تمام صحنههای کارتون رابینهود را حفظ هستیم، کارتونی که برای مدتها حداقل ماهی یک بار تکرار می شد. زمانی که دفاع از محرومین و مستضعفان شعار هر روز و هر دقیقه بود. یکی از صحنههای تاثیرگذار صحنهای بود که داروغه ناتینگهام برای گرفتن باج وخراج میآید و تا سکه آخری که در گچ پای بیمار پنهان شده را میبرد.
داروغهها به درازنای تاریخ شهرنشینی بشر وجود داشته اند. اکثر آنها در خدمت اصحاب قدرت بودهاند اما مردم عادی هم برای حفاظت از خودشان نیاز به اعمال قدرت داشتند. از گزمههایی که توسط محلات به خدمت گرفته می شدند تا حافظ محله باشند تا گروههای مسلحی که کاروانهای تجاری را همراهی میکردند در این بخش طبقهبندی می شدند.
اعمال قدرت از طریق کنترل دارایی مردم سناریوی تکراری و جهانی است. هژمونی آمریکا و اعمال قدرت بر مردم جهان از طریق تحریمها اعمال می شود، تحریمهایی که هیچ ربطی به فشار بر حکومتها ندارند. هر حکومتی برای پاسداشت قدرت و نگهداری خود، به بخش مسلح تکیه می کند و در صورت نیاز از بخشهای دیگر میکاهد. بنابراین تحریم دارو، تسهیلات، قطعات هواپیما، مبادلات بانکی عادی مردم و بسیاری دیگر جهت اعمال قدرت بر مردمان است و نه حکومتها، مگر این که قصد، فروپاشی آن حکومت باشد.
سرمایهداری و اقتصاد بازار آزاد، هر چند که در نام و ظاهر خود نام آزاد را یدک بکشد هیچ ربطی به آزادی ندارد. دیگر عادیست که در فیلمهای روزمره و خانوادگی جوامع سرمایهداری، بانکها به شکل بنگاههایی بیاحساس و بیتوجه و بیرحم به تصویر کشیده شوند. نهایت نسخهای که برای مشکلات در این محصولات فرهنگی ارائه میشود خیریه و برگزاری جشنوارههایی جهت مشارکت مردم محلی، آن هم باز در قالب خیریه، و نیز معجزاتی از قبیل داستانهای سیندرلایی است. البته شما به هیچ عنوان شاهد خشونت بینقاب نیستید. چون این فقط بیزینس است و مسئله شخصی نیست. و در این قالب همیشه یک نکته به عمد از قلم میافتد: کل آن بیزینس شخصی است، چون بر پایه رشد مداوم بنا نهاده شده و این رشد بیانتها همیشه بر پایه عقب زدن دیگران است به گونهای که کوچکترها توسط بزرگترها بلعیده شوند. سناریویی تکراری.
در این میان کسب و کارهای خرد و خانگی سهمی از کیک قدرت ندارند. البته که انتخابات آزاد است اما آزادی منظور نظر یک انسان آزاد، با آزادیای که در این جوامع وجود دارد متفاوت است. با یک نگاه کوتاه به سیر زندگی و کاری افراد سیاسی و نیز لابیهای قدرت و پول به راحتی می توان این نکته را دریافت.
در مولفه قدرت، شما یا سهمی از کیک قدرت دارید یا بالاخره با داروغه ناتینگهام روبرو می شوید و بیدفاع خواهید بود. دموکراسی، که یک مفهوم کلی و پرشاخه است که همیشه مورد سوءاستفاده هم واقع شده، برای همین طراحی شد تا افرادی که به صورت معمول در هرم قدرت طبقهبندی نمیشوند بتوانند از خودشان دفاع کنند. دموکراسی در هر اجتماعی باید از اصول کلی فراتر برود و شکل آن اجتماع را به خود بگیرد. به این معنی که افرادی که منافع مشترک دارند، سهمی از منافعشان را وسط گذاشته و با تشکیل نهادهای صنفی، مدنی و اجتماعی، قدرتی را هر چند اندک به وجود آورند تا قابلیت دفاع یا چانهزنی با مولفه قدرت را داشته باشد. چیزی مثل پولی که گذشتگان ما به گزمههای شب میپرداختند. حتی در کشورهای سرمایهداری نیز این کار به راحتی تحمل نمیشود و اکثر نهادهای صنفی قدرت زیادی ندارند چراکه کسب و کارهای خرد مردهاند و یا در کارخانجات بزرگ حل شدهاند. شاید بخشی از پروژههای مهاجرپذیری هم برای کاهش قدرت سندیکاهای کارگری باشد. مهاجران نسل اول و حتی نسل دوم کنترلپذیرترند و به راحتی نهاد صنفی تشکیل نمیدهند.
کسب و کارهای خرد به صاحبانشان حس هویت و اعتماد به نفس میدهند و باعث خلاقیت اند. کسب و کارهای خرد در بزنگاهها و رکودها و بلایای طبیعی و غیرطبیعی مقاومت بیشتری دارند و پایدارترند. کسب و کارهای خرد از خطر دومینویی که در یک رکود اقتصادی گریبان بنگاههای بزرگ اقتصادی را میگیرد مصون اند و ضررهای خرد را با افزایش توان شخصی پوشش میدهند. در آخر کسب و کارهای خرد هستند که در آینده نامشخص زیستمحیطی، که مبرهن است آینده خوبی نخواهد بود، مایه اتکا هستند. تکنولوژی هر روز که میگذرد عقیمتر و نابودکنندهتر می شود چرا که بر اساس نیاز واقعی نیست و قبل از ورود، خود باید برای خود نیازسازی کند. در صورت پشتیبانی شرکتهای تولید کننده تلفنهای همراه، خیلی از ما قادر بودیم با تلفنهای قدیمی هم سازگار شویم اما تکنولوژی روز از تکنولوژی کهنه پشتیبانی نمیکند. در ضمن انسان تکنولوژیک، هر روز ناتوانتر از روز گذشته خواهد بود چرا که تواناییهای فردی و ساده گذشتگان خود را به دست فراموشی سپرده و نیاموخته است. حتی بسیاری از کسب و کارهای خرد، وابسته به تکنولوژی روز هستند که بسیاری از مشکلات آنها که ناشی از نداشتن ارتباط مستقیم و ارزان با مصرف کننده بوده را برطرف کرده است. همین تکنولوژی که میتواند به راحتی آب خوردن توسط مولفه قدرت حذف شود، هر مولفه قدرتی که فکر کنید. در ضمن هیچ مولفه قدرتی بیدلیل و برای نیکوکاری چیزی را هدیه نمیدهد. پس یا باید تکنولوژی را به صورتی فردی کرد که مولفههای قدرت نتوانند به آن آسیب برسانند، که این چیزی شبیه بازی موش وگربه خواهد شد و ریسک سرمایهگذاری را بالا خواهد برد. یا باید به صورت جدی به فکر احیای گزمههای شب بود.