فیلم فقط گردآوری چند ستاره و یک ایده ی خوب نیست.یک فیلم نیاز به فیلمنامه دارد, یک فیلم نیاز به کارگردانی دارد.فیلم Dolittle که یک بازسازی از یک نسخه موفق قدیمی است نتوانست آنچنان که باید موفق باشد و هم در گیشه و هم از نظر منتقدان یک فیلم کاملا شکست خورده است.
خلاصه داستان : جان دولیتل یک دکتر و دامپزشک بسیار مشهور در دوره ملکه ویکتوریا بریتانیا است که ۷ سال پس از مرگ همسرش به گوشه نشینی روی آورده و خود را در خانه اش به همراه حیوانات باغ وحش مخفی کرده است. او از این ویژگی برخوردار است که که میتواند با حیوانات صحبت کند! یک روز و در زمانی که ملکه ویکتوریا در بستر بیماری می افتد، دکتر دولیتل مجبور می شود برای برای درمان علاج از طریق سفر دریایی دلاورانه به همراه حیوانات خود به یک جزیره مرموزی عزیمت کند و…
داستان فیلم Dolittle در یک سرگردانی بزرگ به سر می برد و حتی نتوانسته یک درام ساده را روایت کند.داستان فیلم دولیتل یک ایده ی جذاب دو خطی است که رها شده است و به نوعی خودش پیش می رود و هیچ طرحی پشت آن نیست.داستان سلطنت طلبانه ای که دارد می خواهد باعث ایجاد صحنه های طنز شود و شوخ طبعی دکتر را به نمایش بگذارد ولی با دکتری مواجه هستیم که فقط می تواند با حیوانات ارتباط برقرار کند و به نوعی به آنها پناه برده است.تلاش های بسیاری در مورد جلو های ویژه فیلم اتفاق افتاده است که نتوانسته انتظارات را برآورده کند و تصاویر ماندگاری را در ذهن مخاطب ایجاد نکرد.اما مشکل اصلی عدم شخصیت پردازی درست است که باعث شده نقد های منفی زیادی را بهمراه داشته باشد.در حقیقتاینطور میتوان گفت که فیلم دولیتل نهتنها یک داستان ضعیف نیست، بلکه این داستان بهطرز بدی گفته شده است و همین موارد تیم بزرگی از افراد بااستعداد را هدر داده است.
از همان ابتدای فیلم مشخص است بود ضعف عظیمی در شخصیت پردازی و روایت داستانی دارد.کارکتر Dolittle با بازی رابرت دوانی جونیور نتوانسته آن حسی که باید را به ما انتقال بدهد.داونی جونیور که به نوعی به نقش شرلوک هولمز خود برگشته بود و اثری از دکتری مستقل در او دیده نمیشد و گویی او در بین دو جهان گیر افتاده بود.در این فیلم شاهد یک پسرفت بزرگ از دوانی جونیور هستیم,او که در این سال ها به یک بازیگر فانتزی تبدیل شده بود و در فیلم ها یک برند محسوب میشد نتوانسته به هیچ وجه انتظارات را برآورده کند.نقطه ضعف بزرگ فیلم که قرار بود نقطه ی قوت آن باشد عدم شخصیت پردازی و جا نیفتادن کارکتر ها و صدا پیشگان است.با همه ی تلاش ها برای شخصی پردازی حیوانات ما مشاهده می کنیم هیچکدام برای ما قابل باور نیستند و با اینکه صدا پیشگان معروفی در پشت آنها هستند ولی هیچکدام برای ما قابل باور نیستند.فیلم های بسیاری هستند که حیوانات در آنها سخن می گویند و دارای کارکتر مستقل هستند مثل فیلم نارنیا که یک نمونه موفق است و برای همه ما هنوز شخصیت اصلان فیلم نارنیا قابل درک است.
فیلم Dolittle که قرار بود به یکی از سوپرایز ها در اکران تعطیلات کریسمس تبدیل شود همه را از جنبه منفی سوپرایز کرد و مخاطبان با یک فیلم بهم ریخته رو به رو شدند.فیلم دولیتل که می خواست بر پایه بازیگر اصلی خود موفق شود ولی دقیقا از همانجا ضربه خورد و فیلم دچار آَشفتگی شد که از شخصیت اصلی خود برگرفته بود.استودیو تمام تلاش خود را کرد تا این فیلم بهشدت شلوغ و ضعیف را تبدیل به یک چیز قابل نمایش تبدیل کند. فیلم با نقد های منفی زیادی رو به رو بود و عملا نتوانسته بود نقد مثبتی را به خود جذب کند.
منبع : نقدیو