در بخشی از کتاب تغییر مسیر نوشته شریل سندبرگ، در رابطه با ارتباطات حمایتی مردان از زنان در محیط کار، دیدگاههای متفاوتیوجود دارد :
برخی به این منظر به دید مولفه های جنسیتی نگاه می کنند و گمان می کنند دو مرد و زنی که ارتباط کاری دارند، با هم قرار گذاشته اند.
گرچه در برهی سازمان های اداری در ایران من با این مساله مواجه بودم و روابط غیر اخلاقی قابل اغماض نیستند؛ در عین حال هرملاقاتی را نباید بر این مبنا متصور شد.
به گفته خانم سندبرگ ، لذا هر خانمی که وارد رابطه حمایتی از جانب مدیران خود می شود می بایست حرفه ای رفتار کند تا همه مردانوزنان در محیط کار احساس امنیت کنند!
این دوگانه در محیط های کار داخل و خارج از کشور وجود دارد درصورتیکه زنان بخواهند با مدیران پشتیبان خود رابطه نزدیکی برقرارکنند، مورد شایعات قرار می گیرند از طرفی زنان بدون کمک پشتیبان ، دچار رکود و انحطاط شغلی می شوند.
مطالعه ای که مرکز سیاست کارو زندگی ارائه کرده است نشان می دهد ۶۴ درصد از مردان در سطح معاونت و بالاتر برای ملاقات برایکارمند زن تازه کار مردد هستند.
از طرفی نیمی از زنان تازه کار از ارتباط با کارکنان مرد اجتناب می کنند.این طفره رفتن می بایست از بین برود.
ارتباط حرفه ای غیر رسمی منجر به ترفیع و کسب ماموریت ها می شود لذا این ارتباط غیر رسمی مردان و زنان مانند روابط هم جنسهای خود می بایست عادی باشد.
بنابراین از دیدگاه حرفه ای زنانی که صرفا به آنها نگاه جنسی می شود، اخلاق حرفه ای را در سازمان ها گسترش نمی دهند، بلکه باعثانحطاط اخلاقی و سلامت اخلاق در سیستم اداری می شوند.
از طرفی درصورتیکه بتوان پشتیبان و حامی مدیران مرد را برای مردان دیگر یا زنان در محیط کاری بطور حرفه ای آموزش داد، می توانگفت زن و مرد در کنار هم قادر پیشرفت در سازمان می باشند.
نه اینکه صرفا افرادی که به صورت جنسی مطلوب افراد ضعیف النفس باشند، ارتقاء شغلی را دریافت کنند.
در پایان ممنون میشم از کارزار بنده در خصوص سمت های غیر اصولی برخی سازمان ها و برخورد با این مساله مطالعه امضابفرمائید.