آموز همیشگی سرمایه‌گذاری خطرپذیر
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید