nAEeMak
خواندن ۲ دقیقه·۲ ماه پیش

خورشیدگرفتگی، محمود باجلان

خورشیدگرفتگی، محمود باجلان، گالری نگر، بهمن 1403
خورشیدگرفتگی، محمود باجلان، گالری نگر، بهمن 1403



بالاخره بعد از سال‌ها یک نمایشگاه کاتالوگ (آنلاین) داشت. نمی‌دانم چرا گالری‌ها حتی همین کار را هم نمی‌کنند. تبدیل شدن به ساختمان‌هایی که دیوار و میخ دارند و هیچ کار اضافه‌ای نمی‌کنند و همه‌ هم به‌به و چه‌چه‌کنان هستند و احیاناً این سیس که داریم به هنر مملکت خدمت می‌کنیم. روی یکی دوتا از آثار هم نور نبود و انگار هر دیواری که پیدا کرده بودند تابلویی زده بودند.

نمایشگاه منظره و طبیعت بود. در فضای امروزی که آثار بیشتر انتزاعی است تماشای نقاشی‌های منظره حس خوشی داشت. البته تلاش‌هایی برای به‌روز شدن آن بود که فقط یک منظرۀ صرف نباشد. از لکه‌ها و نقاط تا خط‌هایی که حتی گاهی شبیه ستون می‌شدند. دو سه تا از نقاشی‌ها خیل خوب و زیبا بودند. رنگ‌گذاری و ایجاد منظره حس خوبی داشت و تماشایشان لذت‌بخش بود. یک تابلوی سه‌لتی از یک کوه بود که هر کدام‌شان درون قاب بودند و در عین وصل بودن جدا هم بودند و این فاصله فیزیکی را دوست داشتم. اما اتفاق عجیب این بود که برخی از آثار انگار خیلی ساده‌تر نقاشی شده بودند و با بقیه هم‌سان نبودند. انگار برخی از تابلوها (سالن اول، نزدیک در) خام‌دستانه بودند و برای دورۀ دیگری. کوه‌ها و سایه‌ها ساده‌تر بودند در حالی که در بقیۀ آثار کوه‌ها خیلی دقیق طراحی شده بودند و این دقیق بودن خیلی مهم بود چون فضا و آسمان و دشت همگی در کنار هم حسی از بی‌نوری و ابری بودن را تداعی می‌کردند و اگر سازی مخالف بود به تمام اثر لطمه می‌زد.

باجلان خیلی دقت به خرج داده بود و خوشحالم که سمت منظره رفته بود. اما یک چیز دیگر بیانیۀ نمایشگاه بود که اصلا و ابدا نفهمیدش. در خط اول از «خورشید گرفتگی» حرف می‌زند. اگر به یک پدیده اشاره دارد که به نظرم جمله بی‌معنا است و از طرفی اگر منظورش عنوان نمایشگاه بوده باز هم سروته ندارد و انگار فقط کلمات را پشت هم آورده. نمی‌دانم چه اجباری است که حتماً بیانیه بنویسیم.







۰
۰
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید
نظرات