می خوام بدونم شما هم مثل من از خودتون خیلی توقع دارید.
من یک مادر شاغل هستم که هنوز در محل کارم به جایگاهی که دلم می خواد و براش تلاش کردم و سالها عمرم را وقفش کردم نرسیدم .
خلاصه که از هر جنبه ای در زندگیم راضی باشم از این ی مقوله به شدت ناراضی هستم .
باورتون نمی شه که چه قدر سختمه ببینم کسانی که سابقه کاری و حتی از لحاظ عملکرد پایین تر هستن ولی به جایگاه بالاتر رسیدن.
به قول یکی از دوستانم ما شانس کاری نداریم .
نمی دونم به این نقل قول بسنده کنم یا هنوز برای تغییر این وضعیت امید داشته باشم .
به خدا که سخته خیلی سخته ..
ای کاش ورق برای منم برگرده .
این را به حساب یک درد دل بزارید ... که دوست داشتم مخاطبم بخونه و بدونه که یکی از اساسی ترین درد دلهام اینه .
زندگی در هر مرحله ای سختی های خاص خودش را داره و از مرحله ای به مرحله دیگه میره اما الان من فقط دارم درجا می زنم .
این در جازدن ها کی می خواد تمام بشه نمی دونم .
شایدم به عمر کاری من نکشه و بازنشسته بشم .
والا
آیا شما هم در جایی از زندگی تون هست که این احساس را داشته باشید؟
راهکارتون در این مواقع چی هست ؟
اگر دوست داشتید نمونه هایی از راهبردها و کارهایی که در آن زمینه ها انجام دادید و باعث پیشرفت شما شده را مطرح کنید.
ممنونم