بسم الله
سلام، خوبین؟
حس یک آدم خجالتی رو دارم که یکهو میره تو مهمونی و هیچکس رو نمیشناسه? و میخواد با بقیه آشنا شه و خودش رو معرفی کنه
همه سرشون به حرفهای خودشون و دوستهاشون پرته، منم صدام از استرس درنمیاد و موندم از کجا شروع کنم...
هرچند، حقیقت اینه که اگه تو خلوت خودم هم بودم و میخواستم خودم رو معرفی کنم، کلمه اول خطم رو گم میکردم?
حالا شما فکر کنین من نصف حرفم رو تو دلم گفتم و الان یکم دارم صدام رو بالا میبرم شاید میز اول مهمون ها بشنون?
اونچه خودم رو پر رنگ تر از بقیه خصوصیاتم میبینم مادر سه فرزندم، با دغدغه سلامت و آگاهی جمعی، عاشق هنر، طبیعت، مطالعه و کار با پایه علمی و تجربه
برای همین همیشه از تحصیلم و موقعیتم لذت بردم،چه وقتی دانش آموز بودم، چه حتی وقتی علی رغم علاقم به پزشکی، لیسانس میکروبیولوژی و ارشد بیوفیزیک میگرفتم، و چه وقتی شروع کردم به خوندن طب مکمل مثل طب سوزنی و طب سنتی و ماساژدرمانی و ... چه حالا که به خاطر ورود عضو جدید قندعسل خونمون، کار کلینیکی رو کنار گذاشتم و مشغول عرضه کرم و روغنهام به صورت مجازی شدم و مطالعاتم رو بیشتر به این سمت سوق دادم☺
حقیقت اینه که دوست دارم اطلاعاتم رو در اختیار بقیه هم بزارم و بتونیم جامعه سالم تری داشته باشیم، ولی نمیدونم چقدر توی این نوشتنهام مستمر و مفید خواهم بود?
ولی امیدوارم که به امید خدا و کمکش بتونم و دوستان خوبی اینجا هم پیدا کنم???
نمیدونم وسط این مهمونی شلوغ و پرهیجان، کیا صدای آروم منو شنیدن، ولی اگه منو شنیدین و دوست داشتین خوشحال میشم دغدغه هاتون رو بخونم?