
این اولین نوشته ی ویرگولِ منه ... و فکر میکنم حس و حال تحویل سال نو و پویش بامزه ی کوله پشتی انقدر بهم ذوق نوشتن داده که وسواس رو کنار بزارم و بلاخره شروع کنم به نوشتن...
به نظر منم "کوله پشتی" استعاره ی قشنگیه .. و دلم می خواد به موارد بیشتری تعمیمش بدم... بیشتر از وجه تسمیه ای که توی پیج معرفی ازش حرف زده میشه، ... اما واسه اینکه قانون بازی رو بهم نزنم بهتره اول جواب 3 تا سوالی که مطرح شده رو بدم :
١ . فرض کنید کولهپشتی دارید که قرار است در آن تجربیاتی را از سال ۹۷ بگذارید و با خود به سال ۹۸ ببرید. تجربیات مثبتی که همراه داشتن آنها به شما کمک میکند نسبت به سال قبل فردی توانمندتر بشوید. در کولهی خود چه تجربیاتی را قرار میدهید؟
امسال تلاش چهارمم بود برای مستقل بودن .... بیزینس خودم رو استارت زدم ، با کلی امید و آرزو و یه عالمه حس مثبتی که شاید شما بهتر از من تجربه اش رو داشته باشین.. تلاشی برای فرار از کارمندی .. تلاشی برای تحقق رویای کارآفرینی .. و تجربه ی رسیدن به پایداری و ثباتِ در اون!
بسیار پر چالش گذشت ... بله، معلومه که برای یه تجربه بوت استرپینگ باید انتظار مصائب متنوعی (!) رو داشت، لیکن چه کنیم آتش ما در شکم ماست / از ماست که بر ماست ...
این روزا خیلی فکر میکنم و به خودم میگم که : نه ..! ببین تو دلخوری از اوضاع ... به خودت وقت بده و سعی کن به شرایط مسلط بشی .. تو کارهایی رو کردی که همیشه دلت می خواسته، و تلاشی رو کردی که حسابی قابل تقدیره، حتی اگه هیشکی ازت تقدیر نکنه!
اما وقتی آروم هم میشم باز قانع نمیشم... من به خودم توی 97 بد کردم.. خیلی به خودم سختی دادم... تمرکز زیادی روی بعضی چیزا، مستحلکم کرد.. و این چیزی نیست که بهش میگن تلاش ،...

به همین خاطر فکر نمیکنم بتونم تجربه ی مثبتی رو از 97 به 98 ببرم...!
۲. برای حرکت در مسیر زندگی باید سبک و چابک بود. چه مواردی را از کولهی خود خارج میکنید که در سال ۹۷ باقی بماند و شما سبکتر حرکت کنید؟ چیزهایی که از کوله خارج میکنید مثلا میتواند تجربیات ناخوشایند یا ناراحتیها باشد.
برای این سوال کلی جواب دارم... در واقع کوله پشتیم پر از چیزاییه که حسابی روی کولم سنگینی میکردن... چیزای به درد نخور ، چیزایی که فکر میکنی با ارزشن ولی نیستن! و چیزایی که اونقدر جا گیرن که نه تنها جایی واسه چیزای دیگه نمیزارن ، بلکه حتی توی کوله پشتیت هم جا واسشون کمه ... و همیشه میترسی که نکنه کوله ات پاره شه!
چیزایی مثل فکرِ معادل دونستنِ هر توقفِ تلاشی با شکست ... مساوی دونستن هر خدافظی با حسی تلخ ... و هر بی خیال شدنی با ضعف و سستی و تنبلی ... بر خواسته از عدم آگاهی صحیح از داشتن سناریوی خروج!
چیزایی مثل تفکر کارآفرینی خوبه به هر قیمتی، و کارمندی بده به هر شکلی...!

من اینها رو توی سال 97 باقی خواهم گذاشت.... و برای 98 توی کوله ام نخواهند بود..
در سال 98 به راحتی به هر مقصدی و هدفی صفت کذایی "موفقیت" رو نخواهم چسبوند.. و تلاش میکنم که ولع سیری ناپذیرم رو بهش کم کنم!
اونقدر چیزای دور ریختنی 97 زیادن که تقریبا حس میکنم "من همه کوله ام رو برای 98 خالی کردم!"
۳. فرض کنید در پایان سال ۹۸ بیشتر آن فردی شدهاید که شبیه خود ایدهآل شما است. در این صورت چه ویژگیها و رفتارهایی باید در شما تقویت شود؟ چه چیزهایی را در کولهی خود میگذارید که کمک میکند این ویژگیها در شما تقویت شود؟
تلاش برای حذف تفکر نتیجه گرا .... تلاش برای توجه به زندگی حتی در جزئیات و لذت بردن از اون ... تقویت تکنیک لذت بردن ... و بها دادن به دلبستگی های هر چند در ظاهر کم ارزش...
... استعاره ی کوله پشتی رو تعمیم میدم به لزوم انتخاب ظرفیتش قبل از بارگیری...! که اگه اولِ سال زیادی پُرش کنی ... ممکنه بین سال، چیزای با ارزشی رو که هنوز ازشون خبر نداری از دست بدی...
انتخاب کوله پشتی با جیبای بیشتر ، و جنس محکم تر و با کیفیت تر، مطمئنا از ظرفیتش مهمتره ... گاهی خیلی چیزا توی کوله ات داری ... همیشه داری حملشون میکنی .. و سنگینیشو به دوش میکشی .. اما کوله ات بزرگه و شبیهِ یه کیسه است ... کیسه ای که ته اش چیزایی رو داری که فراموششون کردی!