96 هم بالاخره گذشت با تمام داستانهای بیامانش ..
امسال برای من در بعضی زمینهها سال رو به جلویی بود و در بعضی زمینهها مثل ماشین کوکی بودم !
بذارید شفافتر بگم ! من یه تئوری دارم تو زندگی که آدمها گاهی باید مثل ماشین کوکی عقب کشیده بشن و مرور کنن مسیر رو و بازنگری؛ حتی شاید به نظر بیاد که دیرتر برسن به مقصد ولی بعد از دورخیز، همیشه با سرعت بیشتر و هدف مشخصتری ادامه بدن !
و البته که اینهم به نوعی در مسیر پیشرفت آدمیزاد است .
فرض کنید کولهپشتی دارید که قرار است در آن تجربیاتی را از سال ۹۶ بگذارید و با خود به سال ۹۷ ببرید. تجربیات مثبتی که همراه داشتن آنها به شما کمک میکند نسبت به سال قبل فردی توانمندتر بشوید. در کولهی خود چه تجربیاتی را قرار میدهید؟
امسال خیلی از ذهنیاتی که سالهای پیش نوشته بودمشون محقق شد! یهو دیدم وسط دنیای خیالم دارم زندگی میکنم و قدم به قدمش رو انگار دیده بودم. دژاووهای محکم و بسیار عمیقی هم داشتم و انگار که تمامش رو زندگی کردم. ازین بابت شادم و فکر میکنم باید قدرت خیال و رویاپردازی و ثبت کردنشون رو با خودم به سال بعد ببرم !
شروع کردم به پروسهی شفای خودم و دوباره میسازمت بدن جسمی و روحی! پیش رفتم و از دستاوردهام بهبود نسبی وضع خوابه! دمم گرم که از متوسط ۲ ساعت رسوندمش به حدود 4 ساعت ! بعله بنده خواب نابسامانی داشتم و دارم و البته که کمکم میفهمه رئیس کیه ! با خودم امسال هم میبرم این برنامه و مسیر رو و به نتیجهی بهتری میرسونمش .
بیش از هر زمانی تو زندگیام به ارزش شنیدن و شنیدهشدن پی بردم! بیش از هر زمانی! به ارزشمندی دیدن و دیدهشدن! شاید هنوز فکر میکنم برای دریافتش آماده نبودم و درست نتونستم اجراییاش کنم در مورد خودم و طلب کنم حتی گاهی،اما شنوندگی رو بیش از پیش تمرین کردم و دروغ چرا چند روز پیش وقتی یهدوستی فیدبکی در این راستا داد ته دلم غنج رفت ! من بیجنبهام ؟! شاید ! اما از دیدن نتیجهی تمرین و تلاشهام ذوق میکنم . قطعا با خودم این روحیه و تلاش رو خواهم برد به سال بعد! من گوشها و چشمها و تمام حواسم رو برای لمس تجربهی انسان و زندگی و دقایقش از لابلای شنیدنها و دیدنها خواهم برد .. و با خودم تمرین خواهم کرد برای درخواست شنیده شدن گاهی .
شیوهی برنامهریزیها و چکلیستهای امسال رو که خیلی کمکم کرد روی برنامههام متمرکز بمونم با خودم خواهم برد به سال بعد و ایشالا که کارآمدتر حتی!
برای حرکت در مسیر زندگی باید سبک و چابک بود. چه مواردی را از کولهی خود خارج میکنید که در سال ۹۶ باقی بماند و شما سبکتر حرکت کنید؟ چیزهایی که از کوله خارج میکنید مثلا میتواند تجربیات ناخوشایند یا ناراحتیها باشد.
صبوری رو در بعضی زمینهها کمتر میکنم .. انتظار کمتری خواهم کشید و راحتتر ایمان میارم به گرد بودن روزگار؛ به گردبودن این دنیا و احوالاتش و آدمهاش ... شاید هم به نوعی بشه گفت کمصبری و کمتحملی رو میذارم در کولهی 96 باقی بمونه ! پیچیده شد گفتنش ؟ راستش ذاتش همینقدر برام پیچیده است .
بعضی جاها پذیرشم رو برای اتمام، باید زیاد کنم و بدونم گاهی نمیشه انتهای بعضی مسیرها نقطه نگذاشت ... نه به معنای پایان الزاما .. شاید به معنای تا وقتی دیگر ! پس داستانها و دوستانی رو در کولهی 96 باقی خواهم گذاشت و تقلایی نخواهم کرد بیش از این ! البته که مطمئنم تمام سهمم از تلاش رو پرداخت کردم و جای چون و چرا برای خودم نذاشتم بمونه. در سال بعد سعی میکنم بپذیرم و باور کنم که تقلای یکطرفه گاهی سراسر خستگیست و فرسایش ... و شاید تنفسی لازم است .
فرض کنید در پایان سال ۹۷ بیشتر آن فردی شدهاید که شبیه خود ایدهآل شما است. در اینصورت چه ویژگیها و رفتارهایی باید در شما تقویت شود؟ چه چیزهایی را در کولهی خود میگذارید که کمک میکند این ویژگیها در شما تقویت شود؟
برای سال بعد باید بیشتر خودم رو دوست بدارم! به خودم یادآور شم که مثل این چندسال اخیر پای خودم بمونم و پای آرزوهام !
باید بیشتر بنویسم و بیشتر بخونم !
باید به خودم اعتماد بیشتری داشته باشم و فرصت جسارت و دیوانگیهای بیشتر رو از خودم دریغ نکنم!
و برای تکتک رویاهام بیش از همهچیز به سلامتی احتیاج دارم و رهایی از این کمردرد سرتق ! پس اول از همهچیز نغمهی سالمتری خواهم بود ! پرانگیزهتر، شفافتر و امیدوارتر ! پس این موارد رو هم در کوله خواهم گذاشت :)
...
۹۶ سال سخت و سراسر تجربهای بود و البته لذتبخش و آموزنده حتی اگر دردناک در بعضی موارد!
۹۷ هم که با خودش ۷ داره و ۷ هم عددی است دوستداشتنی برای من!
پس با تمام وجود امیدوارم سال خوب و پر از دستاوردی باشه برای همهمون :)
حول حالنا الی احسن الحال