من کلا سبک نوشتن استاد نادر ابراهیمی را میپسندم و وقتی شروع کردم به خواندن آتش بدون دود، یادم بود که چندتا از دوستانِ کتاب خوانم خیلی تعریفش را کرده بودند. چون هنوز مطمئن نبودم که می خواهم تا انتهای کتاب را بخوانم یا نه، رفتم از فیدیبو، بخش تست رایگانش را دانلود کردم و چهل صفحه جلد اولش را خواندم. آن چهل صفحه که تمام شد، آنقدر به هیجان نیامده بودم که فقط منتظر باشم تا بقیه اش را بخوانم( کلا هم خیلی اینجوری کتاب نمیخوانم. جرعه جرعه کتاب میخوانم. کلش را یک هو سر نمیکشم) اما یک چیزهایی توی همان چهل صفحه دیده بودم که احساس میکردم این کتاب اصیل است. مثلا مایه داستانش در بستر زندگی ترکمن هاست. این را واقعا میپسندیدم. من عاشق اصالت، کیفیت و دقتم. این خصلت ها در ترک ها خیلی عیان است. اینکه استاد نادر ابراهیمی هم این را فهمیده و بیش از نیمی از عمرش را صرف نوشتن رمان بلندی در بستر زندگی ترکمن ها کرده است، بعد از خواندن کتاب ها فهمیدم همان ویژگی ها را در کتابش به ارمغان آورده، آتش بدون دود واقعا اصیل، کافی و دقیق است.
بعدش باز هم آنقدر نمیدانستم این کتاب چقدر میارزد؟ هفت جلد دارد که مجموعا یک میلیون و خورده ای قیمتش میشد. واقعا نمیخواستم اینقدر هزینه بابت کتابی کنم که نمیدانستم چقدر جذاب خواهد بود. خیلی شانسی از دوستی که آن روز کنارم بود پرسیدم: "آتش بدون دود را داری؟ " و در کمال تعجبم گفت : "آره دارم." و با کمال سخاوت گفت که به من قرض میدهد.
وقتی کتاب را شروع کردم، واقعا همان حس ها را داشتم. کتاب آنقدر تو را به هیجان نمی آورد. اما...
هر پاراگراف را که میخوانی، انس بیشتری با آن پیدا میکنی. واقعا استاد نادر ابراهیمی، در هر پاراگراف تو را بیشتر عاشق آتش بدون دود میکند.
آتش بدون دود از آن معشوقه های دلفریب نیست که در نگاه اول عاشقش بشوی ... از آن معشوقه هاست که لحظه به لحظه عاشق ترش می شوی. از آن ها که هر چه بیشتر میخوانی اش، بیشتر دوستش داری. یک انس مداوم به تو پیشکش میکند. و نهایتا وقتی تمام میشود انگار با آن ها زندگی کرده ای. کلا رمان بلند انس می آورد. انسی که جزئیات و پاراگراف ها آن را می سازند نه هیجانات.انس وسیع است، در زمان بلند و به تداوم ساخته میشود و نهایتا یک عشق عمیق را در قلب استوار میکند. آتش بدون دود در هفت جلد،با ظرافت قلم استاد نادر ابراهیمی و دقت هایش، شما را به مفاهیم عمیق و شخصیت های بزرگ انس میدهد.
چندین پاراگراف از آتش بدون دود را برای بعدترهای خودم سوغاتی گذاشتهام.گاهی از کتاب ها و فیلم ها برای آینده خودم سوغاتی میبرم. شاید اگر برمیگشتم به عقب، کل هفت جلد را میخریدم و با لذت در آن خط کشی میکردم و یادداشت مینوشتم. آتش بدون دود مثل یک رود روان است. معمولا کتاب های روان را دوبار نمیخوانم. برای همین به فکر خرید آن نیستم. اما اگر فکر میکنید ممکن است این کتاب را دوست داشته باشید، پیشنهاد میکنم هزینه کنید و برای خودتان هدیه بخریدش.
آخر جلد هفتم، یک یادداشتی است از استاد نادر ابراهیمی. یک یادداشت در مورد آتش بدون دود. وقتی این یادداشت را خواندم ارادتم به استاد دو چندان شد. چقدر تواضع در این مرد موج میزند. خدا رحمتش کند. واقعا نویسنده بزرگی است.
اگر آتش بدون دود را نخوانده اید، این فرصت را دارید که از آن لذت ببرید.
و همین!