چند مدت در مورد پیدایش کره شمالی فکر میکردم و تحقیقات کردم، البته دلیلش این بود که اخیرا کتاب هایی در باب سیاست و جامعه شناسی و پیشرفت کشورها میخواندم و زیاد به حزب کمونیست و علی الخصوص کره شمالی بر میخوردم و کنجکاو شدم یک تحقیق اساسی در مورد این کشور انجام بدهم.
چیزی که شما میخوانید خلاصه ای پیرایش شده از تحقیقات من است تا کنجاوی افراد مانند خودم را ارضا کنم.
پیدایش کره شمالی، بله درست شنیده اید پیدایش کره شمالی، زیرا این کشور قبلا دو قسمت نبوده و شاید همه ما در ایران با فیلم ها و سریالهای متفاوت تاریخ این کشور را بیاد می آوریم.
ما نمیخواهیم به تاریخ این کشور بپردازیم بلکه میخواهیم طی صد سال اخیر تحولات خاص این کشور را بررسی کنیم. منظورم کشور کره واحد است قبل از تقسیم شدن.
اگر به نقشه بالا نگاه کنید میبیند که کره بین ژاپن و چین و مرزی با روسیه دارد و معمولا مستعمره ژاپن بوده و بین ژاپن و روسیه در کشمکش، جنگ هایی بین ژاپن و چین هم وجود داشته و چینیها هم چشمی به سرزمین کرده داشته اند اما بیشتر مواقع مستعمره ژاپن بوده است.
بعد از جنگ جهانی دوم وقتی ژاپن از آمریکا شکست میخورد تنها میتواند بخش جنوبی کره را نگه دارد و این بخش به دست آمریکایی ها مدیریت میشود چون ژاپن جنگ را به آمریکا باخته است و آمریکا به صورتی بر آن تسلط یافته، اما بخش شمالی کره را روسیه میگیرد و هیچکدام حاضر به مصالحه نمیشوند و هرکدام بعد از چندسال برای بخش خود رییس جمهوری انتخاب میکنند، جنوبی با انتخابات اما شمالی انتصابی.
بخش جنوبی که همان کره جنوبی پیشرفته است با سیستم و مدیریت آمریکایی و نظام سرمایه داری یا همان کاپیتالیسم جلو میرود اما بخش شمالی آن که در دست روسیه بوده با نظام کمونیستی جلو میرود.
دوستانی که تاریخ روسیه را میدانند آن زمان متقارن بوده با حکومت استالین بر روسیه که او یک کمونیست و دیکتاتور بود و دقیقا فردی شبیه خودش را بر کره شمالی حاکم کرد.
کیم ایل سونگ بدون برگزاری انتخابات حاکم کره میشود و این حکومت نسل به نسل انتقال پیدا میکند که بعد از او کیم جونگ ایل و در حال حاضر فردی که معرف همه ما است کیم جونگ اون رهبری کره شمالی را در دست دارد.
درواقع کره شمالی محصول حکومت کمونیستی شوروی زمان استالین است.
و ناگفته نماند که کره شمالی برای خود مکتب خاصی دست و پا کرد که بدور از مکتب کمونیست باشد که به آن جوچه میگفتند
جوچه بر سه اصل استوار بود:
استقلال سیاسی
استقلال اقتصادی
استقلال دفاعی
و در حال حاضر با هیچ کشوری ارتباط ندارد و بر اساس اصل مکتب جوچه در هر زمینه ای میخواهد استقال داشته باشد.
اقتصادی بشدت بسته و ضعیف دارد و پایتخت آن شهر پیونگ یانگ است و بودن در پایتخت بر اساس شروطی استوار است و در غیر اینصورت شما را به پایتخت راه نمیدهند.
سال های 2009 و 2010 درگیری های خفیفی بین دو کره شکل گرفت اما دوباره آتش بس شد.
ریسک حمله به کره شمالی بسیار بالا است، چون چهارمین ارتش بزرگ دنیا را از نظر اندازه و سایز دارد و به دلیل داشتن بمب اتم و همچنین رهبری تندرو کشوری جرات حمله به این کشور را ندارد زیرا یک اشتباه به پرتاب بمب اتم ختم میشود.
کره شمالی
این کشور محصول درگیری های ژاپن و روسیه است و بشدت ایدئولوژی زده است و ممنوعیت های بسیاری دارد و یک حکومت دیکتاتوری به تمام معناست بصورتی که تمام دنیا او را به چشم یک تهدید می بینند.