۱) من علاقهی زیادی به خبرخوانی دارم. اخبار را از چند منبع خبری پیگیری میکنم و تحلیلهای مفسران را میخوانم. حتی با دیگران درباره این مسائل حرف میزنم. از طرفی میدانم در کشوری زندگی میکنیم که معمولا مجموعهی اتفاقها شکل بحرانی به خودشان گرفته و بستر مساعدی برای تولید اخبار و شایعات به وجود میآید. همین موضوع در کنار مشکلات خبررسانی در کشور باعث شده یا بازار خبرهای غیرواقعی و شایعات داغتر از اخبار واقعی باشد یا اعتماد و اطمینانِ مردم نسبت به اخبارِ اطلاعرسانی شده پایین بیاید. در این خصوص مطالعات و تحقیقاتی صورت گرفته که خارج از بحث این نوشته است، ولی پیشنهاد میکنم گزارشی که مجلهی آینده نگر از «حال و روز سرمایهی اجتماعی در اقتصاد و جامعه ایران» منتشر کرده را مطالعه نمایید(رجوع به منابع).
۲) شش ماه دوم سال ۹۸ اتفاقاتی افتاد که باورش برای بسیاری از ما سخت بود. حتی بدبینانهترین پیشبینیها هم اوضاع را اینقدر بغرنج تصور نمیکرد. در کنار این اتقاقها، اخبار و شایعاتی که در موردشان منتشر میشد برای من کاملا معنای یک بمبارانِ خبریِ همهجانبه را پیدا کرد. عموما صحبت از خبرها و یا تحلیلهای مرتبط با آن بود. وبسایتها، تلگرام، اینستاگرام، توییتر (البته اگر اینترنت یاری میکرد که بالا بیایند) و حتی صبحتهای خودم با دوستان و آشنایان به طور کلی رنگ و بویی از این اتفاقها و خبرها داشت. گسترهی موضوعها، پیچیدگی و اثرگذاری هرکدام به قدری بود که ذهنم بازدهی و کارایی خود را در مسائل کاری و تحصیلی تقریبا از دست داد. اضطراب، استرس، تشویش، بیحوصلگی و نگرانی، اینها مجموعه حسهایی بود که من هم مثل خیلیها در این مدت تجربه کردم. امیدوار بودم برای آخرین ماه سال شاهد اتفاقِ تلخِ جدیدی نباشیم؛ تا اینکه اولین روزی رسید که به صورت رسمی اعلام شد «کرونا وارد ایران شده است».
شش ماه دوم سال ۹۸ اتفاقاتی افتاد که باورش برای بسیاری از ما سخت بود. حتی بدبینانهترین پیشبینیها هم اوضاع را اینقدر بغرنج تصور نمیکرد. در کنار این اتقاقها، اخبار و شایعاتی که در موردشان منتشر میشد برای من کاملا معنای یک بمبارانِ خبریِ همهجانبه را پیدا کرد.
۳) سه هفته از مواجه شدن ما با این بحران میگذرد. کار و درس من به شکلی که برنامهریزی کرده بودم پیش نرفت. فعلا با دوستانم امکان با هم بودن و بیرون رفتن نداریم. با وجود اینکه وضعیت در خانه ماندن و پیگیری بخشی از کارها به یک حالت متعادلی رسیده، اما مشکل اخبار و شایعاتِ مرتبط با آن ذهن من را درگیر کرده است. به شخصه نحوه خبرخوانی خودم را محدود کردم، ولی به نظرم رسید خیلی از اطرافیانم درگیر این اخبار هستند. اخبار شیوع، مبتلایان جدید، فوتشدگان، آخرین یافتههای علمی و بازار داغِ شایعات. درگیر مطالعه و نوشتن شدم. نتیجهاش این نوشته شد. در این نوشتار هم قصد من این نیست که صرفا افکار خود را بیان کنم. به قول یکی از دوستانم در این مواقع لازم است ما به نظر متخصص امر مراجعه کنیم. به نظر باید در کنار مراقبتهای فردی و عمومیِ بهداشتی که الان همهی ما نسبت به آن مسئولیم، فکری هم به حال بیماری ذهنیای که در اینجا «کرونای خبری» عنوان شده، داشته باشیم. مطالبی که در ادامه عنوان می شود نکاتی از مقالهی مایکل لوئو (مجله New Yorker منتشر شده در وبسایت ترجمان)، مارخام هِید (مجله Time) و مقالهای از دکتر بابک قلعهباغی(سازمان نظام پزشکی ایران) است تا نسبت به شرایط این چنینی آگاهی بیشتری بدست بیاوریم. (رجوع به منابع)
۴) برای شروع بیایید به نحوهی دسترسیمان به اخبار نگاهی دوباره بیندازیم. چند کانال خبری را پیگیری میکنیم؟ در دو هفتهی گذشته چندبار اخبار مرتبط با کرونا را از طریق افرادی که با آنان در ارتباط هستیم، دریافت کرده و حتی برایشان ارسال نمودیم؟ از نظر محتوایی چقدر این اخبار تکراری بود؟ چندبار شایعاتی شنیدیم و حتی بازگو کردیم؟ کال نیوپورت، استاد علوم رایانه در دانشگاه جورج تاون، توصیه میکند که مردم باید در نحوهی دریافت اخبار بازنگری کنند. او عنوان میکند که قرار گرفتن در معرض سیل آنلاینِ اطلاعاتی که «ناقص، زائد و غالبا متناقض» است، و این روزها پس از هر رویداد خبری بزرگ به جریان میافتد، نامولد است و ما را نسبت به قبل مطلعتر نمیکند. حتی وقتی در روز خاصی هیچ رویداد تکاندهندهای رخ نمیدهد، مردم در کاربرد رسانهها از الگویی وسواسگونه تبعیت میکنند که با اندک ملالتی تحریک میشود. استفاده از تیترهایی که در اصل تلهی کلیک هستند، انتشار نظرات جنجالی که سرسری نوشته میشوند و افزایش گزارشهای یکدست بهطوری که همه روندِ خبریِ یکسانی را دنبال میکنند تا ترافیکی که با خود میآورند از دست نرود. اکنون هر محتوایی که تولیدش ارزان باشد و قابلیت کلیکزایی در فیسبوک و گوگل (یا حتی منابعی که ما در دسترس داریم) را داشته باشد فرصتی برای جذب مخاطب و درآمدزایی است.
پابلو باچکوفسکی، استاد علوم ارتباطات در دانشگاه نورثوسترن، معتقد است اکثر جوانانِ امروز برای جستوجوی خبر به اینترنت نمیروند؛ بلکه به طور اتفاقی درشبکههای اجتماعی با اخبار روبرو میشوند. ممکن است برای چککردن بهروزرسانیها یا پیامهای دوستان خود وارد گوشی یا رایانۀ خود شوند، و در حین این کار، به مطلب یکی از سایتهای خبری برخورد کنند. بهگفتۀ باچکوفسکی، مردم پیوسته «در معرض تماس و برخورد با اخبار هستند» و «این بخشی از محیط زیست است». البته موارد عنوان شده منافاتی با آگاهی نسبت به امور جاری کشورمان ندارد و به این معنا هم نیست که از امروز تصمیم بگیریم هیچ خبری را نخوانیم یا به آن اهمیت ندهیم. نکته اصلی این است که ما چقدر دقت میکنیم که اسیر بازیهای رسانهای نشویم. به لطف شبکههای اجتماعی و تکاپوهای خبری گسترده، میتوان به راحتی شهروندان را هراسان و حواسشان را پرت کرد. افزودن گزارشهای بیشتر به چنین گردابی ممکن است توجیه اقتصادی خاصی برای سازمانهای رسانهای داشته باشد، اما لزوما باعث نخواهد شد ما مطلعتر شویم. واقعیت دیگر این است که مواقعی نمیتوانیم درست را از غلط تشخیص و تمییز بدهیم. طبق اعلام وبسایت تورتس: «مشکل فقط اخبار جعلی یا بیارزش نیست، چرا که خبرهای خوب زیادی وجود دارند، مسئله این است که اخبار بسیار زیادند و بسیاری از آنان نیز عین هم هستند. شتابزده، ناتمام و گیجکننده. اتاقهای خبر فراوانی هستند که به دنبال اخبارند، اما از اصل مطلب غافل میشوند.»
آگاهی و آگاهی دادن خیلی خوب است، اما باید حواسمان باشد وقتی صحبت از سلامت ما می شود، اخبارِ زیاد هم همانقدر میتواند مشکل به وجود بیاورد. مشکلاتی که ما نسبت به آن ها آگاهی کافی نداریم.
۵) حال سوال دیگر این است خواندن و پیگیری این میزان خبر چه اثری روی ما خواهد گذاشت؟ آیا صرفا وقت و انرژی از ما گرفته می شود یا مسائل دیگری هم مطرح است؟ واقعیت این است که صرفا وقت و انرژی از ما گرفته نمیشود. اثر سایر عوامل موضوع مقالهای از مارخام هِید در خصوص اثرات روانی و جسمی خبرها روی ماست. جالب است بدانید که بیش از نیمی از آمریکاییها معتقدند که خبر موجب استرس شده و بسیاری از آنها گزارش میدهند در نتیجهی استرس و اضطراب، احساس خستگی و بیخوابی به آنها دست می دهد. البته لازم ذکر است آگاهی برای مردم اهمیت دارد و حق آن ها است؛ و همچنین درست است خبرهایی نیز وجود دارد که میتواند منجر به ایجاد استرس یا اضطراب ما شود، اما نکتهی مهم تغییرات در شیوه دریافت خبرها به خصوص خبرهای حاکم روز بوده که ممکن است از نظر سلامت روانی و حتی جسمی برای ما خوب نباشند. مسیر تهیه اخبار و همچنین مسیر ارائهشان به مخاطبان طی ۱۵ تا ۲۰ سال گذشته تغییرات کلیدی داشته که این تغییرات اغلب روی سلامتِ روانی اثرگذار هستند. فیلمها و کلیپهای صوتی که در گوشیهای هوشمند منتشر میشوند از جمله این تغییرات مهم هستند که میتوانند منجر به افزایش استرس، مشکلات خواب، عصبانی شدن و شبیه به اینها شوند. این عامل به خصوص به وسیلهی اخبارِ بد تلویزیون تشدیدکنندهتر نیز خواهد بود. مارخام هِید عنوان میکند در شرایطی که به واسطه اخبار بد اضطراب و استرس بالا است، باید بیش از گذشته محتاط باشیم، چون که اینها و سایر بیماریهای ذهنی نیز میتوانند باعث بروز بیماریهای جسمی شوند. شواهد تحقیقاتی هم نشان میدهد که مغز انسان به صورت ناخودآگاه به مواردی میپردازد که او را میترساند و مضطرب میسازد. این موضوع را «negativity bias» یا به معنایی «سوگیری منفینگرانه» میتوان تعبیر کرد که بعضا افراد در پی انتقال این ترس و اضطراب به دیگران نیز هستند. به نظر میرسد در این شرایط ما میتوانیم با مقاومت و تغییر عادات، مغزمان را که مستعد به ماندن در وضعیت منفی است کنترل کنیم. این وضعیت منفیِ ذهن خیلی وقتها همانطور که گفته شد مربوط به اخبار واقعی نیست، بلکه به دلیل شایعاتی است که در یک سطح پیشرفته ایجاد شدهاند. دانشمندان پیشنهاد کردند اگر احساس میکنیم نحوهی خوانش خبرها توسط ما منجر به استرس زیاد و آشفتگی میشود، شاید بهتر است تغییراتی در نحوه تعامل با خبر مفید ایجاد کنیم. همچنین توصیه شده است که سعی کنیم از اینکه اخبار چگونه روحیه مان را تغییر میدهد یا افکارمان را منفیتر میکند آگاه شویم. مسلما این خودآگاهی کمک میکند که بتوانیم نحوهی تعامل خود را با اخبار مدیریت کرده و حتی جایگزینهایی برای آن پیدا کنیم. شاید موسیقی، ورزش، تماشای برنامههای تلویزیون و اینترنتی که باعث خندهی ما میشوند کمک کند قدری این احساسها را از خودمان دور کنیم. بِرویینگ توصیه میکند که مصرف اخبار روزانه خود را در یک واحد زمانی محدود کنیم. حداقل قبل از خواب اخبار را چک یا مطالعه نکنیم. حتی میتوانیم کانالهای دریافت خبرها را محدود کرده و سعی کنیم اخبار تکراری را نخوانیم و یا هر راه حلی که کمک میکند استرس و اضطراب زیادی را از خود دور نماییم را به کار ببندیم. در نهایت نیز میتوان گفت آگاهی و آگاهی دادن خیلی خوب است، اما باید حواسمان باشد وقتی صحبت از سلامت ما می شود، اخبارِ زیاد هم همانقدر میتواند مشکل به وجود بیاورد. مشکلاتی که ما نسبت به آن ها آگاهی کافی نداریم.
در اکثر قریب به اتفاق موارد علت «خود بیمار پنداری گروهی»، محرکهای ناگهانی محیطی همچون همهگیری یک بیماری عفونی است و وقتی چنین اتفاقی میافتد بسیاری از افراد احساس میکنند که علائم آن بیماری را دارند؛ وضعیتی که دقیقا این روزها بسیاری از ما در خصوص کرونا ویروس با آن مواجه هستیم.
۶) یکی از همین مشکلات که منجر به بیماری ذهنی شده و در نهایت به بیماری جسمی میرسد، «خود بیمار پنداری گروهی» نام دارد. دکتر قلعهباغی، فوق تخصص آلرژی و ایمونولوژی بالینی عنوان میکند در اکثر قریب به اتفاق موارد علت «خود بیمار پنداری گروهی»، محرکهای ناگهانی محیطی همچون همهگیری یک بیماری عفونی است و وقتی چنین اتفاقی میافتد بسیاری از افراد احساس میکنند که علائم آن بیماری را دارند؛ وضعیتی که دقیقا این روزها بسیاری از ما در خصوص کرونا ویروس با آن مواجه هستیم. بروز ناگهانی این اختلال روانی به میزان تأثیرپذیری ما از استرس بستگی دارد. براساس مواردی که ذکر شد شبکههای اجتماعی، اخبار و شایعاتِ موجود میتوانند از مهمترین عوامل زمینهساز چنین بیمار پنداری گستردهای شوند. در چنین شرایطی بسیار مهم است افراد از قرارگیری در برابر عوامل استرسزا محافظت شوند. به عبارت دیگر مراقبتهای بهداشتیِ توصیه شده از جمله شستن دستها، ضدعفونی کردن سطوح، کاهش رفتوآمدهای غیرضروری در سطح شهر و سفرهای بینشهری و دهها نکتهی دیگری که همه ما کاملا نسبت به آن در این مدت آگاه شدیم، برای عبور از این بحران کافی خواهد بود، اما در کنار این نکات لازم است که مراقب حال روحی خود و دیگران هم باشیم، به خصوص در مواجه با افرادی که دچار، مشکوک و یا مستعد این بیماری هستند و استرس بالایی دارند. در نتیجه اینکه لازم است اخبار را مدیریتشدهتر پیگیری کرده و در صورت لزوم به اشتراک بگذاریم.
۷) در بحرانهایی مانند وضعیتی که در حال حاضر با آن مواجه هستیم زیرساختهای بهداشتی و مراقبتی اهمیت حیاتیِ بسزایی دارد، ولی به نظر می رسد حفظ روحیه و توانمندی مدیریتِ احساسات و احوالمان در کنار رعایت توصیه های پزشکی کمک میکند با آرامش بیشتری بتوانیم از این بحران عبور کنیم. همانقدر که برای ما مهم است از شر «کرونا ویروس» خلاص شویم، شاید لازم است نسبت به «کرونای خبری» نیز حساسیتهای کافی را به خرج دهیم تا تمام تلاشهای صورت گرفته در این مدت از بین نرود. درست است که دانستنِ حقیقت و آگاهی حق ماست، اما نباید یادمان برود ما الان وظیفهی مهمتری داریم و آن شکستن زنجیرهی انتقال ویروس کروناست.
همانقدر که برای ما مهم است از شر «کرونا ویروس» خلاص شویم، شاید لازم است نسبت به «کرونای خبری» نیز حساسیتهای کافی را به خرج دهیم تا تمام تلاشهای صورت گرفته در این مدت از بین نرود.
یک بار دیگر کانالهای خبریمان را بررسی کنیم و ببینیم در طول این روزها چقدر درگیر اخبار تکراری و شایعات پیرامون آن میشویم و چقدر میتوانیم مدیریتشدهتر به آنها بپردازیم. این وضعیت معلوم نیست چند وقت دیگر ادامه خواهد داشت، اما تا هر زمانی که لازم باشد در خانههایمان بمانیم و اصول بهداشتی و ایمنی را رعایت کنیم لازم است مراقب حفظ روحیه خود و دیگران باشیم و این موضوع نیازمند همراهی بیشتر با یکدیگر و در نظر گرفتن مسائلی است که در این نوشتار به اختصار مطرح شد.
منابع:
حال و روز سرمایهی اجتماعی در اقتصاد و جامعه ایران، مجله آینده نگر، شماره شصت و ششم، آذر ۱۳۹۶
علیه خبر فوری، مایکل لوئو، مجله New Yorker، منتشر شده در وبسایت ترجمان
آشنایی با اختلال «خودبیمار پنداری گروهی» و اهمیت کاهش استرس، دکتر بابک قلعهباغی
You Asked: Is It Bad for You to Read the News Constantly?, Markham Heid, TIME