هالیوود که به جادویی ترین مکان دنیا تبدیل شده و جایی است که رویاها در آنجا ساخته می شود.شهرت هالیوود به خاطر استودیوهای فیلمسازی آن است و واژه هالیوود اغلب بهعنوان کنایهای برای صنعت سینما و تلویزیون آمریکا بهکار برده میشود, اما واقعیت این است که در حال حاضر هالیوود به بزرگترین تولید کننده فیلم های تراز اول دنیا تبدیل شده و سیاست های فیلم سازی دنیا در آنجا تبیین می شود.در سال ۱۸۵۳ با ساخته شدن یک کلبه خشتی که بعدها هالیوود نام گرفت، هالیوود شکل گرفت و نام آن توسط H. J. Whitley که پدر هالیوود است انتخاب شد.
با شروع قرن بیستم، هالیوود متشکل از انجمنی به نام کاهونگا و یک اداره پست، یک روزنامه، یک هتل و ۲ سوپرمارکت با جمعیتی حدود ۵۰۰ نفر بود.با آغاز سال ۱۹۱۰ ، دی. گریفیث،همراه گروهی از بازیگران توسط کمپانی بیوگراف به ساحل غربی فرستاده شدند. آنها در محلی نزدیک مرکز شهر لسآنجلس به فیلمسازی مشغول بودند ولی کمپانی تصمیم داشت مناطق جدیدی بیابد به همین دلیل به سمت شمال، دهکدهای در نزدیکی هالیوود رفت.سپس گریفیث اولین فیلمی را که در هالیوود ساخته شد فیلمبرداری کرد. کمپانی ماهها آنجا اقامت کرد و پیش از بازگشت به نیویورک چندین فیلم ساخت.بعد از معروف شدن این مکان در سال ۱۹۱۳ فیلمسازان بسیاری برای فیلم ساختن به غرب رفتند.
اولین فیلم برجسته ساخته شده در هالیوود در سال ۱۹۱۴ با کارگردانی سسیل دمیل به نام مرد زن نما بود. تمام فیلمهایی که بین سالهای ۱۹۰۸ تا ۱۹۱۳ در هالیوود ساخته شد، سوژههای کوتاه بودند. با این فیلم، صنعت فیلمسازی هالیوود متولد شد.در خلال جنگ جهانی اولهالیوود تبدیل به پایتخت سینمایی جهان شد. قدیمیترین کمپانی فیلمسازی هالیوود توسط ویلیام هورسلی بنا شد که نامش آزمایشگاه فیلم هالیوود بود و بعدها به آزمایشگاه دیجیتال هالیوود تغییر نام داد.
در ۲۲ ژانویه سال ۱۹۴۷، اولین ایستگاه تلویزیونی تبلیغاتی غرب رودخانه میسیسیپی در هالیوود شروع به کار کرد. در دسامبر همان سال، اولین فیلم تولید شده هالیوود برای تلویزیون ساخته شد و به بصورت رسمی هالیوود وارد خانه های مردم شد.در دهه ۵۰، استودیوهای ضبط موسیقی به هالیوود نقل مکان کردند. حرفههای دیگر هم به جاهای متفاوتی در لسآنجلس و بربانک نقل مکان کردند. بسیاری از صنایع فیلمسازی در هالیوود باقی ماندند و ظاهر خارجی منطقه تغییر کرد.
هالیوود که دیگر سیستمی شناخته شده بود و بعنوان سرگرمی اول مردم در آن روزگار شناخته می شد, حالا نوبت آن رسیده بود که بصورت مستقیم سیاست های خودش را وارد کند.این سیاست ها در آن سال عمدتا به دو دسته تقسیم می کرد.دسته اول تبلیغات کالاهای تجاری مختلف بود و بواسطه ی آن مردم را به سمت زندگی مصرف گرا سوق دادن و دسته ی دوم بیان آزادای های مختلف در فیلم ها بوده.این آزادی ها بیشتر در مسایل جنسی و دینی بوده و بدنبال عقاید فروید بوده اند.اگر به تاریخ آمریکا نگاه کنید عملا تا قبل از دهه ی ۵۰ میلادی مردم این کشور به خانواده از همه چیز بیشتر اهمیت داده و همیشه سعی در حفظ آن داشته ولی با ورود سیاست های هالیوودی و تبلیغ آزادی های جنسی یک روند رو به سقوط را شاهد هستیم که به امروز آمریکا میرسد و به گفته ی کارشناسان آمریکا عملا خانواده در آمریکا به فرو پاشی رسیده است .هالیوود در دهه ی ۵۰ با تبلیغات آزادی در فیلم های خود و با معرفی اقسام جدیدی مثل لباس هایی با برهنگی بیشتر و یا سیگار کشیدن ستاره های زن در فیلم ها توانست به اهداف خود برسد.
خیابان شهرت هالیوود (Hollywood Walk of Fame) در سال ۱۹۵۸ ساخته شد و اولین ستاره برای ستایش هنرمندانی که در صنعت سرگرمی کار میکردند، در سال ۱۹۶۰در آن نصب شد.این افتخار بعدها به ستارگانی میرسید که یک عمر فعالیتهای سینمایی، اجرای تئاتر، رادیو، تلویزیون و موسیقی در کنار همکاریهای خیریه و مدنی، داشتند.در سال ۱۹۸۵ ناحیه تجاری و تفریحی بلوار هالیوود برای محافظت از ساختمانهایش و حصول اطمینان از اینکه گذشته هالیوود به عنوان بخشی از آینده آن حفظ شود، در لیست رسمی آثار تاریخی ملی آمریکا قرارگرفت.در ژوئن ۱۹۹۹ ، ساخت متروی زیرزمینی هالیوود به اتمام رسید که از مرکز شهر به سمت Valley میرفت. کداک تئاتر که در سال ۲۰۰۱ در بلوار هالیوود در خیابان هایلند افتتاح شد، محل جدید مراسم اسکار شد.
سینمای مستقل آمریکا بعد از دهه ۶۰ حضور پیداکرد. قبل از آن استودیوهای هالیوودی اجازه نمیدادند که کارگردانان فیلمهای خودشان را بسازند وشدیدا بر فیلمها احاطه داشتند و بصورت علنی سیاست های خود را بر فیلم ها غالب کردند.کارگردانان بزرگی مثل چاپلین و هیچکاک بواسطه ی سیاست های هالیوود از این سیستم خارج شدند و فیلم های خود را بصورت مستقل تولید نمودند.
اما بعد از دهه۶۰ و ظهور مکاتب مختلف در هنر و همچنین تغییر علاقه مردم و جوانان به فیلمهایی که فرهنگ عامه داشتند، باعث شد تهیهکنندگان هالیوودی هم به فیلمهای مستقلتر بیشتر توجه کنند و اینجا بود که کارگردانان جوان و نوجویی مثل اسکورسیزی، کاپولا و ودی پالما توانستند فیلمهای مورد علاقه خود را بسازند و تهیهکنندگان هالیوودی هم به آنان توجه ویژهای کردند.در همین سال ها بود که هالیوود کمی از سیاست های خود عقب نشینی کرد تا بتواند هنرمندان خوب و آینده دار را در خود نگه دارد و از دور خارج نشود.
موج دوم سیاست های هالیوود سازمان یافته تر شده بود و بواسطه ی پخش فیلم ها در سراسر جهان با شدت خاصی سیاست گذاری میشد.سیاست های دهه ی ۸۰ و ۹۰ میلادی بیشتر میل به سیاسی داشت و بیشتر در فیلم ها میل به وطن پرستی و کمونیست هراسی را در دستور کار خود قرار داده بود و با فروپاشی کمونیست وطن پرستی آمریکایی و برتر بودن آمریکا نسبت به سایر کشور ها در دستور کار قرار گرفت و علاوه بر این , سیاست های موج اول هم انجام میگرفت.در این دهه می شود فیلم هایی مثل روز استقلال و آرماگدون را به خوبی تجلی این سیاست ها دانست.
بسیاری از سالنهای تئاتر تاریخی هالیوود برای صحنههای کنسرتها و تئاترهای مهم و میزبانی مراسم آکادمی اسکار بکار میروند.مرزی را که دولت آمریکا در اوت سال ۲۰۰۶ برای هالیوود در نظر گرفت از شرق تا ناحیه بورلی هیلز و هالیوودغربی، از جنوب جاده مالهالند، دره لورل و بلوار بارهام و شهرهای بربانک و گلندل و از شمال به خیابان مل رز منتهی میشود.همه ی این خیابان ها کلاسیک در فیلم روزی روزگاری در هالیوود به خوبی قابل مشاهده است.
با شروع قرن جدید و ورود به سال ۲۰۰۰ هالیوود به معنی واقعی سرگرمی مردم دنیا را به تسخیر درآورده است و حالا نوبت به موج سوم سیاست هاست که باید اعمال شود.سیاست هایی که مذهب تمام مردم جهان را نشانه گرفته است و به تبلیغ بی دینی بصورت کاملا جدی و سازمان یافته تر پرداخته است. بی دینی بیشتر به این معنا که دین فقط برای بعضی از یکشنبه ها در کلیسا باشد و صرفا هیچ کارایی دیگری نداشته باشد.در عوض تبلیغ انسان گرایی و اینکه خود انسان همه کاره است, خود انسان می تواند شرارت را به اوج برساند,خود انسان می تواند دنیا را نجات بدهد و حتی خود انسان می تواند با نیروهای ماورالطبیعه مبارزه کند و پیروزی برسد و عملا همه چیز انسان است.فیلم پایان روزگار با بازی آرنولد شوارتزنگر یکی از این مثال ها است.در چند سال اخیر فیلم ها وسریال های زیادی با این مضماین ساخته شده است که می توان به سری فیلم های ایکس من , فیلم های مارول , کنستانتین و سریال سوپرنچرال اشاره کرد. اگر به دور از طرفداری از بازیگر و یا کارگردان خاصی و با عواملی که باعث جذابیت فیلم شده اند بعد از مشاهده ی این فیلم ها چند دقیقه تفکر کنیم مطمئنا به سیاست های این فیلم ها پی میبریم و میفهمیم وقتی تعداد زیادی از این فیلم ها و سریال ها با این مضامین ساخته می شوند حتما یک جریان و سیاست برنامه ریزی شده ای پشت آن است که بیشتر به آن هالیوود گفته می شود.سیستم هالیوود که حالا تبدیل به قدرتمندترین سیستم بصری دنیا شده آزادانه سیاست های خود را پیداسازی می کند.در چند سال اخیر هالیوود رقیب هایی مثل شبکه نتفلیکس و آمازون… پیدا کرده است که البته آنها هم سیاست های خاصی را پیگیری می کنند ولی رقابت شدیدی را ایجاد کرده اند و باید به آینده نگاه کرد که هالیوود چه تدابیر و سیاست هایی را خواهد داشت.
منبع : نقدیو