
نادر نینوایی – استاد مهدی اخوان ثالث، با آنکه جایگاهی درخشان در شعر و ادبیات معاصر ایران دارد و بسیاری او را «فردوسی زمانه ما» میدانند، انسانی ساده و بیتکلف بود. بهترین گواه این سادگی، خانهاش است؛ خانهای با معماری معمولی و حیاطی کوچک که صندلی اخوان در کنار تراس آن قرار داشت و او از همانجا به تماشای درختان انگور باغچهاش مینشست.
میگویند روزی یکی از دوستان حلقه مشهد به دیدار استاد آمد و او را دید که با پیراهنی مردانه و شلواری راهراه، آرام از تخت طبقه بالا برخاست و برای استقبال پایین آمد. دوستش با تعجب پرسید: «استاد، حالا چه وقت خواب است؟» و اخوان لبخند زد و گفت: «خواب فقرا روز است.»
خانه تاریخی اخوان ثالث اگرچه امروز به موزه تبدیل شده، اما تخریب خانه مجاور و بیتوجهی برخی مسئولان، ادامه حیات آن را به خطر انداخته است.
به گفته مهدی درخواه، مدیر سابق خانهموزه اخوان ثالث، «با تخریب خانه مجاور، ترکهای متعددی در ستونها و چارچوبهای این خانه ایجاد شده و بیم آن میرود که حتی با زلزلهای خفیف، این یادگار ارزشمند فروبریزد.»

تاریخچه خانه
خانه مهدی اخوان ثالث در کوچه خجسته، خیابان زرتشت غربی واقع شده و قدمت آن به دوران پهلوی اول بازمیگردد. هنگام بازدید اگر با درِ بسته روبهرو شدید، تصور نکنید که موزه تعطیل است؛ کافی است زنگ را بفشارید تا وارد خانهای شوید که فضای باغچه، نمای آجری و مجسمه اخوان در گوشه حیاط، حال و هوایی شاعرانه به آن بخشیده است.
به گفته درخواه، خانه در اوایل دهه ۱۳۴۰ ساخته شده و اخوان ثالث از سال ۱۳۵۷ تا زمان درگذشتش در سال ۱۳۶۹ در آن ساکن بوده است. خانه فاقد پی است و بر خاک منطقه بنا شده، اما ساختاری مقاوم دارد. مساحت زمین و بنا هر دو حدود ۱۴۰ متر مربع است.
چیدمان و یادگارها
طبقه همکف خانه محل کار و دیدارهای دوستانه استاد بوده و طبقه بالا به خانواده اختصاص داشته است. بخاری، میز ناهارخوری و صندلیهای موجود از زمان حیات او باقی ماندهاند.
دو مجسمه از اخوان در خانه وجود دارد: یکی از جنس فایبرگلس در حیاط و دیگری از جنس رزین به سبک هایپررئال در طبقه بالا. مدیر موزه اما معتقد است موزهها باید به سردیس یا آثار تصویری محدود شوند و استفاده از مجسمههای هایپررئال چندان مرسوم نیست.

فراز و نشیبهای ثبت و مرمت
اخوان ثالث در شهریور ۱۳۶۹ در بیمارستان مهر درگذشت. خانهاش در سال ۱۳۸۲ در فهرست آثار ملی ثبت و در سال ۱۳۸۵ توسط شهرداری خریداری شد. پس از چند سال بیتوجهی، از سال ۱۳۹۰ طرح تبدیل خانه به موزه آغاز شد و در نهایت در سال ۱۳۹۸ به بهرهبرداری رسید. مرمتها نیز بر اساس عکسها و مستندات سال ۱۳۹۰ انجام شد تا چیدمان خانه به شکل اولیه بازگردد.
خطر در کمین خانه شاعر
میل فزاینده به ساختوساز در تهران، گریبان خانه اخوان را نیز گرفته است. تخریب خانه مجاور برای احداث ساختمانی پنجطبقه، موجب بروز ترکهای متعدد در سقف و ستونهای بنا شده است.
درخواه میگوید: «در سال ۱۳۹۲ خانه هیچ ترک نداشت، اما اکنون درگاهها و تیرهای سقف آسیب دیدهاند و با کوچکترین زمینلرزه ممکن است فرو بریزند.»
به گفته او، شهرداری در سال ۱۴۰۰ پروانه ساخت خانه مجاور را صادر کرده و با وجود اعتراضها، به دلیل خلأ قانونی نتوانسته آن را لغو کند. میراث فرهنگی نیز از ورود به موضوع خودداری کرده است.
مدیر سابق موزه با گلایه میگوید: «اکنون فقط میتوانیم دعا کنیم اتفاقی نیفتد. کاش میراث فرهنگی اجازه نمیداد کار به این مرحله برسد.»
او در پایان میافزاید: «خانه اخوان ثالث یک موزه رویدادمحور است که بازدید از آن فرصتی برای آشنایی با شعر نو و اندیشههای استاد فراهم میکند. این بنا امانتی در دست ماست؛ باید آن را برای آیندگان حفظ کنیم.