چالش این ماه ویرگول و طاقچه با موضوع کتابی که کنترل زندگی را به دست خودت میدهد؛ در ابتدا انتخاب من برای این ماه کتاب «زندگی خود را دوباره بیافرینید نوشته جفری ای یانگ» بود. چرا که این کتاب را دوست عزیزی مدتها قبل به من معرفی کرده بود. شروع به خواندن این کتاب کردم ولی متاسفانه به علت دیر شروع کردن و البته اینکه در میان زمان های مطالعه وقفه افتاد این کتاب برای این ماه تمام نشد. ولی درباره این کتاب به صورت کوتاهی میتوان گفت که این کتاب اثری متفاوت از همهی کتاب های روانشناسی ای است که ممکن است خوانده باشید. جفری یانگ روانشناسی است که معتقد است بسیاری از مشکلاتی که آدمها با آن دست و پنجه نرم میکنند ریشه در کودکی آنها دارد. ریشه در زندگی و چیزی که با آن بزرگ شدهاند! از آن به نام تله های زندگی نام میبرد؛ تله زندگی: «الگویی است که از کودکی آغاز و تاثیرات آن در تمام طول زندگی منعکس میشود.» و در این کتاب ۱۱ تله رایج در زندگی آدمها را با مثال از بیمارانی که داشته و موقعیت و علت مراجعه آنها بررسی میکند. این کتاب همچون روان درمانگری است که نشسته و برای تو صحبت میکند و تو از بین صحبت هایش باید تله زندگی خود را پیدا کنی تا با استفاده از آن با شناخت بیشتر از خودت دست به دست خود بدهی و با خودت آشنا تر شوی و مهربانتر باشی. چون کتاب را تمام نکردم بیش از این نمی نویسم. پس از این کتابی که در حال خواندنش هست دوباره در بین کتابهای پیشنهادی این ماه و به یک کتاب مصور و زیبا و کم حجم به اسم « پاندای بزرگ و اژدهای کوچک» با نویسندگی و تصویرگری جیمز نوربری رسیدم. هنگام خواندن این کتاب در قرنطینه به واسطه کرونای دیرهنگام بودم! در فضای نیمه تاریک اتاق روی تخت کتاب را خواندم و شاید بیشتر از آن تصاویر آن را نگاه کردم و فکر کردم. این یک کتاب مصور است به همراه متن ارزشمند و به قولی میشود گفت جملات قصار! از جهتی کتاب مرا به یاد شازده کوچولو انداخت. شاید بیشتر به خاطر متنش. این کتاب داستان همراهی اژدهای کوچک و پاندای بزرگی است که مسیر را در فصل های مختلف سال طی میکنند. مسیری و طبیعتی که از آن گذر میکنند بیشتر شبیه هنر آسیای شرقی و بیشتر هنر ژاپنی است. به واسطه اینکه هنر قدیمی ژاپنی اغلب طبیعت و سادگی آن را به تصویر میکشد و در این کتاب هم ما صحنه های زیبا و باشکوه در عین سادگی را که با قلموی نویسنده نقاشی شده را میبینم. شاید به جیمز نوربری بیشتر بتوان یک نقاش گفتی که با نقاشی هایش داستان می سراید. در این کتاب پاندا بزرگ و اژدهای کوچک سفر معنوی خود را با دور شدن از خانه و نزدیکتر شدن به خود آغاز میکنند. تصاویر کتاب و محتوای آن و اینکه به گذر فصلها اشاره دارد مرا به یاد فیلم بهار، تابستان، پاییز، زمستان و بهار... ساخته کارگردان و نویسنده کرهای کیم کی-دوک هست. در این فیلم داستان زندگی یک راهب بودایی را از ابتدا تا کهنسالی رو در قالب فصلهای مختلف به تصویر کشیده. حالا پاندا و اژدها هم در سفر زندگی همراه هم هستند و زیبایی و شکوه فصلهای مختلف سال را باهم به تماشا نشستهاند.
نویسنده در ابتدای کتاب، آن را تقدیم کرده به:
«تقدیم به تمام آنهایی که گم شدهاند.» ؛ همزمان این جمله خیلی زیباست و گمان میکنم بیشتر اشاره دارد به تمام کسانی که در زندگی روزمره، در هدفها و آمال هایی که به پایان نمیرسد گم شدهاند. یک جمله معروفی از محمود دولت آبادی هست که میگوید: من به بهانه رسیدن به زندگی، همیشه زندگی را کشتهام... و این داستان آشنای همه انسانهاست.
این کتاب کوچک، شاید تنها تلنگر کوچکی باشد برای اینکه زندگی کنیم، نه اینکه صرفا زنده باشیم.
حال دوست داریم تعدادی از جملات زیبایی این کتاب را که برای خودم جذاب بود اینجا بنویسم.
* اژدهای کوچک گفت: «طبیعت شگفت انگیز نیست؟!»
پاندای بزرگ موافق بود: «هست ولی ما هم مثل درختان و عنکبوتها بخشی از طبیعتیم و به همون اندازه شگفت آور.»
* پاندای بزرگ گفت: «دوباره گم شدیم.»
اژدهای کوچک گفت: «من وقتی گم میشم از اول شروع میکنم و سعی میکنم یادم بیاد که چرا شروع کردم و همین بهم کمک می کنه.»
* اژدهای کوچک پرسید: «اگه بعضی ها از من یا کارهام خوششون نیاد چی؟»
پاندای بزرگ گفت: «تو باید راه خودت رو بری بهتره اونها رو از دست بدی تا خودت رو»
و بسیار جملات و تعابیر زیبای دیگر که این اثر را همراه با نقاشی های زیبا برای خواننده محبوب خواهد کرد.
پ.ن۱: نویسنده و نقاش کتاب دارای پیج اینستاگرام است که نقاشیهای خود را در آن به اشتراک گذاشته دیدن این پیج هم خالی از لطف نیست.
jamesnorburyofficial
پ.ن۲: جیمز نوربری همراه همسر و هفت گربه خود زندگی میکند. و دانستن این نکته همراه دیدن نقاشی های او حس خوبی دارد.
پ.ن۳: در بخش های زیادی از داستان ما آنها را میبینیم که در حال صرف چای هستند. آرام گرفتن و استکانی چای نوشیدن در میان شلوغی های زندگی. شاید زندگی فقط همین باشد!