قانون اساسی: با اخلاق خوبت دل مردم را به دست بیاور.
اگر در اینترنت بگردید یا از کسی بپرسید "آدم خوش اخلاق چطوری است؟" هزاران جواب وجود دارد.همه ی ما یک سری اخلاقیات خوب و بد داریم. اما آیا تا به حال از اخلاق خوب تانسو استفاده کردند؟ از من که بار ها کردند. در موقعیت و سنین مختلف. اما از گذشته تا به الان ، روش برخوردم کاملا فرق کرده. اگر بچه بودم، طرف را گاز می گرفتم. از آنجایی که دندان هایم فرقی با خنجر دزدان دریایی ندارند، تهش به گریه طرف ختم می شد.
اما وقتی بزرگ شدم خنجرم باید وابستگی ها را می شکافت. خنجری خیالی که رویش "رها کردن" حکاکی شده است. وابستگی های که مثل جوهر سیاه روی کاغذ اخلاق خوب من چنگ می انداختند. بدانید و آگاه باشید حضار گرامی ،که سخت ترین چیز برای من، هنوز هم رها کردن است. حتی رها کردن یا دل کندن از لباس های بچگی ام که به زانویم هم نمی رسد، برایم سخت است. می دانید رها کردن مثل چیست؟ مثل گازی است که به غذای مورد علاقه تان می زنید. نمی خواهید به خوردن ادامه بدهید. در حیرت همان یک گاز هستید. آنقدر زمان می گذرد که یا دندان تان پوسیده می شود یا مادرتان صدایتان می کند که از دنیای خیال بیرون بیاید. گاهی نیاز به یک همراه یا دوست دارید که بگوید:"رهایش کن. بس کن. رهایش کن، خودت را خلاص کن."
در آخر فهمیدم، باید بتوانم رها کنم تا نجات پیدا کنم. اما گاهی یک همنشین بد نیست.چون هنوز هم این نغمه ی کوچک نمی تواند به تنهایی این وزنه های هزار کیلویی را بلند کند. اشتباه نکنید، من همه چیز را رها نکردم. من عادت های بدم را رها کردم.