جامعه ما یعنی ایران پر است از دکترهای بیسواد,کارشناسان بیسواد,اقتصاد دانان بیسواد,سیاسیون بیسواد,موسیقی دانان بیسواد ,مذهبیون بیسواد, دانشگاه رفته های بیسواد,ووووو.....ممکنه اینها تمامه کتابهای دنیا را هم خوانده باشند و ممکنه خیلی هم حرف های زیبا بزنند ولی هیچ کدامشان صداقت کاری ندارند !و بیشترشون زشت زندگی می کنند و فقط به منافع شخصی اشان فکر میکنند !صداقت یعنی دوگونه زندگی نداشتن!باید همانگونه زندگی کرد که می گوییم !در مملکت امان توسعه دانشگاها اصلا ضرورت نداشت و ندارد! متاسفانه فقط ساختمان ساختند ولی افرادی را که به عنوان فارغ التحصیل بیرون فرستادند ,بیشترشون از سواد اجتماعی و صداقت کاری به دور هستند.مثلا در شهری مثل تبریز ٥ دانشگاه وجود دارد!بر چه اساسی این دانشگاها بوجود آمده اند ?افرادی که از این همه دانشگاها فارغ التحصیل شده اند نه بار علمی دارنند و نه دلسوزه جامعه !!در هر شهری و کوچه ی یک دانشگاه درست کرده اند که فقط و فقط بیسواد تحویل جامعه میدهد.در عرف جهانی و بر اساس استاندارد های جهانی به جایی دانشگاه گفته میشود که حداقل ٣ دانشکده بطور مثال :علوم,علوم فنی,و علوم انسانی داشته باشد اما در ایران عزیزمان و در برخی از شهرها دانشگاهی درست و احداث شده که اصلا دانشکده ندارد !!!این به آن معنی است که آن دانشگاه در حد یک دانشکده نیز نیست !خوب نتیجه اش چیست ?افرادی که از این دانشگاها بیرون میآن نه سواد علمی قابل توجه و نه سواد اجتماعی و نه صداقت کاری دارند!