هزار حرف نگفته
هزار کلمه نانوشته
هزار کلمه غایب حاضر و در پستوی ذهن مانده
هزار و هزار و هزار ....
امان از آدمیزاد هزارتکه ...
با خودم فکر میکردم که از روز اول خواهم نوشت. اما سکوت رخنه کرده بود و من فقط مشاهده میکردم. حالا اما به اندازه قرنها حرف دارم و نمیدانم تا کجا توان و کلمه و اشتیاق برای حرف زدن .
با خودم فکر میکردم که چطور میشود دلیل فاصله این باشد که چرا نمیمیری؟ چرا انگیزه داری؟
با خودم هزار فکر کردم و با خودم حرف زدم و در آخر با خودم سکوت کردم.
18 فروردین 1401 | روز هجدهم قرن جدید