چند روز پیش مقاله ای را یکی از اساتید جناب دکتر رضوی پیشنهاد کردند که بخوانم به همین نام از خانم لیا فینیگن دقیقا تیتر به این شکل بود.
(خودت باش توصیه مزخرفی است. چه دختر باشی، چه پسر)
در رابطه با نوشته های این نویسنده زیاد بحث کردیم اما بهتر دیدم از نگاه خودم این تیتر را تفسیر کنم، شما میتوانید مقاله خانم فینیگن را با ترجمه فارسی در اینجا بخوانید. این نوشته با مقاله کاملا متفاوت است.
خودت باش از آن دسته توصیه هایی است که همه ما شنیده ایم و به قولی جمله روشنفکرانه ای است که وقتی میخواهیم کسی را نصیحت کنیم به او میگوییم:
سعی کن خودت باشی.
جمله تصویر بالا از آن دسته جمله هایی است که وقتی میگویی کلی به خودت میبالی و فکر میکنی عجب جمله ای گفتم و بقیه هم احتمالا برای شما کف بزنند.
خب مشکلش کجاست ؟ اصلا این جمله درست است یا اشتباه؟ آیا فقط من یا خانم فینیگن با این جمله مشکل داریم؟ و سوالاتی که احتمالا به آن فکر میکنید.
حداقل من فکر میکنم در درک این جمله کژفهمی شکل گرفته و خیلی ها حتی دقیق این جمله را درک نکرده اند و به هر غلطی که میخواهند انجام دهند یک پسوند میخواهم خودم باشم را اضافه میکنند.
در یک مقاله در رابطه با هویت های ناهنجاری مانند ساسی مانکن و امیر تتلو و... صحبت کردیم.
این شخص که اخیرا اینستاگرام پیجش را بلاک کرد و گفت دیگر اجازه ورود او را به اینستاگرام نخواهد داد دقیقا خودش است یعنی فردی است که هرچیزی که میخواهد و فکر میکند به رکیک ترین شکل ممکن بر زبان می آورد و اخیرا هم مثل اینکه به دنبال ساخت حرمسرا بوده و از دختران 15 سال به بالا برای شرکت در آن دعوت کرده.
خب چرا همه پیجش را ریپورت و بلاک کردند مگر نه اینکه آدم باید خودش باشد و هرچیزی که هست را نشان دهد هرکسی هم خوشش نیامد خب نیاید، تتلو هم خودش بوده!
مثلا یک قاتل برای اینکه خودش باشد باید آدم بکشد چون خود واقعیش این را ایجاب میکند، یا فردی دارای اختلالات روانی و رفتاری اگر بخواهد خود واقعیش را نشان دهد که دیگر سنگ روی سنگ بند نمیشود. یا یک فرد مذهبی که فکر میکند مذهب خودش درست است و بقیه راه اشتباه را میروند چون میخواهد خودش باشد این اجازه را به خود میدهد که به تمام مذاهب دیگر توهین کند.
اصلا چگونه میتواند یک فرد که خود واقعی اش را نمیشناسد آن را نشان دهد؟ خیلی از افراد که این جمله را به کار میبرند اصلا شناختی از شخصیت خود ندارند و احتمالا دارای عقده ها و ناهنجاری های بسیار در شخصیت خود باشند اما تمام رفتار ها و کارهای اشتباهشان با یک جمله طلایی کاور میشود:
خودت باش... من خودم هستم خود واقعی ام.
پاپ سایکالاجی pop psychology
روانشناسی عامه پسند، نظریاتی که ادعا میکنند بر اساس علم روانشناسی هستند و به مذاق مردم عادی و عوام خوش می آید.
این نظریه که میگوید خودت باش منظورش چیز دیگری است که در پایان مقاله توضیح میدهم، اما به مرور زمان افراد متفاوت که علم شان در روانشناسی از خواندن چند کتاب بیشتر نشده و حتی فارغ التحصیلان روانشناسی(با بسیاری از این دوستان وقتی بحث میکنم میدانم که از علم روانشناسی هیچ نمیدانند بجز جمله های پرطرفدار اینستاگرامی) که اطلاعاتی در این مورد نداشتند، این مطلب دچار کژفهمی شده و بیشتر شبیه جمله ای شیک است که یک سلبریتی در برنامه ای توصیه به مردم میگوید و گویا صحبت های سلبریتی ها بیشتر از متخصصان بر مردم تاثیر دارد.
مثلا از فرد موفقی میپرسیدند راز موفقیت خود را در یک جمله بگوید:
و سریع پاسخ میداد خودتان باشید این بزرگترین راز موفقیت است.
خب آیا این خودتان باشید یعنی اینکه ما هر کاری که دلمان میخواهد انجام دهیم و بگوییم میخواهم خودم باشم.
خودت باش یعنی چه
بگذارید داستانی تعریف کنم
چند سال پیش در جلسه مشاوره ای که با یک خانم دانشجوی معماری داشتم بحث ما به اعتماد بنفس و عزت نفس ورود پیدا کرد و من تفاوت عزت نفس را در مقابل اعتماد بنفس توضیح دادم و گفتم عزت نفس یعنی احترام به خود یعنی پذیرش و دوست داشتن چیزی که واقعا هستیم.
خانم معمار ناگهان گفت آها فهمیدم کسی که عزت نفس نداره یعنی چجوریه و داستان دوران دبیرستان خودش را با دوستش تعریف کرد:
میگفت در دوران دبیرستان دوستی داشته که خیلی به سر و وضع خودش میرسیده و خوشگل بوده و مثل اینکه زیادی هم بقولی باکلاس بوده، حتی مادر دوستش هم خوشگل و خوش تیپ بود و ما فکر میکردیم با این کلاس و افاده ای که اینا دارن احتمالا بچه پولدار باشه و البته خیلی برای ما مهم نبود که وضع مالی و خانوادگی شون خوبه یا نه و فقط به چشم یک دوست خوب بهش نگاه میکردیم.
معمولا وقتی خداحافظی میکرد در محله های خوب شهر پیاده میشد و ما فکر میکردیم باید در یکی از این آپارتمان های بلند زندگی کنه و یک ماشین(که اون موقع پیکان بود) هم بعد از مدرسه دربست در اختیار دختر بود تا بره خونه و میگفت که راننده شخصی ماست.
دست بر قضا، خانم معمار میگفت خونه یکی از آشناها دعوت شدیم که پایین شهر بود و من از پنجره ساختمون همسایه ها رو نگاه میکردم که ناگهان چشمم به همکلاسی مون افتاد که تو خونه بغلی بود سریع پرسیدم که این خانواده را میشناسید گفتند بله و از آنجا بود که فهمیدم نه بالای شهر زندگی میکنند و نه راننده شخصی دارند بلکه راننده پیکانی که دختر و به خونه میرسونده بابای اون دختر بوده و روش نمیشده بگه که بابای من راننده تاکسی و ما پایین شهر زندگی میکنیم و اوضاع مالی مون خوب نیست.
و از فردای اون روز بچه های کلاس واقعا از دست این دختر ناراحت بودن و از چشم همه افتاد.
فکر میکنم با این داستان متوجه شدید که خود بودن یعنی چه؟
خودت باش کاوری برای اشتباهات و مشکلات شخصیتی ما نیست بلکه منظورش این است که شما خود واقعی تان را بپذیرید و از چیزی که هستید شرمگین نباشید و در راستای بهتر شدن شخصیت خود بکوشید.
اگر این کلمه خودت باش را بطور محض و بی چون چرا قبول کنیم پس تغییر و تبدیل شدن به فردی بهتر و اصلاح شخصیت معنایی ندارد.
خودت باش یعنی اینکه اگر مثلا خانواده ضعیفی دارید آن را نپوشانید و یا حتی ویژگی های بد شخصیتی هم دارید با قبول آن، تلاش کنید تا آن ویژگی بد را رفع کنید نه اینکه به آن افتخار کنید.
خودت باش به معنای پذیرش خود است با تمام کاستی ها و مشکلات و اینکه بعنوان یک انسان فردی ارزشمند هستید و ارزش شما به دارایی تان نیست.
کارل گوستاو یونگ روانکاو مشهور سوییسی معتقد بود که انسان ها دارای جنبه های شخصیت متفاوتی هستند که به آنها نقاب(پرسونا) میگفت و در قالب کهن الگو یا اسطوره بیان میکرد.
یونگ معتقد بود نقاب ها برای روح ما مناسب هستند و ما برای این که فرد معتدلی باشیم باید در هر جایی نقاب مخصوص به آن را استفاده کنیم. مطمئنا رفتار ما در جلسه رسمی یک شرکت بسیار متفاوت از وقتی است که با دوستان مان به یک گردش دسته جمعی میرویم و این همان نقابی است که ما در جاهای متفاوت از آن استفاده میکنیم.
گرچه من فکر میکنم این بحث خودت باش به هرگونه که هستی و کژفهمی هایی که از آن بوجود آمده بیشتر برآمده از شخصیت آرکی تایپی دیونسیوس است که توضیح آن از حوصله بحث ما خارج است و سعی میکنم در مقاله هایی جداگانه به تشریح متفاوت آرکی تایپ ها بپردازم.
خودت باش
برای اینکه خودتان باشید لطفا در ابتدا خودتان را بشناسید یا همان خودشناسی کنید و شخصیت خودتان را شخم بزنید تا کمبودهای شخصیتی خود را بر این جمله فرافکن نکنید.
و توصیه آخر من این است :
شما چه فکر میکنید؟ از نظرات مخالف به شدت استقبال میکنم. :)