نقل قول
نقل قول
خواندن ۷ دقیقه·۵ سال پیش

علم حیل

نقدی بر متن و نقدی بر نقد «نیهیلیسم مهندسی»

نقل قول از: علی نخعی کوشه

برای دستیابی به تعریف درستی از مهندسی اسلامی، لاجرم باید مهندسی را در فضای کلی فناوری، اقتصاد و توسعه دید. مهندسی یک شاخه‌ی بریده‌ی از اهداف توسعه نیست و نگاه اسلام به توسعه، تکلیف نگاه اسلام به مهندسی را روشن خواهد کرد. در نسبت‌سنجی توسعه‌ی غربی و اسلام، سه زاویه‌ی نگاه کلی وجود دارد.

نگاه اول، نگاهی عرفانی است به مقوله‌ی توسعه. در این نگاه از آن‌جایی که هدف غایی توسعه، ساخت بهشت زمینی است، و از آن‌جایی که توجهات مادی، فراغت انسان برای عبودیت را از بین می‌برد، توسعه‌ی غربی در ضدیت با اسلام و اهداف تکاملی آن برای انسان دیده می‌شود. در «نیهیلیسم مهندسی» (که بیش از یک‌سال از نگارش آن می‌گذرد) نگاه، همین نگاه عارف‌مسلکانه است. در این نگاه اصلا لزومی برای «رشد» فناوری وجود ندارد؛ چرا که این فناوری در امتداد افزایش آسایش زمینی است و این آسایش را یک عارف تنها در حدی می‌پسندد که نبودِ آن باعث صدمه به عبادت شود. و هرچه بیشتر از این حد تلاش کردن را، از آن‌جایی که غرق شدن در چیزی است که فراغت انسان‌ها را برای پرستش و تکامل از بین می‌برد نفی می‌کند. برای انسانی که هدفش را در رشد معنوی و تکامل روحی می‌بیند چه نیازهای مادی‌ای می‌توان متصور شد؟ این نیازها که بسیار کمتر از حد فعلی تکنولوژی است را اگر برطرف کردیم چه نیازی به رشد تکنولوژی داریم؟ اقتصاد و تمام آن‌چه که با آسایش آدمی درگیر است نیز در همان حد اولیه֯ نیاز است و نه بیش از آن.

«رشد اقتصادی» -که در متن برادر عزیزم، سیدمهدی حسینی- مثل یک امر مسلم پذیرفته شده، در نگاه عارفانه جایی ندارد. تنها یک «حد کفایت» از اقتصاد و تکنولوژی نیاز است و نه بیشتر. رفع فقر هم که به عنوان یک هدف در اسلام مطرح است با نگاه عارفانه تضادی ندارد؛ که اتفاقا عارف به‌دنبال همین رفع فقر برای تمامی انسان‌هاست تا همگی بتوانند در مسیر عبودیت پیش بروند. بگذریم از این‌که رفع فقر بیشتر از آن‌که معلول رشد تکنولوژی باشد به عدالت اقتصادی مرتبط است و گمان نمی‌کنم بخش دوم فرض «رشد تکنولوژی به رشد ثروت، و رشد ثروت به رشد عدالت منجر می‌شود» را بتوان به سادگی صادق دانست. نشان به آن نشان که رشد تکنولوژی هرچند در غرب ثروت (و رفاه) بیشتری را در برآیند خود به‌وجود آورده اما سرریز این ثروت لزوما به جیب طبقات پایین اجتماع نرفته که بالعکس به شکاف طبقاتی دامن زده است. در امتداد نگاه عارفانه، رفع فقر نه در سایه‌ی پیشرفت تکنولوژی که اتفاقا در نفی روح کلی توسعه است. انسانی که «حرص» مادی را در خودش از بین ببرد کمتر در فکر چپاول طبقات پایین جامعه است و می‌دانیم که این حرص، لازمه‌ی توسعه‌ی غرب است. اقتصاد غرب بدون حرص مادی و بدون القای نیازهای کاذب به فروپاشی می‌رسد و توصیه‌ی عارف هم همین نفی حرص است. حرص پایه‌ی «رشد» اقتصادی و تکنولوژیک غرب است.

دریچه‌ی دومی برای نگاه به توسعه وجود دارد. در این نگاه که می‌توان آن را برآمده از فقه دانست، «توسعه» از آن‌جایی که به‌دنبال آسایش بشر است و این آسایش نیز در اسلام حرام نیست، به مثابه یک امر مباح دانسته می‌شود. این نگاه به‌نوعی «توسعه‌ی محدود» غربی را امضا می‌کند و تا جایی که این توسعه به فساد نینجامد آن را می‌پذیرد. در این نگاه تکنولوژی به خودی‌خود اشکالی ندارد مگر آن‌جایی که با یک حرام همراه شود. این نگاه فناوری ارتباطی را تا جایی که تماس تصویری آن عرصه‌ی فساد نباشد می‌پذیرد. در نگاه به توسعه از منظر فقه، نه می‌توان «رشد» اقتصاد و تکنولوژی را اصالت بخشید و آن را امری واجب دانست (مگر در مصارف نظامی آن) و نه می‌توان آن را حرام دانست (مگر در مصارف مفسده‌آور آن). فقیه به دو سرِ توسعه حد و مرز می‌زند اما به کلیت توسعه و روح حاکم برآن کاری ندارد. آن‌چه که به عنوان مهندسی اسلامی به‌دنبال آن هستیم از این نگاه هم بیرون نخواهد آمد. چرا که مهندسی اصلا به دنبال «رشد» فناوری است. نهایتِ برداشت از این نگاه این است که «انسان غربی» باعث و بانی مفاسد توسعه است و اگر «انسان مسلمان» به دنبال رشد اقتصاد و توسعه برود این مفاسد به مصالح تبدیل می‌شوند. نگاهی که در بخشی از متن نقادانه‌ی «مهندسی از نگاهی نو» دیده می‌شود.

زاویه‌ی نگاه سوم –که به عقیده‌ی بنده، مهندسی اسلامی را باید از این نگاه معنا کرد- نگاه از منظر حکمت است. در این نگاه از آن‌جایی که مجموعه‌ی آسمان‌ها و زمین تحت ید اشرف مخلوقات است و این «انسان کبیر» باید در راه تکامل خود به «انسان کامل» برسد، لاجرم یک توسعه در طریق عبودیت و تکامل اتفاق می‌افتد. البته لفظ توسعه در اینجا نه به معنای توسعه‌ی غربی که به معنای توسعه‌ی عبودیت است. در این نگاه همین‌که بتوان از بخشی از کائنات برای ساخت یک تلفن همراه استفاده کرد و این تلفن همراه در مسیر عبودیت یک انسان موحد قرار بگیرد، یعنی رسیدن به بخشی از هدف الهی کائنات. نگاهی که کمال حیوانات و خاک را در این می‌بیند که توسط انسان به‌راه عبودیت درآیند. برخلاف نگاه عارفانه که در پی نفی توسعه است، و نگاه فقیهانه که در پی محدود کردن توسعه است، این نگاه به دنبال ایجاد یک مسیر جدید برای توسعه است. توسعه‌ی عبودیت اینجا اتفاقا نه در نفی ماده که در بهره‌وری مطلوب از ماده است. فناوری در این نگاه نه با روح حریصانه و برای ساخت بهشت زمینی، که با روح عبودانه و برای حرکت در مسیر تکامل انسان کبیر است. تفاوت‌های این نوع نگاه به اقتصاد، مهندسی و فناوری با نگاه‌های قبل آن‌قدر زیاد است که برای شرح کامل آن فرصت دیگری می‌طلبد. هرچه هست به عقیده‌ی بنده باید به دنبال بسط این نگاه اسلامی و برآمده از دین باشیم تا مدل مطلوب مهندسی اسلامی به گذر زمان و اندیشه کم‌کم متجلی شود. «علم حیل» در تمدن باشکوه اسلامی که به‌نوعی بدیل مهندسی در تمدن غرب است را می‌توان نقطه‌ی شروعی برای یافتن این مدل مطلوب دانست.

در موخره‌ی متن باید به دو نکته از متن برادر عزیزم اشاره کنم. اول این‌که در نگاه عارفانه به مهندسی نیز بنا بر اخباری‌گری نبود. نفی مهندسی در نیهیلیسم مهندسی به اثبات اخباری‌گری نمی‌انجامد. هرچند استفاده از ادبیات مرسوم غرب در مسلم‌انگاری رشد اقتصادی و ندیدن نمونه‌های اسلامی رشد و تقلیل آن به مثال نادرشاه افشاری شاید خطرناک‌تر از افتادن در دام اکتفا به نص باشد.

دوم این‌که بیان رهبری هرچند فصل‌الخطاب عمل است اما در ساحت اندیشه تنها می‌تواند به عنوان راهنما کمک کند و اکتفای به آن چه‌بسا به نوع جدیدی از اخباری‌گری بیانجامد.

کانال تلگرام نقل قول

توسعهاقتصادعلم و فناوریمهندسی
جایی برای انتشار یادداشت های جمعی از دانشجویان و فارغ التحصیلان دانشکده فنی دانشگاه تهران
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید