نقل قول از: مهدی کاملی
بودجهی هر سال از جهات مختلفی اهمیت دارد. از جهتی مطالعه بودجه برای کسانی که نیت فعالیت تخصصی در حوزههای اقتصادی و یا سیاستگذاری دارند، لازم است و از جهت دیگر برای فعالان سیاسی و فرهنگی. از آن جا که شرایط اقتصادی آینده بیش از هر عامل دیگری تابع بودجهی آن است در نتیجه بودجهی سال آینده یکی از تاثیرگذارترین عوامل در رقم زدن اتفاقات اجتماعی و ... است. پس با بررسی بودجهی هرساله و رفع نواقص آن تا حد امکان، میتوان از بحرانهای اجتماعی ، اقتصادی و... بسیاری جلوگیری کرد .
هر سال در اواخر پاییز شاهد ارائه بودجه توسط دولت به مجلس و تصویب آن توسط مجلس با کشوقوسهای فراوان هستیم. با توجه به سالی که گذشت و جبران کمبود بودجه توسط افزایش نرخ بنزین و تبعات امنیتی، اجتماعی و... آن و هم چنین کاهش چشمگیر فروش و نیز قیمت نفت همه منتظر ارائهی بودجهی سال آتی و راهکارهای دولت برای مدیریت این بحران بودند که دولت با ارائهی بودجهی سال 99 همگان را شگفت زده کرد! و از آن بدتر شیوه تصویب آن در مجلس بود که تا روزهای آخر سال طول کشید و با توجه به شیوع ویروس کرونا جلسات کمیسیون تلفیق در صحن علنی پیدا کرد و خلاصه این که پشت سراین «دقیقهنودیترین بودجهی تاریخ» خیلی حرفها هست.
از مهمترین نقدهای وارده به بودجهی 99، احتمال کسری فراوان است، که به دلیل بالا در نظر گرفتن قیمت نفت (55دلار) و کاهش قیمت آن به کمترین میزان در بیست سال گذشته (26دلار) و همچنین کاهش حجم فروش نفت به دلیل تحریمهای موجود، بوجود آمده است که با توجه به بدهیهای دولت و هم چنین کاهش شدید توان خرید مردم بواسطهی تورمهای سالهای گذشته ، انتظار افزایش حقوق را در اکثر کارمندان دولت بوجود آورده است و این مسائل میتوانند در عموم مردم نارضایتی ایجاد کنند.
از دیگر موضوعات چالش برانگیز بودجه افزایش چشمگیر مالیات است. مالیات که از دیرباز بخواطر شیوهی اجرای غلط آن کابوس تولیدکنندگان و افراد کم بضاعت بوده است و با معیشت مردم رابطه مستقیم دارد ، در بودجهی سال جاری به صورت ناعادلانهای افزایش داشته است، یعنی برای شرکتهای خصوصی 27% و برای شرکتهای دولتی تنها 2% افزایش پیدا کرده است و واقعا جای سوال دارد که شرکتهای دولتی –که عموما هم نفتی میباشند– با اینکه دوسوم بودجهی کشور را در اختیار دارند چرا باید تنها 3.5% مالیات کل کشور را پرداخت کنند؟! و البته مسئله دیگری که مطرح میشود این است که با وجود این که در سال گذشته 95% از بودجهی حاصل از مالیات برآورده شده است اما این اتفاق درسال پیش رو بعید به نظر میرسد و این مسئله علاوه بر مشکل کسری بودجه ، مسائلی مانند افزایش فاصله طبقاتی و خشک شدن ریشههای تولید و هم چنین قوت گرفتن بازار دلالی را بوجود میآورد.
همان طور که در نامهی بسیج دانشجویی 35 دانشگاه کشور مطرح شد، با در نظر گرفتن شرایط این بودجه کرونایی (!) و هم چنین نحوهی اجرای آن میتوان نقدهای زیر را برای آن مطرح کرد:
1- فسادزا بودن : به دلیل مطرح کردن فروش بسیاری از اموال دولت که با توجه به تجربهی خصوصی سازی میتواند سر منشاء فساد در جامعه باشد.
2- تبعیضآمیز بودن : افزایش نامتوازن مالیات شرکتهای خصوصی و دولتی
3- کوتاهبینانه بودن : زیرا دولت حساب ویژهای روی صندوق توسعه ملی باز کرده است و قرار است چیزی حدود 7 میلیارد دلار از آن برداشت کند که با این وجود باید در سال 1400 از این صندوق خداحافظی کنیم.
4- غیرواقعی بودن: پیشبینی درآمد بسیار بالای نفتی با توجه به شرایط فعلی
5- تورمزا بودن : با توجه به شرایط فعلی احتمال مواجه شدن با کسری بودجه بسیار بالاست و این یعنی دولت یا به صورت مستقیم و غیرمستقیم اقدام به استقراض از بانک مرکزی خواهد کرد و یا با یک شوک قیمتی جدید در حاملهای انرژی باز دست در جیب مردم میکند تا کسری بودجه جبران شود که در هر دو حالت با تورم مواجه میشویم.
با توجه به شرایط نامناسب نفتی در مجموع میتوان گفت که این شرایط بهترین فرصت برای درمان وابستگی ما به اقتصاد نفتی است و به قول معروف «هر چیزی که انسان را نکشد ، او را قویتر میکند».