خیلی عجیب بود. الان که میخواستم عکسهایی از نمایشگاه پیدا کنم چیزی در اینترنت نبود و احتمالاً باید به اینستاگرام سر بزنم. سایتهای مشهور هم مثل گالریاینفو یا درز چیزی ننوشته بودند. برایم عجیب بود و از یک جهت اتفاقاً برایم جالب. وقتی عنوان نمایشگاه را دیدم با خودم فکر کردم «چندتا ماسک که چیزی ندارد.» و شاید خیلی هنری نبود که بخواهم سر بزنم اما رفتم. ته دلم حس میکنم بقیه هم چنین نظری داشتند و برایشان ارزش خبری نداشته. از طرفی شاید جایی شبیه خانۀ هنرمندان را تحریم کردند یا از آن طرف خانۀ هنرمندان برای خبر سراغشان نرفته.
نمایشگاه خیلی جالبی بود. از همان نمایشگاهها که در فضای هنری ایران کمتر و کمتر میشود و همهجا مثل همه است. با خودم فکر کردم «دم هر کسی که این ایده را داشته گرم!» و چه باحال چه چنین اتفاقی افتاد. متاسفانه نمایشگاه به این متفاوتی هیچ کاتالوگی نداشت و بعدها باید به ذهنمان رجوع کنیم که کی بوده و کی نبوده. کاتالوگ دیجیتال مگر چقدر سخت است؟ و البته در برابر ارزش تاریخی که دارد چقدر آن را مهم میکند که انجام شود؟ [جملهام را درست نوشتم؟]
اصلاً باورم نمیشد که این قدر فرمهای گوناگونی ببینم. چه در متریال که فکر میکردم نهایتاً دو سه تا چیز ببینم چون یک ماسک باید فرمپذیر باشد تا ایدهها. واقعاً همهجور ایدهای بود و اگر با کمی اغماض بخواهم بگویم همگی منحصربهفرد بودند. اینکه در ماسک میشود این قدر تخیل را به اجرا نزدیک کرد حس خوبی داشت. ماسکها همیشه برای من ترسناک هستند و اینجا هم همینطور بودند. از طرفی آدمهای ماسکبرچهره هم در نمایشگاه میگشتند و اتفاقاً همین موضوع اهمیت ماسک را بیشتر نشان میداد. با این حجم از خلاقیت و تفاوت داشتم فکر میکردم تقریباً هیچ استفادهای از ماسک در هنرهای نمایشی نمیکنیم و خیلی زیاد به ما امکانهای تازه میدهد.